از روز ازل نقاب در دست تو بود
یک آینه از سراب در دست تو بود
من مست توهم شده بودم یک عمر
آن جام شراب ناب در دست تو بود
**********
از باغ بهشت، باز سیبم بدهید
از شهر برانید و نصیبم بدهید
از مکر فرشته ها دگر خسته شدم
ابلیس ! بیایید فریبم بدهید.
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
-
عباس خوش عمل کاشانی
-
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
-
ترانه هموطن
-
مائده .
-
عبدالصمد اجباری
-
ثریا قنبری
-
آرامش ظهرابی
-
سعید طهماسبی کهیانی
-
حسن محمودی
-
مهدی یوسفی
نظر 18
دادا بیلوردی 30 امرداد 1394 15:51
درود بر بانو راحیل کرمانی
زیبا سروده اید
احسنت
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:24
سلام و سپاسی بی حدود
روح الله اصغرپور 30 امرداد 1394 18:22
درود بانو.بسیار لذت بردم از رباعی های زیبایتان مانا باشید.
روزگاریست شیطان فریاد میزند آدم پیدا کنید سجده خواهم کرد.
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:25
سلام و سپاسی بی حدود
منوچهر منوچهری(بیدل) 30 امرداد 1394 18:23
سلام به خواهرم بانو لشگری بسیار زیبا بود خواهرم خواهش میکنم اشعار دوستان را بخوانید تا اشعار زیبای شمارا بخوانند حیف است بسیار
زیباست ببخشید جسارت کردم
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:25
سلام به روی چشم بزرگوار یک مدت مشغله هایم زیاد بود وگرنه همیشه بهره میبرم از نوشته های دوستان
بهناز علیزاده 30 امرداد 1394 23:03
درود بر شما بسیار زیباست
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:26
حسین دلجویی 31 امرداد 1394 15:33
از مکر فرشته ها دگر خسته شدم
ابلیس ! بیایید فریبم بدهید.
به به....
درود دکتر جان...
ایوووول استادم
ای که از باغ غـزل قافیه خرمن کردی
من چه گویم که چها با دل و با من کردی
/
ای که از ساحل باران و عسل می آیی
در دلم جای خودت خوب معین کردی
/
سبز مهتاب شمالی که به تدبیر غزل
آمدی پرتویی از عاطفه روشن کردی
/
بسکه نرگس به بلندای ادب کاشته ای
سینه ی دشت مجازی همه گلشن کردی
/
دست شعر و غزلت برکت باران دارد
پر صفا سینه ی اندیشه ی میهن کردی
/
علم کوچک جنگل همه در دست شماست
روح سردار بدین آیه مزین کردی
/
آنچنان برق کلامت به دلم شوق فشاند
که ز گیلان خودت اشک به دامن کردی
/
ما به یک بیت غزل صید غزالی بکنیم
تو چه کردی که در این دایره ماٌمن کردی؟
حسین دلجووو
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:27
درود بزرگوار لطف کردید وسپاسگزار محبتتان هستم
کمال حسینیان 01 شهریور 1394 23:20
هر دو ر باعی در اوج معنا و زیبایی بودند
اشعاری کامل و آموزه ای ناب بر من
سلام و درود بر شما بانو و اولین استاد کمال، باز همچون گذشته آموختم و باز لذت مهمانی در باغ سرایش تان نصیبم شد
مخصوصاً رباعی دوم
از باغ بهشت، باز سیبم بدهید
از شهر برانید و نصیبم بدهید
از مکر فرشته ها دگر خسته شدم
ابلیس ! بیایید فریبم بدهید.
پاینده باشید بانو
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:28
ارزشمند بزرگوار جناب حسینیان
لطف شما بیکرانه و بزرگواریتان بی حدود است بقا و عزتتان همیشه آرزوست
طارق خراسانی 02 شهریور 1394 22:17
سلام بر بزرگ بانوی شاعر سرزمینم
دو رباعی فاخر شما را خواندم دومی یک چیز دیگری ست...
به نظر حقیر مصرع آخر یک علامت سوال کم دارد:
از باغ بهشت، باز سیبم بدهید
از شهر برانید و نصیبم بدهید
از مکر فرشته ها دگر خسته شدم
ابلیس ؟! بیایید فریبم بدهید.
من اینگونه برداشت کردم ابلیس؟ او بیاید و من را فریب دهد؟آنقدر مکر و فریب شما ها کهکشانی شده است که ابلیس بیچاره در ذهنش خطور نمی کند.. البته مکر فرشته ها را باید تفسیر کرد شاید شاعر به کنایه چنین گفته است چون همان هایی که خود را فرشته جلوه می دهند ضربات هولناکی را بر پیکر انسان وارد می کنند...
دستمریزاد بانو
عالی بود
در پناه خدا
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" 06 شهریور 1394 09:29
درود جناب خراسانی ارزشمند
بله درست می فرمایید ابلیس منادا است
اما سوالی نیست
درود بر شما و سپاسگزار محبتتان
حسن عباسی 06 شهریور 1394 14:56
عرض سلام و ادب سرکار خانم لشکری گرامی
چند مدتی بود که در سایت دیگری از شما می آموختم و بهره مب بردم از محضرتان اما چند گاهعی هست که که یا من سعادت آموختن را نداشتم یا شما حضورتان کم رنگ شده است اما به هر صورت خوشحالم که هستید و می سرایید
سلیمان حسنی 08 شهریور 1394 14:00
سلام برشما:همیشه پاینده وسلامت باشید.
گرچه درشهررضا ساکن شدم
دراصالت حامیِ کرمانی ام
کرم عرب عامری 16 شهریور 1394 14:26
آفرین بانو
صد رحمت به ابلیس
بسیار زیبا و نوبود
مجتبی جلالتی 07 فروردین 1399 20:19
بسیارلذت بردم
قلم توانایتان را می ستایم