بازم ماه بهمن به ایستگاه دوازه رسید رسیده صبح تازه وپرامید یه اتفاق تازه توی راهه طلوع نوره وفجروستاره توآسمون آبی وبیکران ایران میدرخشه تاابدنام فجرآفرینان فاضله هاشمی"غزل"...

فجر بهمن ماه مبارک بر تمام مردم ایران زمین عالمی در حیرت است از مردم این سرزمین فجر بهمن ماه یک نماد از قدرت ایرانی است بیست ودوم روز فجر و عزت و آزادی است جهانی نام جمهوری اسلامی ایران ...

سرودن از تو یک افتخاره وطنم از خاک پاکت سرشته شد جان و تنم از عطره گلهات خوشبو شده پیراهنم باشد همیشه در وصف تو سرودنم در راه خاکت خواهم شهادت مردنم ایران من ای بهترین از هرنمادو پ...

عید یعنی... عید یعنی روز و شب در خانه ماندن در جوار اهل خانه بی سرو سامانه ماندن عید یعنی کندن کولون درها آیفون و تصویر و مهمان بی تو حتا! داخل کاشانه ماندن چون مگس! چون سوسکهای فاضلابی! ...

سه گانی هایی برای دهه فجر ¤ پیچیده در هوا عطر خوش گلاب طلوع کرده خورشید انقلاب. ¤شوری شده به پا روییده لاله ها بر خون شهدا ¤ جاری شده ز نور صد چشمه ی روان از انقلابمان. ¤ در گوش ...

« بچه های ایران » مـا بچه های ایران در پیـروی زِ قرآن تا حقِ خود نـگیریم سازش نـمی پذریم مـا بچه های ایران همراه چون دلیرا...

شعرهایی برای یلدا... شعر 1: لیلایم یلدا شد و در گیسوانت قصه های هزار و یک شب را میخوانم. شعر 2: یلدا شد بی تو دلم جای انار بغض می ترکاند. شعر...

ای دولت تدبیروامید عرض سلام شده یلدا دل ملت ماهم که کباب ازگرانی ورکود غم بیکاری وپول سفره هامان شده رنگین بده وعده خام آنکه می گفت کلید دست توانای من است ز توانایی آن دست عجائب دیدم...

حل شدن در زمان کارم نیست حرفه ام زمان شکنی ست اینجا نیست را هستی نمی توان گمارد ابعادمان جزیی از ابعادتان نیست تلاطم به فیزیکی جدید می اتفاقد انعکاس را رفلکس نمی توان معنی معنی نیست _ وُما . ...

ثانیه ها درپی هم تند تند می گذرد هر روز نمی دانستم یک ثانیه تو با سارا انار دارد چه کرد یلدا!

شب یلداپرازشورو سروراست@که آن شب یک شبی پرزغروراست@که طولانی ترین شب درزمان است@همه خندان همه شادانن آن شب@شبی باشدکه پایانی ندارد@که حتی رهبرم هم پرسروراست@شبی که آخرین ساعات پاییز@دقایق منتظربرپایان...

چه کسی عشق به معنی زدوُ ما را خنداند فَصل آدینه به کارگاه عُشاق، رساند کیش گاه عُقلا بود که معنی بِزنند ...

بسم الله الرحمن الرحیم نخستین شعر عروضی فارسی- انگلیسی، سروده شده در آذر ماه 1377، سراینده: محمدعلی رضاپور(مهدی) سلام و احترام، جشن تولد بیست سالگی نخستین عروضی سرایی رسمی به زبان انگلیسی در چا...

برخیز و بده باده که دل در تپش است ایّام بهار است و صبا در وزش است بربط به شتاب است و ربابم به نوا خون در رگ لبها به صنم در جهش است ******************** شد بهار و شد بهار و شد بهار ...

بزن باران... بشوی از من غبار خستگی ها را بزن باران... بگیر از من غم دلبستگی ها را بزن باران.. که دلگیرم من آن آزرده ی بسته به زنجیرم بزن باران بهار ما.... میان کوچه های آذر و یلداست بزن بارا...

ای میهن من برخیز بهار نازنین آید خوش باش ز راه فرودین آید گیتی زفسردگی شفا یابد شادی و امید بر زمین آید هر سال شگفت حال و مبهوتم عیدی که برای ما نوین آید می پرسم شیوه های انسانی جز مو...

باد نوروزی‌ فرودین‌ با عشق‌ گل‌ آمد به‌ پا شو، شاد شو در بهاران‌ عطر گل‌ها باد و هم‌ آباد شو در بهاران‌ عشق‌ می‌بارد به‌ این‌ ایران‌ ما عشق‌ آن‌ یزدان‌ دانا، عشق‌ شو، ...

بوی نوروز چه شور و شوق و بلوایی چه احوال عجیبی سپندی مادرم سوزانده بوی دلفریبی عمو نوروز ما آمد ز راه دور دوری هَلَه تْفَضّل عَلَی العْیونیّ و قلبی یا حبیبی! نسیمی نو وزیدن کرده حالم خو...

نور دیدن شکوه خندیدن بوی پس کوچه های بارانی مادرم سایه سار مهر و امید معنی عشق ناب روحانی پاک و بی غش حدیث مریم و ناز چادرش جانماز فروردین میوه‌ی شاخسار شهریور درّ فرزان خوشه‌ی پروین ...

‍ میان حجله ی یلدا ... عروسِ سردیِ دنیا... نشستم گوشه ی دنجی.... کنار سفره ای تنها.... نگاهم بی رمق بی سو.... وغرقِ خلسه ای بی او... دوفنجان چای و یاد او.... شده افسانه ی دردی.... درون کلبه ...