تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
تبسم عبداله زاده

هم خسته یم هم ده یورغون... بیر آغاج تک یادگارلار جیرماغیندان بیر شَهَر تک اینسان چیغیرتی لاریندان یورغونام... آتام دان چوخ... ایللردیر سسی باتیب آغیر یوخودا سرین توپراق سینه سینده شعر اوخ...

ادامه شعر
علی حاتمیان

دوباره به انتها میرسد تاکسی سرنوشت! همیشه پرواز راهی بسوی رهایی نیست... بگذار بمکد شیره ی زندگی را این عاجز رنگ پریده؛ حتی اگر شد در کنج قفس! زندگی شانسی جز پذیرش ندارد؛ آنگاه که تو به او ...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

اللریم باغلی سئوگی ایلقارلا، دیلک لریم... قارا قوش لار تک اوچماق تامارزیسی! بویئر منیم یئریم دئییل، اما،،، دونیامدا...! یاشام یاساق اولسادا سؤزلریم... بیر گون اوچاجاق یوکسک لره... # تبسم ...

ادامه شعر
علی حاتمیان

مرا نجات ده از این طوفان فکری از این بی هم آغوشی در اوج هم آغوشی از این تکرار کابوس وار رویای بوسه هات از این تن که دیگر تن به هیچ تنی نمیسپارد بگذار نمیرد این قلب افسرده به تبسم های خی...

ادامه شعر
آرزو نوری

پدرم حاشیه فنجانها را راه می‌رود بی وقفه من از سفری می آیم که آمدنی ندارد خودم را فریب می دهم «همه چیز بستگی دارد اینکه چقدر توی فنجان ات جا باز می کنم» چرا دروغ بگویم؟ چرا؟ من پشت ا...

ادامه شعر
کرم  عرب عامری

تازه همین دیشب بود خیلی زود زودتر از آنچه که فکر ش رابکنید فهمیدم دیگر هزار تومانی پول نیست امروز صبح میخواستم بتو بگویم گفتند یک ملیون هم دیگر پول نیست! ای وای! اما چه دی...

ادامه شعر
مسعود احمدی

در این دهکده ی متروک در حاشیه ی این جنگل بی کتاب کاغذی یافت اگر کنم خواهم سرود از کلاغهای گرسنه ای که تمام ستارگان را خوردند ! خواهم نوشت از شغال هایی که دیرگاهی ست با زوزه هاشان ...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

ورق لری تؤکدون یئره سن شاه اولدون منده بی بی باخیشلارین سربازکیمی اوخلادیلار گؤزلریمی حوکم ائله دین اوره ک لری آتدین یئره ورق -ورق منیم اوره گیم تیتره دی دوشنده الیندن یئره گلمه دی شاه الل...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

کوسموشم اؤزومدن، دیزلریم قوجاغیم دا، بیربوجاق دا گؤزلریم باغلی، بیر بوجاق دا آغیزیم ، بیر بوجاق دا اللریم ، سویوق آددیملارین قایغیسی سیندیریربیردن بیره جانیم دا یئر له شن سوکوتو! قالخیرام آیاق ...

ادامه شعر
علی حاتمیان

در خیسی ترانه هایم غرق میشوم، شبیه حل شدن بغضم در لبخند... و چه نا عادلانه آفساید میشود، تمامیت گلهایم در دستت... من از با تو بودن به توبه میرسم؛ ولی تو را هر روز تکرار میکنم! از این...

ادامه شعر
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

شعری از مجموعه ی "شبهای بی پنجره" __________________________ پنجشنبه گذشت شنبه مرد و یکشنبه سوت میزند در کوچه های بیخیالی بگذار بیشتر دردهایم را بشمارم در تاریکی امشب کسی نخواهد دید ...

ادامه شعر
مسعود احمدی

دیشب در هیئت کوچه ی ما هیچکس غریب تر از آقا حسین (ع) نبود ! مداح جدید هیئت ما جوان باهوشی ست تا پولش را نگیرد هیچ کس را به صحنه ی کربلا نمی برد و سر هیچ کس را از تن جدا نمی...

ادامه شعر
آرزو نوری

جنگ بهانه خوبی بود برای تفنگها آواز بخوانند و ... شراب بنوشند

ادامه شعر
زیتا رضایی

چه نبرد دوکیشوت وار داشتم با آسیاب های درونم که موافق بادهای تو می چرخیدند و چه مزورانه غلام احساسم می گفت:اربابم تو می توانی و من.نمی توانستم.....

ادامه شعر
غفور ابراهیمی

ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !! ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻧﺎﻗﺼﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﻢ . مهربانِ من، ﻋﺸﻖ ﺷﺎﯾﺪ ﻗﺪﺭ ﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ ... ...

ادامه شعر
کرم  عرب عامری

آن موقع ها محرم فقط ده روز بود هرسال فقط ده روز از شمرو یزید میترسیدم ودر زیر چادر مادرم قائم میشدم اما بعد که بزرگتر شدم گفتند: کل یوما عاشورا وکل ارز" کربلا ومن هر روز و هرکجا از ین هم...

ادامه شعر
محمد ترکمان(پژواره)

گاهی یک " دوستت دارم " یعنی بر پنجره ای شکسته عمری نگریستن!... دست بر زانو نسل نسل به خود ناسزا گفتن!... * * * * * لحظه ها خاطره خواهند شد آنگاه که دیگر باز نمی گردند! * * * * شعر خواست...

ادامه شعر
مسعود احمدی

کاش آدم برفی بودم ! روزی سرد میان دست های دختری با چشم های قهوه ای متولد می شدم ! قهوه ی نگاهش را سر می کشیدم و او برایم فال می گرفت ! زیر سایه ی بیدی مجنون که دست ها...

ادامه شعر
سمانه تیموریان (آسمان)

دیدی چه شد؟ آنقدر دیرکردی که خاک از سرم گذشت

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

یک سپید ودو پریسکه نقطه یکربلا اینجا ... خونی میشوید عزت سیاف قابیل را وامضاء میکند حرمت هفتادو دو هابیل را طلوعی میتراود ازفراز نیزه برفلق حقیقت وختم میکند آغازتسبیح خلیل را وپرپرغنچه ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا