تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
مردی که، درد مرا میداند، رفته است! - زرد - نه این مرد که از اسب افتاده! کویی مرد؟ با تبر دوباره برگرد!... * * * * - پژواره -......
ادامه شعرعزیز من تو بیایی ، شبم چراغانیست برای دیدن چشمت ، نگاه بارانیست نیامدی به سرایم ، مگر پریشانی ؟؟؟ چه جای شکوه ، به خوابم بیا به مهمانی تو میهمان شب و خوابهای گنگ منی بخواب دلبر خوبم ، گل ......
ادامه شعرآنچه بخشیده نمی شود گناهان تو نیست هوس های من نیز قطره اشکِ حسرتی است که از بالهای خموش بر زندگی چکید خرافه را ترانه خواند و عشق را به باورِ ایل شکست ! آنچه جاودانه می شود فریاد......
ادامه شعرسوسموش دوداقلاریمدا قوروموش، آجی گولومسه لر چیینلرین... داغ سایاقی،سایاقدی دردلریمه قورسا دووار کیمی اوچاجایام ببر گون... سن اولماسان. برلبان ساکتم خشکیده ، تبسم های تلخ شانه هایت...مثل کوه ت......
ادامه شعر1 شده عید و نیست در دل غمی و غمی فضا را بربوده عشق و جانی، همه موجِ غم فزا را به زمین، ز آسمان ها، شنوی تو این صدا را: « علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟! که به ماسوا فکندی همه......
ادامه شعرروزگارانی دلــــم آیینـــــه بــاور بود نـــــور در آیینه ی شعرم شنــاور بود روزگارانی کـه بــــا پیــری سحرسیما در دلم شـــــور جوانی شعله ورتربود چشمه ی اندیشـــه ام سرشار از ماهی آسمــــان......
ادامه شعربه اوج مســتی افتـــادم در آن شب های پائیزی که تاباندی به بخــتِ من فروغِ ماهِ شبـــــدیزی خزان اینک بهاری شد ز شوق نرگسِ چشمت خمـــار آلــوده را گوئـــی ز لب هایت قدح ریزی ز......
ادامه شعرغــــــــزل ای دلبر ناز نازک اندام ای عشوه گر بزرگ ایام معنای حقیقی کرشمه مفهوم طبیعی دلارام صد کشته به پشت سر نهادی صد چشم چرانده ای به هر گام صد راز نهفته در نگاهت صد رمز برای ح......
ادامه شعرشکوه عشق تو بر قامتم لعاب دهد به باغ عطر بهاران به گل عتاب دهد. من عاشق توام و سرنوشت دست خداست به جای آب اگر، زندگی سراب دهد. خدا بداند و دل، می پرستمت ای گُل مباد آن که دلم دسته گل برآب دهد .......
ادامه شعرسرسبز تر از برگ شدم تا که رسیدی بسیار صدایت زدم اما نشنیدی برشاخه ی تنهایی این نخل تکیده خاموش نشستی ، وچه هم زود پریدی برخاکِ سرشته زگلم ، بی نظرشوق آهسته گذرکردی و روحی ندمیدی......
ادامه شعربهشت ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﺗﻮﻓﺎﻧﯽﺳﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽِ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ؟ ﮐﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﻕ ﺁﺷﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻏﻮﻏﺎﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻧﻤﯽﺗﺮﺳﯽ ﺯ ﺩﺍﻣﻨﮕﯿﺮﯼِ ﺧﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺭﯾﺰﺩ؟ ﺯ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﮎﺍﻓﺘﺎﺩﮔﺎﻥ، ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺳﯿﻪﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﻧﺸﯿﻨﯽ، ﺗﻦ ﻧﻤﯽﺩﺍﺩﻧ......
ادامه شعردر پس پرده ای و این همه غوغا بشود؟ چون درآیی چه شود؟!زلزله بر پا بشود آنچه در شام وعراق است به ما میگوید هر که خود طالبِ یار است، مهیا بشود منتظر هستم و دانم که گُهر مردِ خدا ......
ادامه شعرطاعات تو مارا بس پُر کن ز خُـم ای ســاقی پیـــمانه جــانم را بر سجده خود بنــشان اجــــــزاء تــوانم را ارکان وجــودم را سرمنـشأ غــــوغــا ساز تا عشـــــق شـود محــرم اسـرارنهــانم را ......
ادامه شعر... اما روزی اگر بال هایم به بار نشینند دوردست ها تا سرزمین های بکر پرواز می کنم. . . هیچگاه دیگر باز نخواهم گشت! * * * * پ.ن: به مدیریت و اعضا گرانقدر تبریک می گویم. . . پژواره......
ادامه شعرفقط سوزن مهرتو بارگ قلبم سازگارست انرا بدست هر پرستار ناآشنا مسپار ب.ع...
ادامه شعرزیر یک شال زنی قد نفس جان داده عشق بعد از دوسه تا پک به هوس جان داده ماه در مردمک خانه نشین مرداب مثل زندانیِ در کنج قفس جان داده چه شکستی !!که عجیب است همه ابعادش! فرض کن که قره سو توی طبس ج......
ادامه شعرپدرم به چاه عمیقی افتاد آنقدر عمیق که عمرش کفاف سقوطش را نکرد مادر پس از آن نه بوریایش را بافت نه گیسوان خیس از بارانش را مادر پس از آن یکسر طناب می بافت طناب......
ادامه شعررنگِ خود را اگرچه می بازند ذرِّه ها...، در مسیرِ اعجازند تا جهان را ز هم فرو ریزند درد و غم وحشیانه می تازند من به حیرت میانِ این غوغـا تار و پودم، سرود و آوازند ناله هـا بی شمار و ققنوس......
ادامه شعرکاش آسمان صدای پای مرا در گوش می سپرد تا دوباره در نزنم تا دوباره دستم به ان زنگ،زنگ خورده نخورد دست هایم را باید بشویم با اشک چشمانم تا پاک شود تا خاک های نشسته روی زنگ روحم را آزار ندهند دلم ......
ادامه شعردر مهر تو گر جان بدهم ، باز بیرزد صد جان غزلخوان بدهم ، باز بیرزد حتی اگر از روی تشکر بتوانم یک سوم تهران بدهم باز بیرزد تهران که نه حتی گر از این بیش باغات لواسان بدهم ، باز بیرزد تا دی......
ادامه شعر