آه جگر سوز نزد خنده لبم در عید نوروز که حسرت میخورم برسال و دیروز دو صد غصه به دل؛ صد ناله و آه ز امروز وزفردا و به هر روز به پنجه پاره کرده گوسفندان ولی پاک است دهان و پنجه یوز به مکروحیله آمد باز ا...

《مداد رنگی》 خورشید من..، بمان و ببار زُلف طلائى اَت را بر تن شعرهای خاکستری اَم که بی تو تمام رنگین کمان های دفتر نقاشی هایم پُر از اندوه است؛ نمی دانم جعبه ی مداد رنگی کودکی اَم را کجای چشمانت جا گذ...

من آن تک واژه ی پر معنی در هر زبانم ردیف شعر درد مردمان ناتوانم بیان خط بطلان بر سعادتمندیم من دلیل سوگواری های هر پیر و جوانم مسیر سنگلاخ پای بی کفشان دهرم محل دفن آمال گدایان در جهانم نه دین را ...

آب گر دستت رسد از دست دشمن شک نما. شرط عقل آنست که شک باشد در این ره رهنما. در درون معامله شک شرط دان. دست خود را چشم بسته سمت امضاء پس نران. نکته دان و ریز بین و تیزبین باش ای رفیق. اشتباهی گه کند د...

چه تنگ مرا در اغوش گرفته ای آنچنان که تمام رسوایان جهان چشم فرو بسته اند! چه محو در من تنیده ای... ای غم چه هواداری تو دردا چه وفاداری تو... ...

ملیحا فکرکردم تو یک معجزه هستی! در تاریکی تو صبح روشن هستی! افسوس که تو سراب بودی جانا نابودی ما,برای تو بی معنا پس هر چه در این میانه ما بشنیدیم از عشق توو و ,مرد منی در دنیا هر جز به جز عاشقت هستم ه...

یاد آن دهکده و کوچۀ باریک به خیر یاد شب های مه آلوده و تاریک به خیر یاد فانوس و گِل و لغزش پاهای غریب یاد احساس خوش و رابطۀ نیک به خیر یاد راضی شدن از هیچ و به هیچ آسودن پرسه در کوی وفاداری و تشکیک به...

همچو نی هر دم به صوتی آشکار همنوا با باد شهری کوهسار عشق را ترسیم با روحی صفا روی کاغذ صفحه ای از روزگار با سرشتی پاک جاری همچو آب قلب را فاتح نمودی پیش یار شاعری را یاد با اندیشه ای یادگاری دست خ...

ارغوان شاد از آن است که یارش آمد سالها رفته ز بر، باز کنارش آمد ارغوان خنجرِ پاییز به جانش نرسد کان مسیحانفسِ و سایه، قرارش آمد پ. ن پیکر زنده یاد هوشنگ ابتهاج به ایران منتقل خواهد شد. ...

نامه ای بخوان که دلم ناله سر دهد بُغضِ گرفته را به دو چشمانِ تر دهد کِلکِ سکوت را به دُرِ دیده گان شب بر برگ گل به دست نسیم سحر دهد نی نامه ای بخوان که دل قد خمیده ام خود را به دستِ قامتِ سروی، ثمر ده...

*** دلتنگ *** دائماًدنیا بدان سمتی که بایدگشت نمی چرخد.. دلتنگ استدلال اجدادم به هنگام بلا که بسی دیرینه است سرگشته ام.. بنازم به کارگردان هستی به تکوین محبت" پدر" که ‌بادلی آکنده از ایمان...

ای وای بر آنکس که به دنیا به شتاب است مشغول به دنیاوهمین خوردن وخواب است هر کس نشناسد اثـر حکمت حق را از آتش دنیای دنـی غرق عذاب است ٭٭٭ همین چرخ است ،با ...

ملیح تر از ملیح بود با ما عاشق تر از او ندیده ام اینجا اما کنون برده از یاد ما را مائیم و خلوت و خاطرات او اینجا

بر کسی دوزخ عذابی شد حرام بین خلقی نرمخو ای خوش کلام محترم انسان والا هر کجا حرمتی بیند ز افرادی بنام ولی اله بایبوردی 18 / 05 / 1401 ...

عالم با عمل،آن چشمه ی شاداب بُـوَد چشمه ی آب بقاء ، شربت عناب بُـوَد چشمه ی فیض خدا می بُـوَد آن بهر بشر لب آن چشمه بشر قانع و سیراب بُـوَد ٭٭٭ عالم با...

صادق اهل بیت ما چنین روایت می کند گناه ‌شود وارد جسم بدن شکایت می کند گناه یعنی چیزِ مضر به شکل های مختلف است گاهی به شکل گریه وگاهی به شکل خنده است گاهی به خوردن غذا گاهی به نوشیدن آب گاهی...

برهنه چون آغوش «ارغوانی» بی ««سایه» در خزان خاطره ها برگ برگ شعرهایت را در آغوش می فشارم

سال شد نیمه و عمر میگذرد هوش بدار نیمه اش خواب گذشت پند مرا گوش بدار خیلیها اول سال بودند و اکنون نیستند عده ای هم نبودند شروع نمودند زیستند بچه ها قدکشیدند صداهاشون عوض شده بزرگترها خمیدند به ت...

یک فعل هوسبازی هر جا به بروز آمد صد فعل هوسرانـی آنجا به ظهور آمد هرجا که هوسبازی پیدا شد و شهرت یافت بر فعل نکوکاران غارتگـر و زور آمد ٭٭٭ در دا...

ای مردمان سنگدل ، حاضر شوید بر پایی بزمی پر از جشن و سرور رنگی ترین از جامه ها، بر تن کنید شوری بپا، از جنس جور، مانند سور میدان شهر ما ، مهیا گشته است اعدام مام موطن در بند شان بهر تماشا، از هیاهو ب...