تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
عشــــق تا پنجره وا کرد بـــه روی دل من عطـــر صد خاطره گل کرد به بوی دل من به نمـــازی شـرف آموز سحر قامت بست تا شد از چشمه ی خورشید وضوی دل من پا بـــه پای همـــه رنــــــدان خمارآلوده عشقِ......
ادامه شعرامید من به جز عشق علی نیست دلم جز بر فروغش منجلی نیست همه نالم که ای مولای من گیر زلطفت دست این خوار زمین گیر چو من زادم به عشق تو به زادم امید من توئی ای نور د ا د م همه صورو صلات من بسوی......
ادامه شعرسوگند نامه خدایا...، به ذراتِ عالم قسم به آن اشرفِ خِلقَت، آدم قسم به "نوترینو" هایی که پیغمبرند به عالم... پیام تو را می بَرند به "نترون"، "کوارک" و به ذاتِ خودت به "لپتون......
ادامه شعربمان صد ناز کنی ، کشم تورا ناز ، بمان ناز تو عروسک غزلساز بمان صدسال چوبگذرد همین خواهم گفت آنگونه که گفته ام از آغاز ، بمان صد بار اگر بیفتم از قله کوه امید تو آردم به پرواز ، بمان ......
ادامه شعراسم مرا می توانی ازنام گلی بشناسی که هر زمستان زن زیبایی را در پیراهنش صدا می کند! صدا در برف آب می شود! و بهار را برگ برگ در آغوش تو می ریزد!!......
ادامه شعردر بـهـاران لالـــــه ی اردیبـهشت ائـل گؤلی را کـــرده مانند بهشت آری ایـنـجا عشق جـولان می کنـد می توان گل های رنگارنگ کشت می توان در صفحـه ی گلبـرگ ها بـر خـدای عاشقان احسن ......
ادامه شعرغــمِ دل دارم و دانم که غــم آباد ، تویی مَبَر از یاد مــرا ای که مــرا یاد ، تویی شادی از مهر و وفا آید و تـنها صَنمی کز جفا هم بکند خاطر من شاد ، تویی ظلمات است در این ورطه و شمعی که هنوز ......
ادامه شعراولین جمعه ی سال ست بیا یادم کن بعد ویرانی آن زلزله آبادم کن دوست دارم که ترا سیر ببینم امسال باز پیغام بده در رهی ی و شادم کن توبیا تا برهم از قفس دلمردن ازتب تند وغم وخستگی ......
ادامه شعرنفس بانو نفس اندر نفس در خاطرم هستی نگاه مهربانت را به دنیای دلم بستی ولی ای کاش می شد تا که در آغوش شیرینت در این دنیای رویایی به یک دم می کشیدم آخرین دم را و از دل می زدودم غصه و غم ر......
ادامه شعرمکتب عشق جدا وسخن عقل جداست سنجش عشق،به سنگ محک عقل خطاست عشق سنگ محک معرفت آدمی است معرفت ،آنکه ندارد،ره او راه جداست نه توهم زدگی هست،نه رویا بافی مسلک آنکه نظرگاه دلش سوی خداست دل ، حریمی است......
ادامه شعرگلبرگ تنم پژمُـرده ام از باد خــزان تــاب نــدارم آزرده ام از درد نهـان خـــواب نــدارم یـارب کرَمی تا شوم از درد ، رها من غـیر از تـو بجـان خودت ارباب ندارم دامان تـو مـأوای چو من دلــشُد......
ادامه شعراکنون های بی کرانه همان دیروزهای پربهانه ای است که قاموس فرداهای نادیده را ابهام بیشتری می دهد تا همچنان بستر خشک این رود دل به خیسی این دشت بی ترحم ببندد در گذرگاهی که انسان جویای خوشبختی می ......
ادامه شعرﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺩﺭﯾﺎﺩﻝ ﺍﺩﺏ: ﮐﻤﺎﻝ ﺣﺴﯿﻨﯿﺎﻥ ﺑﯽﺍﺑﺮﯼِ ﭼﺸﻢِ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺑﯽﭘﺮﺩﮔﯽِ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ «ﮐﻤﺎﻝ » ﺁﺑﯿﺎﺭ ﮔﻞﻫﺎﺳﺖ ﺩﺭﯾﺎﺩﻟﯽِ «ﺣﺴﯿﻨﯿﺎﻥ » ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺷﺒﺪﯾﺰ......
ادامه شعراورک دولو درد و غم دی آغلاما قا گوزو م یوخ آتام یاتیب ایللر بویو توپرا قینا سوزوم یوخ آیری دوشدوم اوندان سونرا آنا یوردوم تبریزدن منی سسله یورقون آتام سن سیز منده دوزوم یوخ. قلبم پراز درد ......
ادامه شعرمی ترسم وقتی تو و عریانی ماه را در حوض ببینم سرم بالای دار باشد!!...
ادامه شعربانوی اردیبهشتی من خنده ات وقتی شکوفا می شود بهار هم از راه خواهد رسید ...
ادامه شعرهرنیمه شب آسمان را به زمین می کشم پلک ماه را می بندم چشمهایت را می بوسم تجسم می کنم شکوه اندامت را درچارچوب در بدون این که تورا از دستان زنی بدزدم در آغوش می گیرم آه........ای هوای تنه......
ادامه شعرولادت مولای متقیان وروزپدر مبارک باد " زلف" زلف را تا وا کنی، لب هم بغل وا می کند گونه های مست تو ،کم کم بغل وا می کند حالت چشمت که می آید به استقبال من لرزه های سی......
ادامه شعرچه ساده ، و چه پیچیده میشود از حسی گنگ، حرفها زد ، واژه ها چید ، و کلام را بستوه آورد. حسی گنگ ، که بوی کهنگی اش . ......
ادامه شعررودخانه های قهوه ای هیچگاه با زمین رو راست نبوده اند شاید سال بعد ما در بستر خشکیده اش چادر زدیم...
ادامه شعر