تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن  مصطفایی دهنوی

آن باده کـه بر مسطبـه عشق ، فروشنــد قومی بخرنـد باده و قومی بــفروشنــد قــومی که نگردنــد ، پـی باده ی طاهر عقبی نتواننــد ،کز آن باده بنوشنـــد ٭٭٭ ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

خداونـدا اگـر بیهـوده گفتـم همیـن راز نـهانت را شکفتـم ندانستـم که این راز تو مخفی است به خـلقت واضحاً آن را بگفت...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

راننـده تو را اگر به سر، عقلت هست با این سر فرمان،که در این دستـت هست سرعت که بـگیری و تصادف بکنـی آن سرعت خود قاتل سرسختـت هست ٭٭٭ راننـده که غفلـت...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دانه ی بی خبـری را به تو گفتــم چه بُوَد کار هــر بی خبری رو به خطرهــا که بود دانه ی بــی خبـری را بنمودم ، بــشناس کار هــر بی خبری، غیر خدایــی که بود ٭٭٭ هر فــرد ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

یاران اسیر ظلمـم ،زین ظلم و جنگ سردا یارب رهاییـم دِه ، زین گونه رنج و دردا یارب به حق احـمد(ص) آن آخرین پیامبـر یارب تو فاتـحم کُن ، زین صحنه نـبردا ٭٭٭ هیهات ، از ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

کاروان کارگر همراه تو بسیار بگشت کار آنرا نـنمودی تو که بیکار نشست کاروانی که ندارد خبر از همـره خود همرهش چاره نمی دارد و وامنده به دشت ٭٭٭ پیکان اجل ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

مُنعم به راه دور به غربت ، غریب نیست چون شخص سالم ، عاجزعلم طبیب نیست ثروت که باشدش به غریبی ،چو منعم است ترسش زِ زندگی فـراز و نشیب نیست ٭٭٭ فرد فقیـر در همه جا ه...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

در مجمع آن بیخردان ، بحث خدا نیست درمجمع آن با خردان،سخن غیرخدا نیست بحثی که در این آدمیان هست ،همین است فرد است خداوند ویکی هست ودوتانیست ٭٭٭ دانـش و علـم تکامل به یقی...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

اسم اعظم اثراتش به جهان، سر به سراست در تمامی جهان بشری ، با اثـر است بی خردهای جهان را خبری می کند آن با چنین نام بزرگ از همه کس با خبراست ٭٭٭ اسم اعظم عملش ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

طفل زِ روز اولش ، پیرو هرزه گردی است بیخبر از نکات دین وز اثرات معنی است بیخبراست می رود،در ره و رسم خودسری این اثرات آن بُـوَد، طفل که بی مربی است ٭٭٭ شکرخدا که فیض آن روی...

ادامه شعر
مصطفی  مصطفایی  دهنوی

آفت جان بشـر ، آن جنبه شیطانی است راحت جان بشر، آن جنبه سبحانی است ای بشرچشمت نبیند گردش این روز وشب این منظم گردش از بهر بشر، برهانی است ٭٭٭ در زُمره ارباب بصیرت ،...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آفت جان بشـر ، آن جنبه شیطانی است راحت جان بشر، آن جنبه سبحانی است ای بشرچشمت نبیند گردش این روز وشب این منظم گردش از بهر بشر، برهانی است ٭٭٭ در زُمره ارباب بصیرت ،...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

خداونـدا تـو مـعیارت ،چه رنگ است که هـر آهـو، شکار هـر پلنگ است هـر آن فردی که کارش با خـدا شد به هـر جا رو کنـد، پایش به سنگ است ٭٭٭ رفیقـان ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

کسی که فکر نکو، بهر کاردانی کرد هـزار کار معیّـن ،که در نهانـی کرد هر آنکه در ره علم و ادب پیش رَوَد به راه علم و ادب ،کار پاسبانی کرد ٭٭٭ خـ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

غـم و درد دلـم صد باره می پُـرس جـوابش بشنــو از این منطق غُرس بـپرس از سبـزی اشجـار دنیـا که از خاک که می رویـد ، از آن پُرس ٭٭...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هر که می پوید به راه و جنبه جسمانی اش خار پای ملت است، آن فطرت نادانی اش حضرت عیسی بن مریم را ،که بردارش بزد ویلیام رومی از آن جنبه نفسانی اش ٭٭٭ فرد نادان پی ب...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

افراد دولت ما بـر مسنـد و سـریرید در خود گمان میارید بر مردمان دلیرید ظلم و ستم نیارید ، از قهر حق بترسید ظلم و ستم یقیناً ، بر خود نمی پذیرید ٭٭٭ ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

گـر پسـر پند نکوی پدرش را نـشنید فیض وخیری نچشد هرچه به هرجا بدوید ای پسر قصه دراز است ، همین قدر بدان غافل از پند نکویان و بزرگان مشوید ٭٭٭ پسر از پنـد...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آدم به راه حرص و طمع ها کشیده شد در راه حرص و رسم جهالت دویده شد دردا که حرص کی بگذارد که آدمی در گوشه ای به حالت خود آرمیده شد ٭٭٭ داستان سرایی حرص وط...

ادامه شعر
بردیا امین افشار

گرمترین هم باشد سرد است زندگی در قفس پایمال می‌شود هر آنچه داری برایش هوس در تکه‌های زندگی آن دم که تاریکیست دنیایت سردترین هم باشد گرم است …. آخرین نَفَس...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا