3 Stars

حاجی

ارسال شده در تاریخ : 09 دی 1400 | شماره ثبت : H9419396

من حاجی سرزمین گیسوی تو هستم
عمری ست که درعُمرهٔ کوی تو نشستم

در سَعی صفای قدم و مَروهٔ مِهرت
یک لحظه به آسودگی آخر ننشستم

لبّیک به غیر از مَهِ روی تو نگفتم
اِحرام به جز نیّتِ وصل تو نبستم

گردیده دلم مُعتَکف کعبهٔ عشقت
با جُرعه ای از زمزم لبخند تو مستم

* * *

گفتا به شکایت به من آن شیخِ ریاکار
که ای ابلهِ نادان شده ای پاک خطا کار

تعداد طوافت شده هفتاد برابر
هرگز نکند عفو تو را حضرت داور

تا بندهٔ چشمانِ فریبندهٔ یاری
آخر زِ چه رو سوی خدا سجده گذاری؟

هر دفعه تو با نیّت غُفران خدایی
آیی و کُنی بیشتراز پیش خطایی

اینجا که در آن غرقِ گناهی و تباهی
باشد حَرَم و جایگهِ اَمن الهی

***************

گفتم که من از بیخ خراباتم و مجنون
عاشق نشود رام به تنبیه و به قانون

جسمم به طواف است و دلم وقف نگار است
تعریف من از کعبه همان جلوهٔ یار است

من توبه کنم لیک نه از رویِ نِدامت
خواهم زَنَم افسار، بَر این رَخشِ وِقاحت

حج می کنی یا ناظر حجّ دگرانی
در مَکر نگاهت زِ خدا نیست نشانی

آخر چه کسی خُفته به گورِ کسِ دیگر
خود را زِ ریا کُن تو کمی پاک و مُطهّر

رو شیخ پیِ نان که همی خربزه آب است
در نزد خدا عشق ، به هر گونه ثواب است

اعمال خطا گشته و یا گشته فراموش
در خانه وی لال شو و یکسره خاموش

تردید مکن بِه زِ تو بیند همگان را
هم پاکی دل داند و هم مکر نهان را

جمعی کُنَد از حکمت خود زار و گرفتار
یک لحظه به رحمت بگشاید گره از کار

این کعبه نشانه ست که رَه گم ننمایی
در حدّ تو نَبوَد که چنین حکم نمایی

* * *

سوگند به عشقی که جز او از همه رَستَم
آن چهرهٔ پاکی که بر آن آینه بستم

سوگند به قلبی که حیاتش شده در خون
یک ثانیه از عشق ، من این دیده نبستم

رَمی جمراتی ست دو چشمانِ سیاهش
صد بار به سنگ نِگهش داد شکستم

یک عمر پشیمان زِ گناهِ نِگه یار
با توبه به حج آمدم و توبه شکستم

سروده : بابک حادثه

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 131 نفر 352 بار خواندند
امیر عاجلو (10 /10/ 1400)   | علی احمدی (10 /10/ 1400)   | کوروش احمدی (10 /10/ 1400)   | محسن جوزچی (10 /10/ 1400)   | محمد مولوی (10 /10/ 1400)   | امیر وحدتی (11 /10/ 1400)   | Milad Kaviani (11 /10/ 1400)   | لیلا سعیدی (12 /10/ 1400)   | فاطمه مهری (12 /10/ 1400)   | علی مزینانی عسکری (14 /10/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (10 /10/ 1400)  علی احمدی (10 /10/ 1400)  کوروش احمدی (10 /10/ 1400)  محسن جوزچی (10 /10/ 1400)  محمد مولوی (12 /10/ 1400)  علی مزینانی عسکری (14 /10/ 1400)  
تعداد آرا :6


نظر 10

  • امیر عاجلو   10 دی 1400 20:54

    سلام ودرود rose  rose  rose

    • علی احمدی   10 دی 1400 22:45

      بنده نوازی فرمودین استاد عاجلو مهرتان افزون باد rose rose rose rose

  • محسن جوزچی   10 دی 1400 23:06

    درود بر شما
    بسیار زیبا و پر معنا سرودید
    من ترک عشق شاهد و ساغر نمیکنم
    صد بار توبه کردم و دیگر نمیکنم
    ......
    rose rose rose rose

    • علی احمدی   11 دی 1400 13:41

      عرض ادب بیکران جناب جوز چی ادیب والاقدر rose rose rose rose

  • امیر وحدتی   11 دی 1400 11:46

    درودها جناب احمدی. بسیار زیباست.
    بداهه ای جهت حسن ختام تقدیم حضور:
    چشمی به رخ چشم خماری چو گشودم
    از خواهش دزدانه دل بند گسستم
    عمری بُده ام در پی بند تو گرفتار
    پندم مده ای شیخ که از بند تو رستم

    • علی احمدی   11 دی 1400 13:43

      درود بیکران استاد وحدتی والاقدر سپاسمندم از بذل عنایت شما rose rose rose rose

  • Milad Kaviani   11 دی 1400 19:03

    درود بر شما شاعر عزیز applause rose

    • علی احمدی   13 دی 1400 13:21

      منت می نهید بر بنده مهرتان پاینده باد والاقدر rose rose rose rose

  • علی مزینانی عسکری   14 دی 1400 10:41

    جسمم به طواف است و دلم وقف نگار است
    تعریف من از کعبه همان جلوهٔ یار است
    سلام و عرض ارادت
    یعنی به راستی در این دوران کسی می تواند چنین شعر زیبایی بگوید
    دستمریزاد
    لذت بردم از خواندن این رقص قلمتان جناب استاد احمدی عزیز
    rose rose rose

    • علی احمدی   19 دی 1400 14:50

      استاد مزینانی سرور ارجمند بنده نوازی شما مایه مباهات حقیر است .

      ردای مقدس اساتید بر پیکر جهل من سخت گشاد آید . دست بوسم

      rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا