تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
پژمان خلیلی

نبودن در بستَری از بی اعجازی گه گاه خوشایند است در اِقلیم نبودن

ادامه شعر
علی احمدی

افق کز دماوند سر می زند دلم سوی البرز پَر می زند خزر زادگاه مرامِ من است و کوروش مرا عزّتِ میهن است خلیجم بُوَد پارس ای یاوه گو ببند آن دهانِ پُر از گند و بو برای تو بی عار و بی چشم و رو ادب قی...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

هرگز نمی شود از غیب ما بُرون روی آخِر کنار هیُزم تو دوُد می شوم

ادامه شعر
پژمان خلیلی

شبی کلاه موج را بادی می ربود روزی غرق در تلاطم امواج نابکار

ادامه شعر
پژمان خلیلی

نشان عشق در بیگانه هستی کمی خوابی کمی دیوانه هستی نمی دانم کجایی در چه حالی ولی حتمی غمی, در سینه هستی کما فی السابق ار می ایی ای عشق ندای منتظر در چشمه هستی نگارا در به در در درگه ات زار کنارغامضان ا...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

خواب ها ظَریف بر بیداری مان فآئق آمدند _ مُماس بر روح واره شدن مان گویی! _زنجیروار ، قائل برگشآیش شان می گردیم ...

ادامه شعر
محسن جوزچی

نگاه میکنم دریچه های ذهن مردمان چه بسته است چه میشود ؟؟ سکوت غمگسار خسته ای فضای بی‌کرانه را گرفته است همیشه گوش میکنم نوای آه و دردهای کودکان و پیرها چه جسته ام پس از گذار سالها و روزها ؟؟؟ و لمس م...

ادامه شعر
فرزانه فغانی

تا کدخدای دِه بر ماست ، کاری نمی شود امضایی پای آیینه ها ، جاری نمی شود اینجا کلاغ ها چون کبک ، می روند ، اما تصویر ماهِ حوضمان ، ماهی نمی شود گُرگان به گله می زنند در پوششی زِ میش افسوس ! که با مرگ ه...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

در بَرگ های آسِ من اینبار احتمال بُردی نیست بُر خوردنی که به تَقلید می کِشد، گُریزی نیست من نا امیدِ ذهنِ حقیقت نمی شوم ، ـ اما! در کور سویِ رسیدن، رسیدنی هم نیست ...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

محروم می گردی و من با شعر خود خون می چَکم در لفظ تزویر بُتا ، بت را به سُخره می کَشم در حیرت حیرانیان، باید که تحریری شوم ظِلُّ اللهِ عالیجناب ، مطلق عِنانی می رَهم ...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

عید فطر، عید بندگی خدا.... عید آمده غم های زمانه را فراموش کنید امروز ز جام شادی و طرب نوش کنید چون چرخ فلک همیشه بر وفق تو نیست این پند چُنان غنیمت است اگر گوش کنید ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ #جواد_امیرحسین...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

منتَظَر ,قانع نشینم شاید ایی یا که نه در ضمیرام خواب اقلیم ات بدیدم یا که نه هر تبسم کردن ات مروآر روح ام را ربود در نگاه ات خوف , قربان ات برویم یا که نه ما نبودیم آمدی یا بودی و هستی و بود دون فنا...

ادامه شعر
باقر رمزی باصر

پیرهن چون زلیخایی تو اندر بارگاه پیرهن همچو داسی در ورای دادگاه پیرهن یارب از جان بر دل غمدیده مسکین بتاب ذره ای از روشنای روی ماه پیرهن ای عزیز بی کس و کنعانی و یعقوبِ مصر کی توانم زمزمی نوشم ز ...

ادامه شعر
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

تقدیم به مظلومان جهان شهیدان افغانی و فلسطینی شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) ---------------------------- اَشِدا و علی الکفّار، لعنت برتو ای کفتار ندیدم من صداقت ، از تو در گفتار ز چنگال تومی...

ادامه شعر
محسن جوزچی

بر خاک نظاره کردم و دیدم چه رنگها میروید از دل آن گل مدهوش میکند آن عطر و رنگها جای دگر برون شده از خاک تاک ها تا جان دهد به دل عاشقانه می دیگر درخت بلندی چنار شد همسایه اش درخت سرو چه با من آشنا...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

تقدیم به مادران مظلوم افغانستان و پیشکش به ارواح آسمانی دختران مدرسه دخترانه سیدالشهدا(ع) کابل که به دست دژخیمان جاهل ناجوانمردانه پرپر شدند: از خون تو ای دخترم این کوچه رنگین است این خون، بهای رزم ...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

تَضمین ایزدی است! من قرآو ل تیر در گلو! آیا گُمان نمی بری از تازه انتخا بها!

ادامه شعر
پژمان خلیلی

وچرا از دوری? وچو از نزدیکی ! مگر این بعد مکان می فهمد! یازمان را که به فکرآنه ما می جوشد همه ملموسی این خاطره در خوابی بود! تو چرا مدهوشی ! من چرا می گویم مگر افاق زمین گیر نکرد و به تاریکی این دش...

ادامه شعر
غلامرضا شیبانی

بیتو ، دلتنگی سراغم آمده آفت ِغم ، برگ ِ سبزم را زده بیتو زردم ، بیتو زاری میکنم حال ِ من ، اندازه ی دنیا بده! . ما بهم وابسته ایم از دیر باز عشق ماهرگز نمی خواهد جواز گر چه بد تا می کند دنیا ...

ادامه شعر
پژمان خلیلی

من در عطشم دمی به ما سر نزنی خاموش رخم ! به ما کمی سر نزنی در هستی وکیش, عُرْف عرفان شدنی در غیظ تِمام گشتنم , سر نزنی افلاکی و دوزخی بدادی دردآ! درزهر , سخاوتی, به ما سر نزنی من مویه, تو قهقه که...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا