تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
امیر وحدتی

  ????????تازا ایل???????? ایلیمیز تازه لنیب فکر ایلمه ایل باهادو    ببر آچوب آغزینی میمون قاچوب فیل باهادو کیلو دورت میلیونا تهراندا کال آلچا ساتولور اوچ یوز اللی تومنه کیم دیر آجیل باهادو؟ بازارا گی...

ادامه شعر
مراد مراغه

نوبهار آمده است، نوید این حال دگر فال نیکش بزنید بر این سال دگر صحّتِ حال از خرمی دل ماست دم غَنیمت شُمرید از فرجه و اقبال دگر...

ادامه شعر
رامین خزائی

آمد موسمی از بهارِ پاکِ ما صد تاکِ دگر هم نثارِ خاکِ ما من هَمَش سلامم به شاه و شایدم لَم، لیک، به شیخَم فشارِ ف....کِ ما با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...

ادامه شعر
امیر وحدتی

   ????????عیدتان مبارک???????? عید یعنی قدرت یزدان پاک روح نو بر پیکر بیجان خاک عید یعنی پاکی روح و خیال دست بیعت با خدای لایزال عید آغاز بهار زندگی است ذات بی همتای او را بندگی است عید یعنی از ته...

ادامه شعر
فائزه اکرمی

اگر کاری نکنیم امسال هم عیدمان کال است عیدی که برای گرفتن عیدی هم مشتش باز نمی شود این مکدر شدن های بیات دیگران را مسموم می کند باید کاری کرد که طَراوت نه فقط با حرف نه فقط با زور بلکه با تأمل برو...

ادامه شعر
عباس پاریزی

این بهـــار همچـون بهـــارانِ دگر فرخنــده بـاد جشن نوروز شما چـون مهر و ماه تابنده بـــاد جشن نوروز است خوشا نوروزتـان پیروز و شــاد یادگـاری از کهــن یـادش همیشه...

ادامه شعر
امیر وحدتی

????????سال نیک???????? آرزو دارم که سال پیش رو تا بر آید آنچه داری آرزو حال تو حوِّل به احسن باشد و کار تو سامان بگیرد مو بمو آرزو دارم برایت سال نیک در دل دیوان حافظ فال نیک روزگاری خوش و ایامی بکا...

ادامه شعر
امیر وحدتی

  ????????چهارشنبه???????? با نام خدا میکنم آغاز سخن را یاد آورم این سیره ایران کهن را بر پا شود آئین چهارشنبه و آتش با یاد جوانمردی و پاکی سیاوش این سنت دیرینه ی دیر کهن ماست فریاد فرو خفته و در دل س...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

ایّام بهار است و خزان رو به گذار است بلبل به تماشای گل و رقصِ نگار است در شهر ولی خوب نظر کردم و دیدم انگار نه انگار که عید است و بهار است وقتی که نباشد به سرت شور و امیدی دل بی خبر از سوز گل و ساز...

ادامه شعر
محمود گندم کار

در اینجا خفته تاریخ دلیران همان نام آوران از  مهد شیران شکوه   کشور زیبای ایران شده در خاکها خاموش و ویران در آن ایام تلخ روزگاران ز یونان  نیزه دارانی هزاران پس از پیکار با یک دشت سردار  دلاور آری...

ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

اینجا سروده غزلی یک سخنور چون شِکر و شیرین تر از شِکر

ادامه شعر
حسن  رسولی

مرداویچ دردم از مرگواره های دردند که بر پیشانی لمسینگین قبله ای شده است برای نماز گرازان آنقدر از زخمی+نگین هار شده ایم در این حالت آلت مات قبله نما گرگ هم دیگر از چندش این زخم رحم ها فرار می کند شکر...

ادامه شعر
فرهاد  احمدیان

جان و دل غرق نور و عشق خوبان آمد میان * پرچمهای زیبا را ببین دهه فجر مبارک بر عاشقان ### آزین بندی شده کوچه ها هم راه و هم خیابان * بر عکسها این را نوشته امام آمد به ایران ### استقلال آزادی جمهوری اسل...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

آن زمان به جرم آشوب می گرفتندشان این زمان به جرم آشوب می گیرندشان و تنها اهل سخن بودند ایشان جنازه ها بر می گردند از زندان چشم ها را باید بست. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی)...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

نغمه هایی به گوش آمده است: موسم جنب و جوش آمده است عشق را وقت نوش آمده است جشن شعر سروش آمده است باید ای دوستان! "بترکانیم". (جشن زادروز شعر سروش، خجسته باد!) ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

(سروش هایی از جناب استاد شهاب‌ الدین شجاع، از بزرگان ادبی تاجیکستان) Ба ифтихори Моҳи шеъри пешрав به افتخار ماه شعر پیشرو 1. شعر سروش گونه ی از شعر پیشرو از برای مستی ام ساغر نماند، بهر فری...

ادامه شعر
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

شب یلدا شاعر رسول چهارمحالی(ساقی ----------------- دختر زمستون، با لبای خندون،رسیده از راه دختر زمستون،با انار دون دون،رسیده از راه اومده زمستون ،با صدای بارون ،فصل خزونه اومده زمستون،نباشید پریشون...

ادامه شعر
علی ناب

شب یلدا ودل میل تو دارد به هر کوی و گذر سیر تو دارد به شهر خود غریب و بی کسم من به هر جا میروم دلواپسم من کجایی ماه من ناز آفرینم که یکبار دیگر رویت ببینم سر کوچه نشستم تا بیایی نگاهی بر من مسکی...

ادامه شعر
حسن جعفری

گفته بودی که کنم پر همه دنیایت را خالی از غم بکنم آن دل تنهایت را هم که تغییر دهم حال و هوایت امروز هم دگرگون بکنم قصه ی فردایت را طعم شیرین بدهم زندگی تلخت را برم از عمق وجودت همه غمهایت را... تو ...

ادامه شعر
سکینه شهبازی

شب یلدا پاییز ثانیه به ثاتیه به انتها می رسد یلدا پشت پنجره های شب به انتظار نشسته است تا باران پر مهر بیاید قصه ای سرد زمستان یکرنگ را با غزل شیرین آغاز کند سکینه-شهبازی...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا