3 Stars

زخم پَر شال

ارسال شده در تاریخ : 25 فروردین 1399 | شماره ثبت : H949184


از مجموعه نیلوفر و از زبان معتاد در حال بهبودی در راستای دلجویی از عزیزان و یاد گذشته ها سروده شد .

زخم پَر شال

سلام به هر کی که دلش شکسته
به معتادی که دست و پاشو بسته

به مادری که روز و ماه و سالش
خوشی ندیده و خرابه حالش

جوونی و زیباییشو تموم کرد
شادی و عشق و به خودش حروم کرد

اونقدر چشاش رنگ به رنگ بلا دید
آب سیاه آورد و هیچی ندید

یادش به خیر جوونه کودکی
پلاک شانزده خیابون رودکی

می گفت مامان قربون قد و بالات
بنازم این فهم و همه کمالات

از جلوی چشم مامان دور نشی
یه وقت نری تو کوچه باغ گم بشی!

برو پسرم وقت کلاس و درسه
بچه من با ادب و نترسه

خوراکی گذاشتم واسه زنگ تفریح
بخوری مامان پس نری و بیفتی

قربون دست و پای نازنینت
قلب مامان همیشه سرزمینت

یادش به خیر امامزاده ، زیارت
بچگی و سادگی و شرارت

یه فال گیره کنار سقا خونه
آینده مادرمو می خونه

می گفت خانم مریضیه تو بختت
سیاه بخر بذار کنار تختت

این بچه رو وقف شقایقا کن
دلت رو از مهر پسر جدا کن

دود و سیاهی ، بد بیاری داری
میوه گندیده و زاری داری

خالی نشه توی دلت ولیکن
مصیبت تموم عیاری داری

اشکه و آه و خون توی فالت
نامردی و رسواییه نثارت

شعله های آتیشه روی بالت
آهای خانم چی شد!،خرابه حالت؟؟؟

بیا بخور آجیل مشگل گشاست
آب بخور خانم که آب دل گشاست

درست میشه یه کم خدا خدا کن
دلت رو از هر چی غمه جدا کن

قدیم ترا مامان چه با صفا بود
رنگ رخش روشن و پرجلا بود

دستای گرمش واسه من دوا بود
چای و نبات و خاکشیرش شفا بود

غروب می شد تو کوچه دل دل میکرد
دیر میکردم یه دفه هول میکرد

میگفت چرا دیر اومدی به خونه
روی لباست چرا رد خونه

صبح چرا جوون مث ماه میری
شب که میای گیج میزنی راه میری

چیزی بگو تا از نفس نیفتم
من که به تو چیز بدی نگفتم

چند ماهه مثل شمع داری آب میشی
لال شه زبونم داری گمراه میشی

دیر میشه ناز پسرم نگام کن
مادرتو حتی با بوسه خام کن

حرف میزد یه بند و پر التهاب
غافل از اینکه من شدم خواب خواب

سلام به هرکی کمرش شکسته
زخم زمونه قلبشو گسسته

آی پدرا ؛چطوره حالاتتون
قربون اون زخم پر شالتون

میگن مادر نعمته اما بابا
به جون هر چی مرده پشته آقا

قربون اون غرور و اخم و تخمت
قربون اون قلب همیشه زخمت

فدای اشکی که نریخت از چشات
غده شد و بریده راه صدات

پدر یادت میاد چه شاداب بودم ؟
برای دیدنت چه بی تاب بودم؟

یادت میاد میدون و تنگ میکردیم؟
رفاقتی چطوری جنگ میکردیم؟

اصول مردونگی رو میگفتی
قربون اون لبات که در میسفتی

یادمه میگفتی تو روزای پیری
دست بابای خسته رو بگیری

ناز پسرم امید بابا تویی
تموم عشق من به فردا تویی

رفتی توی کشاکش زندگی
یادت نره عبادت و بندگی

دیدی پدر امیدتو چطور شد؟
کیسه ناامیدیات چه پر شد؟

سیلی سختتو به خاطر داری؟
کسی نگفت به من که تو بیماری

رحم نکرد زمونه با حال ما
دست کشید مرگ روی بال ما

سگ بیابونم واسم وق نزد
جغد خرابه به درم تق نزد

آقا میگن قاتل و دزد و جانی
آدم بدکاره حتی روانی

حق دفاع دارن توی مملکت
نامه معتاد و بزن به نکبت

آی آدما معتادتون مریضه
حکایت درد دلم عریضه

تو میدون کرج توی زمستون
خماری و سردی و درد دندون

برف میبارید توی دشت و هامون
قلب تو سینم میتپید هراسون

