- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بهجت مهدوی
در15 /02/ 1350 -
ناهید زرین نگار
در15 /02/ 1365 -
حنظله ربانی
در15 /02/ 1367 -
صمد حسین پور
در15 /02/ 1373 -
محمد حسین ناطقی
در15 /02/ 1356 -
احسان عرب
در15 /02/ 1368 -
مهدی علی زاده اصل
در15 /02/ 1369 -
رضا زمانیان قوژدی
در15 /02/ 1348 -
مهسا ایمانی (ماه)
در15 /02/ 1378 -
فرشته امامقلی
در15 /02/ 1367 -
احسان رمضانی
در15 /02/ 1370 -
محبوبه تاجمیری
در15 /02/ 1372
بسمه اللطیف مهمان تو امشب ای ماه تمام این عاشقت مهمان تو است دل فروزان از فروغ چهره تابان تو است در دل مشتاق خود صدها تمنا دارم و وقت ایفا کردن عهد من و پیمان تو است آن چنان زیباییت تاثیر در من کرد...
ادامه شعررفته بودم که تو از کرده پشیمان بشوی ، برگردم که تو از تاب و تب عشق پریشان بشوی، برگردم همه دیدند که در پیچ و خم راه رهایت کردم منتظر بودم از این گردنه حیران بشوی برگردم قهر کردم نه فقط با تو که هم...
ادامه شعربعدِ او؛ من با خودم هم دشمنم بوته یِ هر عشق را از بَر کَنَم عشقِ او؛ حالِ دلم بد کرده است روزگارم را مردد کرده است قابِ عکسی از پریشان حالی اَم از جنونِ عشق دیگر خالی اَم ...
ادامه شعرعمری که بی تو گذشت ای عشق زندگی نبود نامش زیبا نشد هرگز
ادامه شعر حرف بزن ••• بدون تو هیچم... صدایت را دوست دارم مخالفت هاتو لجبازیها تو پادریک کفش کردنهاتو وبی منطق اثبات ادعاهاتو آری دوستداشتنت رادوستدارم... دوستداشتنت در ذهن تاریکم ستاره ای نورانی ست درآسم...
ادامه شعرمیدانستی؟ رفیق ،، نه با ردیف میانه ای دارم و نه با قافیه،، اصلا آدم شعرهای با نظم نیستم ،، دلم بودن میخواهد یک بودن واقعی جدااز حیله، کلک نبرنگ،،دوراز عشق ورزیدن های مجازی،، که در آن ط...
ادامه شعرغم کاش راه خانهی ما را بلد نبود هر شب دعا که مستحق دست رد نبود در من زنی به حال خودش گریه میکند تلخیِ قهوه ام بجز از فال بد نبود میخواستم تمام خودش را ، تمام او در نزد ما اگر چه نود بود ، صد نبود...
ادامه شعریادت به یادگار چه آفتابی بود آن روز ابری هم ردیف خط های سپید خط به خط چشمانت را سبز خواندم پیچیده پیچکی به ضربان دلتنگی سر بگذارم زمین آسمان تمامی ندارد پایان یابد پرواز برای افق های دور ن...
ادامه شعرشب تداعی می شود از چشمِ شهلایِ شما صبح پیدا می شود در مهر* سیمایِ شما سهمِ من از تو نبوده جز نگاه و جز خیال مستم و سرخوش ولی از جامِ رویایِ شما مثل ماه آسمان، افتاده عکست روی آب دلخوشم از دیدن تصوی...
ادامه شعرآرزوهایم تماماً خاک شد نقش لبخندم ز صورت پاک شد دیدگانم تَر شده از دوریش دل دریغا اینچنین غمناک شد
ادامه شعردر بهار دل تو میل به باران دارم عاشقت گشته ام ، و شوق فراوان دارم به همان بوسه ی وقت سحرت حضرت یار تو خدایم شدی ومن به تو ایمان دارم درد دل باتو کنم خاطره ها میسازم صدهزار شکر به مهرتو پ...
ادامه شعر《نگاه مهربان》 غزل من آن دوزخ طلب هستم که جنّت را نمی خواهم تو را می خواهم آن روز قیامت را نمی خواهم به امید بهشتت یا ز ترس آتش دوزخ نگردم بنده ای مومن فلاکت را نمی خواهم ز روی عادت روزانه هر د...
ادامه شعربسمه اللطیف خلوت رازآمیز آن گاه که در #خلوت راز آمیزی آن خرمن موی خود به هم می ریزی یک لحظه مرا می کند از خود بیخود غوغای قیامتی که می انگیزی 882 **** بوسه مهرانگیز سرمست ز بوسه های مهرانگیزی دیگ...
ادامه شعرباران حسود بود و ایوان؛ کَم طاقت اطلسی؛ دِق مرگ شد.
ادامه شعردستِ باران؛ شانه می زد گیسوانِ نازِ بید بید لرزید، عشق خندید، ...، حادثه آمد پدید.
ادامه شعرزندگی با یار چه معنا می گرفت رنگ و بویی نو، ز دنیا می گرفت در میان این همه اشکال خاص شکلی از اشکال زیبا می گرفت در فصول مختلف در پیش یار حس گرمایی قشنگ، پا می گرفت در میان آن همه اصوات خوب صو...
ادامه شعررنجیدم و خندیدم و از درد نگفتم از آنچه که دنیا سرم آورد نگفتم باهیچ کسی غیر خدا،هیچ زمانی از آنچه که او بر سرم آورد نگفتم (این شعر قدیمی است وبه دلیل سؤاستفاده هایی که بدون نام شاعر از آن شده دوباره ...
ادامه شعرصدایم شو،،،، که من در پشت این پستو دل آزرده و غمگینم،،،، مرا بنگر به لبخندی،، که شاید گم کند رنگ سیاه بی وفایی را،، کنون در قلب من رنجیست،از اندوه یارانم مضاعف میکند هردم، سریر اشک هایم را...
ادامه شعرای فَلَک با ما چه کردی، ناجوانمردی مکن قصه ی دل را تو دانی، ناجوانمردی مکن دل به دلدارم سپردم، عاشقش گشتم نهان همرهی با دل نکردی، ناجوانمردی مکن دل بدادم بر دلش جانم گرفتارش که شد چون بدیدی خ...
ادامه شعر«دوست دارم» غزل دوست دارم من طلوع صبح فردا را دوست دارم عاشقی را رنگ دریا را دوست دارم نغمه ی آن بلبل سرمست در میان باغ و بُستان عِطر گلها را دوست دارم سینه ها سوزان شود از عشق آتشی اُفتد به ج...
ادامه شعر