چون عشق بُود سیرت تو سیر جهان،
بنمای و بکوش به عیش پیدا و نهان،
این عالم فانی که همی در گذر است،
مستانه بزن برقص و مستانه بخوان،
من آمده ام چرا که می گوید عشق،
همواره ره ستاره می پو ید عشق،
من آمده ام ترا که همراه شوی،
منظور مرا هَماره می جوید عشق،
من پیش توأم مرا چرا می گردی،؟
من خویش توأم تو در فضا می گردی،؟
این فاصله بین منو تو خویش تویی ،
من در رگتم مرا کجا می گردی؟
این فاصله بین منو تو چون رگ و خون،
برخیز و تو خون را به رگ خود برسون،
مستی بکن از جام صبوحی که تراست،
شو عاشق من عاشقت هستم تو بدون،
آن محتکر مال و زراندوز چه شد،؟
دیروز که دادیَش به امروز چه شد،؟
شادی کن و امروز نکن فردا را ،
فردا چو نپرسی که به امروز چه شد،؟
بهناز علی زاده ،آلمان
بسیار سپاسگزارم از جناب طارق خراسانی بزرگمهر پدر دلسوز و زحمتکش سایت ایران و سایر اساتید گرانقدر سپاس از همه ی شما عزیزان،
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 22
طارق خراسانی 03 امرداد 1394 20:53
با سلام و درود
شما استعداد عجیبی در سرایش دارید
بنظر من رباعیات خیام را کنارتون داشته باشید و اول چندتا رباعی از خیام بخوانید تا طبع شما به وزن رباعی آشنا بشود.
این کار را خودم زیاد انجام داده ام.
تقدیم نگاه مهربانتان
بشنیده ام این نکته ، ز دیوانه ی مست
در سوگ پیــاله ای که افتاد و شکست
تکــرار دو نیست بی گمان باشد نیست
وین نکته به هست در جواب آید هست
معنی روشن است فردی نزد پیر خود می رود و می گوید فلان عزیزم فوت کرد او می گوید دوبار نیست را تکرار کن نیست نیست
یعنی نیستی وجود ندارد و هست را دوبار تکرار کن هست هست لذا هستی هست.
به او می فهماند که مرگ وجود ندارد. از او هستیم و به سوی او باز می گردیم.
در پناه خدا شاد زی
بهناز علیزاده 03 امرداد 1394 22:33
سلام استاد مهربانیها همین کار را کردم چند رباعی خواندم و اینها سرازیر شد
ببخشید اگر اشتباهاتی دارم
انشالله در محضر عزیزان دلسوز و دست و دلباز چون شما همه را می آموزم،
کمال حسینیان 03 امرداد 1394 21:57
درودتان باد بانو عیزادۀ گرامی
بسیار زیبا و روان و دلنشین بودند
پاینده باشید
بهناز علیزاده 03 امرداد 1394 22:37
درود بر شما جناب حسینیان ارجمند سپاسگزارم از حضور پر مهرتان
کرم عرب عامری 03 امرداد 1394 23:12
با اجازه استادان عزیز
ترانه های خیام بر خلاف ترانه های امروزی رسمی وکتابیست / البته من/ برای اولین بار میبینم نوع محاوره ای اننرا سروده اید / عیبی دران نمیبینم موفق باشید عزیز آلمانی
بهناز علیزاده 03 امرداد 1394 23:24
درود بر شما جناب عامری گرانقدر سپاسگزارم از حضورتان،
منوچهر منوچهری(بیدل) 04 امرداد 1394 13:50
سلام بر دخترم بهناز عزیز عجیب نیست فکر نکنید این سرزمین کورش است این شاعر از همان سرزمین برخواسته که کوروش پغمر خدا
لوحه آزادی بشر را نوشته دخترم قلمت چه شیرین وپراز احساس عشق و آزادگیست لذت میبرم خوشحالم بهنازم شاعری چون شما بمن
میگوید پدر عزیز بابا شعرت اگرشاعر بخواند لذت دنیارا میبرد
بهناز علیزاده 05 امرداد 1394 12:32
درود بر استاد ارجمند که مهرش کمتر از مهر پدر نیست و من افتخار این را دارم که با چنین شخصیت نورانی مهربان و دانایی هم کلام هستم خدا را بر این نعمت شکر می کنم و آرزو دارم همیشه ی روزگار باشید ماندگار برقرار سپاس از محبتتون هر چی بگم کم است
علی اصغر اقتداری 04 امرداد 1394 15:57
من پیش توأم مرا چرا می گردی،؟
من خویش توأم تو در فضا می گردی،؟
این فاصله بین منو تو خویش تویی ،
من در رگتم مرا کجا می گردی؟
سلام اگر رباعی هاتان به این سطح برسد عالی است
بهناز علیزاده 05 امرداد 1394 12:34
درود بر شما جناب اقتداری ارجمند تشکر می کنم از حضور مهربانتان،
مرتضی فصیحی 04 امرداد 1394 17:53
افسوس که جانا تو کجا میگردی
درخانه قلبت بنشستیم چرا میگردی؟؟
بهناز علیزاده 05 امرداد 1394 12:36
درود بر شما جناب فصیحی سپاسگزارم از محبت و حضورتان
روح الله اصغرپور 04 امرداد 1394 18:24
درود بر شما بانو علیزاده بسیار زیبا و خیام گونگی تان مدام باد.
بهناز علیزاده 05 امرداد 1394 12:37
درود بر شما جناب اصغر پور گرامی سپاس از حضورتان
کریم لقمانی سروستانی 04 امرداد 1394 18:50
سلام خانم علیزاده گرانقدر
ناب .زیبا .ستودنی
باید خواندلذت برد وآموخت
شادزی
بهناز علیزاده 05 امرداد 1394 12:38
درود بر شما استاد سروستانی گرانقدر سپاس از لطف و محبت و حضورشما
دادا بیلوردی 04 امرداد 1394 22:05
درود بانو
زنده باد احساستان
بهناز علیزاده 05 امرداد 1394 12:41
درود بر استاد بیلوردی ارجمند سپاس از حضورتان
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 23:29
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