خون تو رگام رغبت حرکت نداشت
پاهام تو رفتن تنمو جا می ذاشت

باقالی فروشه توی اون هیاهو
رحم اومد دلش مثال آهو

دستی کشید رو چهره تکیدم
دستی که مثل اون هنوز ندیدم

یه خورده پول یه کاسه آش نذری
انگار پاشید تو قلب من یه بذری

گفت منم عین تو داغون بودم
یه روز منم همینجا حیرون بودم

یکی اومد دست کشید رو شونم
انگاری که پیدا شدش نشونم

گفت برو حرفای من گزافه است
هر دقیقه اینجا باشی اضافه است

گفت برو سمت خدا،شو آزاد
یه روز تو هم جوون میشی و دلشاد

کفشای گل گرفتشو بوسیدم
وااااای خدا ااابه انتها رسیدم

سینه کش کوه حصار و رفتم
جونی گرفتم و به دنیا گفتم

یه روز منم جوونه ای شاد بودم
برای هر شیرینی فرهاد بودم

توی سرا سر بزرگی داشتم
تو گله بره ها گرگی داشتم

یه روز منم یه آب و رنگی داشتم
روحیه پر شوخ و شنگی داشتم

همسری داشتم توی شهر یه دونه
دست و دلش یکی و اهل خونه

دختری داشتم جیگر و با صفا
بساز با من روزگار بی وفا

یادت ندادن که وفادار باشی
سنگ صبور دل بیمار باشی

ژاکت عشقو از تنم ربودن
یه روز یه روز مراممو زدودن

داغ اسیری توی صورتم خورد
مواد اومد هستیمو با خودش برد

صبح تا غروب منتظر بابامم
یه روز میاد بابای با مرامم

سلام به همسرای دل شکسته
دخترای محله خجسته

دست مریضاد به اون صفاتون
یه بله و دلهای با خداتون

نجابت و عفت و آبروتون
بغض شکسته توی اون گلوتون

صورتای سرخ ولی به زور سیلی
یه دنیا آرزو ولی اسیری

یاد کنید روزای آشنایی
عشق و امید و روزای طلایی

روزی که آسمون یه باره لرزید
همه امیدمون چه ساده لغزید

درست میگی خواهر بی پناهم
بگو که روشن بشه کوره راهم

به حرمت همون روزای قشنگ
دست مریضتو بگیر و بخند

دعا کنیم .........

دعا کنیم یه روز خطا بمیره
بیمارمون دوباره جون بگیره

نریزه هیچ اشکی سر اعتیاد
نباشه تو دنیا دیگه یه معتاد

دعا کنیم قاچاق چیا بمیرن
بیمارامون حقشونو بگیرن

دعا کنید حال منم خوب بشه
تا شعرامم یه خورده مرغوب بشه


علی معتاد در حال بهبودی تاریخ طلوع دوباره یازدهم مهر ماه سال ۱۳۸۸

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 8 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 114 نفر 301 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /01/ 1399)   | علی احمدی (25 /01/ 1399)   | مسعود مدهوش (25 /01/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (25 /01/ 1399)   | معین حجت (25 /01/ 1399)   | فاطمه گودرزی (25 /01/ 1399)   | حمید میرزانژاد (25 /01/ 1399)   | محمد علی رضا پور (25 /01/ 1399)   | ایمان اسماعیلی (26 /01/ 1399)   | منوچهر فتیان پور (26 /01/ 1399)   | عباس ذوالفقاری (26 /01/ 1399)   | کرم عرب عامری (26 /01/ 1399)   | خسرو فیضی (26 /01/ 1399)   | محمد مولوی (26 /02/ 1399)   | سیمین حیدریان (09 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /01/ 1399)  علی احمدی (25 /01/ 1399)  مسعود مدهوش (25 /01/ 1399)  ولی اله بایبوردی (25 /01/ 1399)  فاطمه گودرزی (25 /01/ 1399)  حمید میرزانژاد (25 /01/ 1399)  محمد علی رضا پور (25 /01/ 1399)  ایمان اسماعیلی (26 /01/ 1399)  منوچهر فتیان پور (26 /01/ 1399)  کرم عرب عامری (26 /01/ 1399)  خسرو فیضی (30 /01/ 1399)  محمد مولوی (26 /02/ 1399)  
تعداد آرا :12


نظر 20

  • امیر عاجلو   25 فروردین 1399 03:30

    چه تصویر سازی زیبایی!درود

    • علی احمدی   25 فروردین 1399 05:02

      سپاس بیکران استاد عاجلوی والاقدر بنده نوازی فرمودید rose rose rose rose

  • مسعود مدهوش   25 فروردین 1399 10:12

    با بهترین درود ها rose

    احسنت چه ترانه ای بلند و زیبایی applause

    دعا کنیم قاچاق چیا بمیرن..... applause applause

    • علی احمدی   25 فروردین 1399 15:33

      درود جناب مدهوش ادیب فرزانه rose rose

  • معین حجت   25 فروردین 1399 10:44

    درود بر شما جناب علی احمدی rose

    • علی احمدی   25 فروردین 1399 15:33

      بنده نوازید استاد حجت بزرگمهر درودهااااااااااااااااا rose rose

  • فاطمه گودرزی   25 فروردین 1399 12:03

    درود بر شما applause applause rose

    • علی احمدی   25 فروردین 1399 15:34

      درود به بزرگی و تواضع حضرتعالی استاد گودرزی گرانمایه rose rose

  • حمید میرزانژاد   25 فروردین 1399 12:24

    بسیار زیبا بود خداکنه هیچ خانواده ای درگیر اعتیاد نشه applause درود بر شما استاد گرامی rose rose

    • علی احمدی   25 فروردین 1399 15:35

      درود بیکران بر حضرتعالی جناب میرزا نژاد والاقدر و استاد گرامی rose rose

  • محمد علی رضا پور   25 فروردین 1399 12:46

    درودتان جناب احمدی rose
    احسنت rose

    • علی احمدی   25 فروردین 1399 15:36

      استاد رضاپور والاقدر همواره و در زمان ها و فضاهای ادبی مختلف مورد حمایت و تشویق حضرتعالی بوده و هستم . بدانید بنده نوازی شما مایه مباهاتم می باشد ... rose rose rose rose

  • ایمان اسماعیلی   26 فروردین 1399 00:28

    درود برادرم عالی بود
    ماشاالله به این توانایی
    بسیار عالی بود

    • علی احمدی   26 فروردین 1399 00:31

      استاد اسماعیلی نازنین بنده نوازی شما مایه مباهات من می باشد rose rose rose rose

  • منوچهر فتیان پور   26 فروردین 1399 04:30


    با سلام
    درود بزرگوار وارسته و شاعر گرانمایه
    احسنت rose rose

    • علی احمدی   28 فروردین 1399 19:15

      استاد فتیان پور والاقدر درود به نگاه ادیبانه حضرتعالی

  • کرم عرب عامری   26 فروردین 1399 13:32

    درودها به بزرگمرد زندگی
    rose rose rose rose rose rose rose rose rose

    • علی احمدی   28 فروردین 1399 19:17

      استادعرب عامری گرانمایه خوش آمدید و سپاس از بنده نوازی حضرتعالی rose rose

  • خسرو فیضی   26 فروردین 1399 19:00

    . با بهترین درودهایم rose
    . استاد گرامی قلم هنر مندتان بار دیگر اثری عامیانه
    . و دل نشین خلق کرد و چه زیبا هم آنقدر صمیمانه که مخاطب
    . در ضمن خوانش احساس اش می کرد !!! . باز هم درودتان باد rose
    . rose rose rose applause applause applause rose rose rose

    • علی احمدی   28 فروردین 1399 19:20

      درود بیکران بر حمایت و پشتیبانی و بنده نوازی هماره حضرتعالی استاد والاقدر فیضی گرانمایه ، خب این شعر نبود و من شاعر نیستم ...دردم گرفت و مرهمی نیافتم و قلم چشمکی زد که یاری میخواهی از سر عجز گفتم آری و اینچنین نگاشته شد ...ممنونم که زخم نوشته مرا می خوانید و اوقات زیبایتان را مکدر می نمایید rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا