آفت جان بشـر ، آن جنبه شیطانی است
راحت جان بشر، آن جنبه سبحانی است
ای بشرچشمت نبیند گردش این روز وشب
این منظم گردش از بهر بشر، برهانی است
٭٭٭
در زُمره ارباب بصیرت ، که همین است
خلاق ، نـگهدار سمـاوات و زمین است
خلاق بُـوَد ،حافظ این آدم خاکـی
آدم همه جا مرگ به راهش به کمین است
٭٭٭
آدم به ره دانـش ، در اوج افتخار است
گر دانشی ندارد ، در نزد خلق خوار است
پیشینیان شنیدم ، هرکس که دانشش بود
گرخود بِرفت ازاینجا نامش بزرگوار است
٭٭٭
کلاه سروری سروران ، کلاه من است
طریق علم و هدایت ،برین کلاه من است
من این کلاه نمد را، به تاج شه ندهم
از آنکه نقش عدالت ،بر این کلاه من است
٭٭٭
جسمم به چشم هر بشری ،نیک منظراست
نیکو صفاتی ام ،به همین خلق باور است
اما درون جسم مرا ، کس نـدیده است
چندان هزار بُخل وعداوت ، شناور است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 23 مهر 1401 10:23
سلام ودرود
حسن مصطفایی دهنوی 27 مهر 1401 07:38
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
دادا بیلوردی 23 مهر 1401 20:14
درود بر استاد دهنوی عزیز
حسن مصطفایی دهنوی 27 مهر 1401 07:38
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین