نوشته های ادبی محمد مولوی

محمد مولوی

ما در چه خیالیم و فلک در چه خیال... رفت دم دکه و شرم آگین گفت: سه پاکت سیگار اولترا لایت لطفا. پیرمرد دکه دار با اکراه سه پاکت سیگار را گذاشت روی شیشه پیشخوان و کارت کشید. دختر که دور شد به رفیقش گف...

ادامه نوشته
محمد مولوی

شناسنامه

محمد 25/ 2 /1401 1 دیدگاه

شما فامیلتون چیه؟ حدود یکصدوسه سال پیش، سوم دی ماه 1297، برای اولین بار اداره ی ثبت احوال در ایران تاسیس شد و اولین شناسنامه صادر شد! اولین شناسنامه ی ایران به نام "فاطمه ایرانی" صادر شد . به دستور ...

ادامه نوشته
محمد مولوی

کاش

محمد 07/ 8 /1401 0 دیدگاه

لیاقت نداشتم یا سعادت نداشتم شهید شوم ! اما رشادت ، شجاعت و شهامت داشتم . کاش این روزها را نمیدیدم روزای پر از درد و رنج و ماتم برای تو برای خودم اینجا برایت می گویم سرباز بودم و برای وطنم باید به خ...

ادامه نوشته
محمد مولوی

خاطره

محمد 09/ 8 /1401 0 دیدگاه

داستانک: دبستان ابتدایی می رفتم زمستان ها بسیار سخت بود ، برف و یخبندان بود مستراح ها مثل امروز داخل خانه نبود حداقل سی متر از اتاقی که مادرم کرسی گذاشته بود دور تر بود و من به زیر کرسی می شاشیدم ! ...

ادامه نوشته
محمد مولوی

به ما ربطی ندارد

محمد 27/ 8 /1401 0 دیدگاه

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید از مرغ برایش سوپ درست کردند گوسفند را برای عیا...

ادامه نوشته
محمد مولوی

حقوق بشر چیست ؟

محمد 19/ 9 /1401 0 دیدگاه

حقوق بشر، اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری، به صِرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود. ویژگی‌های حقوق بشر: مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ...

ادامه نوشته
محمد مولوی

گوشت نذری

محمد 29/ 12 /1401 1 دیدگاه

دو سالی هست که بازنشسته شدم رفتم روستا زادگاه پدری ام ساکن شدم . عید رفتیم خونه همسایه عید دیدنی خانم همسایه از همه جا سخن می گفت تا اینکه رسید به این مبحث که : توی روستا ما طبقه متوسط بیرون زندگی ما...

ادامه نوشته
محمد مولوی

وقتی که الاغ شدم

محمد 19/ 1 /1402 3 دیدگاه

???????????? «وقتی که الاغ شدم» تابستان سال ۱۳۸۹ بود. در حال رانندگی بودم حواسم نبود، یه دفعه یک ماشین با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت هی الاغ حواست کجاست. همانطور با سرعت رفت پش...

ادامه نوشته
محمد مولوی

حکایت زاهد

محمد 06/ 2 /1402 2 دیدگاه

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد: اول: مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت: ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود! دوم: مستی دیدم که افتا...

ادامه نوشته
محمد مولوی

روزگار پیری

محمد 01/ 6 /1402 0 دیدگاه

روزگار پیری اکنون که به سن پیری رسیدم فهمیدم که باید روی پای خودم به ایستم اما از روزگاری که عصا داده بدستم چه کنم ؟ #محمد_مولوی...

ادامه نوشته
محمد مولوی

سهراب سپهری

محمد 15/ 7 /1402 1 دیدگاه

خانه  اشعار  هشت کتاب  صدای پای آب صدای پای آب ۱۳۴۴   پنجمین دفتر هشت کتاب صدای پای آب نام پنجمین کتاب از هشت کتاب (مجموعه اشعار) سهراب سپهری است، که اولین چاپ آن در سال ۱۳۴۴ در مجله آرش، دوره دوم، شم...

ادامه نوشته
محمد مولوی

رولت روسی

محمد 20/ 8 /1402 4 دیدگاه

رولت روسی رولت روسی»، شرطبندی «مرگ آفرین» «رولت روسی» نوعی بازی مرگبار است که طی آن شرکت کنندگان یک گلوله در خشاب اسلحه قرار می دهند و مابقی را خالی می گذارند. سپس خشاب چندین بار چرخانده می شود تا نت...

ادامه نوشته
محمد مولوی

دوست خوب

محمد 01/ 9 /1402 0 دیدگاه

دوست خوب: دوست خوب کسی به علف های هرز آب نمیده هرس و مراقبت هم انجام نمیده اما جایی که ریحان کاشتی خیلی مراقب هستی آرام آب پاشی می کنی تا دانه ها را آب نشوره ببره فرق آدم خوب و بد هم همینطوره ب...

ادامه نوشته
محمد مولوی

شام آخر

محمد 05/ 10 /1402 0 دیدگاه

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر" دچار مشکل بزرگی شد. او میبایست "خیر و نیکی" را به شکل "عیسی" و بدی را به شکل "یهودا"(که از یاران عیسی (ع) بود و هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند) تصویر...

ادامه نوشته
محمد مولوی

مادر

محمد 12/ 10 /1402 0 دیدگاه

روز مادر را به تمام مادرانی که سالها چشم به در دوخته اند تا کودک دیروزشان از در به در آید ، تبریک میگویم . به تمام مادرانی که چین و چروک روزگار بر گونه هایشان نشسته و زنبیل به دست هر صبح در صف نان و ...

ادامه نوشته
محمد مولوی

سربازِ پدر

محمد 04/ 11 /1402 2 دیدگاه

سربازِ پدر: امروز مجبور شدم به سربازی شلیک کنم ... که وقتی روی زمین افتاد اسم زنش را صدا می‌کرد. ماریا ... ماریا ... و بعد جلو چشمان من مُرد. به گردنش آویزی بود که عکس عروسی خودش و دخترک کم‌سنی در آن...

ادامه نوشته
محمد مولوی

ناخودآگاه

محمد 20/ 11 /1402 3 دیدگاه

همه ی ما در ناخودآگاه خود خدایی داریم که ناخودآگاه در گرفتاری ها صدایش می زنیم . محمد مولوی پ.ن. حتی آنتیست ها !

ادامه نوشته
محمد مولوی

رمضان کریم

محمد 21/ 12 /1402 0 دیدگاه

رمضان کریم: ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾﻣﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺮﺍﻧﺪﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯه ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﻭ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯾﯿﺪه ﻻﯼ ﻋﻠﻒ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﻭ ﭼﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﯾﺎﺱ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺵ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﮕﯽ ... کاﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾﻣﺎﻥ ﺍﺯ...

ادامه نوشته
محمد مولوی

سال نو مبارک

محمد 01/ 1 /1403 3 دیدگاه

سال نو مبارک: ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی حضرت مولانا سال نو۱۴۰۳ مبارک ❤️...

ادامه نوشته
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا