چون بی تو شوم...،؟ از دو جهان..، می ترسم * من بی تو..، هم از خرد و کلان..، می ترسم..،! * بس بی ثمریست..، بی رخ تو، عمر مرا..،! * چون طفلم و..، از پیر و جوان..، می ترسم..، * بهناز علی...

یک . شیرینی لب های تو شورانگیز است ترکیب شب و ستاره و پاییز است دندان که به لب زدی مشخص گردید چشمان جگردیده من هیز است دو .. با طعم لبان تو عسل ساخته اند درحسرت تو ، بوس و بغل ساخته ا...

بر شیشه ی تنهایی قلبم ، ها کن با بوسه ی سرخ، بر لبم امضا کن من عاشق قصه های خون آشامم در نیمه شبی جسم مرا احیا کن * روح از بدنم اجازه ی نذر گرفت باغ دل من، آفت بذر گرفت بیجان شده ام، زمانه با ک...

میان سینه این دل تنگ تنگ است بدون تو فقط چاره تفنگ است بپاشانم به دیوار مغز خود را عزیزم شعر تو عین فشنگ است ********************** پ.ن خسته ام خسته تر از آنکه حتی دیگر خسته باشم با ...

در سفره، پدر اگر چه تنها نان داشت آن قصه ی نان دادنش خواهان داشت کافر نشدْ او به علم یزدانْ آخر زیرا به نمی دانمِ خود ایمان داشت * موضوع تو شعر را جلا می داده این حس تو سینه را صفا می داده از ا...

بیچاره..، دلی..،! که بسته بر.، . سنگی ،شد.،! * افتاد..، به کوه ودشت و...، برزنگی شد.،! * هرچند.، گهی..،! به جوی جلا داد رخ.،! لیک..،،!! * در هر گذری..،! تی پا خورِ.، لَنگی ..، شد.،! ...

آغوش تو، حسِّ نسّتالژی دارد هر واکنشی با تو، انرژی دارد با وزن لبت گرم کن این قافیه را به سردی شعر، لب آلرژی دارد * عشق است، به بُرهه ی نزول افتاده بین لب و خنده، ویرگول افتاده حلوا شده غوره ...

از روز ازل نقاب در دست تو بود یک آینه از سراب در دست تو بود من مست توهم شده بودم یک عمر آن جام شراب ناب در دست تو بود ********** از باغ بهشت، باز سیبم بدهید از شهر برانید و نصیبم بدهید از...

* در فال تو من ضمیمه و پیوستم ازجام تو می نخورده باشم مستم این سوروجودی مرا نقض نکن با فکربه تو، نتیجه شد"من هستم" *** در فاصله ایی که لب به کامت زده ام صد شعر سروده ام ، به نامت زده ام بذری...

پیراهن غرورم ، با اشک ، نخ نما شد همچون پرنده ای که با میله هم نوا شد تا پای صبرعشق اش در برف دل فرو رفت "جغرافیای قلبم" ، یکباره " کربلا " شد ! تقدیم به تو و دیگر هیچ ...!...

با مهر دلش سنگ تراشد پدرم کوهی که زغم فرو نپاشد، پدرم از کفر اگر دور شود مصداقم من شک دارم خدا نباشد پدرم ********* عمری که بدون تو هدر می گردد چشمی که از انتظار، تر می گردد من ماهی تشنه ای،چه ...

رباعی 1 سیبی که تو نصف آن و من آن نیمش من رابطه ی ساده ، تویی تعمیمش ای قاتل لحظه های سختم، مادر کبرای دلم فقط تویی تصمیمش ****************** رباعی 2 بعد از توخوشی صورت مبهم دارد من نه که تمام...

دل تشنه ی او شکست صبویم دشنه، چون گل بدهم زند به رویم دشنه، ارزنده ترین مرحله ی عاشقی ام، افسوس نشسته بر گلویم دشنه ، من سیر ز جهانم و به کامت تشنه، من کر به کلامم به کلامت تشن...

چون عشق بُود سیرت تو سیر جهان، بنمای و بکوش به عیش پیدا و نهان، این عالم فانی که همی در گذر است، مستانه بزن برقص و مستانه بخوان، من آمده ام چرا که می گوید عشق، همواره ره ستاره می پو ید عش...

از گردش این صخره ی دون دلگیرم، در حلقه ی انکبوتیان زنجیرم، آخر نه من از درازی عمر که از، بغضی که گلو می فشرد می میرم، این صخره ی دون ره فنا می پوید‌، جز خار و غبار ،هیچ در آن می روید، پندا...

آغشته ایم با بردگی ، آزادگی گم کرده ایم انسان بالغ گشته اما بچّگی گم کرده ایم . هر لحظه همچون باده ما را مست و ناهشیار کرد مقصد ندانستیم و راه زندگی گم کرده ایم 1394/4/24 ...

...استاد طارق خراسانی-که من او را ماه کریم خراسان می نامم- اگر هزار بار شاعر خوبی باشند صدهزار بار انسان شریف و بزرگ و بزرگوار و همه چیز تمامی هستند. از صفات بارز انسانی این شاعر فرزانه و مفضال هر چه...

از مزرعۀ شادی اگر حرف زنم بر خاطر شیرین خودم دست زنم هر لحظه که میخانه مرا سخت آزرد پیمانه به پیمانه ی پیمان شکنم با آنکه به شهر آمده قهریم هنوز آمادۀ پیکار دو شهریم هنوز من موج به سر دارم...

درد اهلی بیلر بولوتلی گوزلرده نه وار حولقومداقالان بوغونتی سوزلرده نه وار بیر ساز گتیرین بلکه چالیم تا بیله سن کونلوم ده قالان آلیش لی کوزلرده نه وار معصومه عبداله زاده (تبسم) [ترجمه ب...

بال در زنجیر ، پر در حسرت پرواز سوخت سینه ام با عشق ، دل در خرمنی از راز سوخت چنگ و قانون آنچنان بی رحم آهنگم نواخت شور در شعرم ، نوا در دفتر آواز سوخت 18/3/1394 علیرضا امیرخیزی **...