- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بهجت مهدوی
در15 /02/ 1350 -
ناهید زرین نگار
در15 /02/ 1365 -
حنظله ربانی
در15 /02/ 1367 -
صمد حسین پور
در15 /02/ 1373 -
محمد حسین ناطقی
در15 /02/ 1356 -
احسان عرب
در15 /02/ 1368 -
مهدی علی زاده اصل
در15 /02/ 1369 -
رضا زمانیان قوژدی
در15 /02/ 1348 -
مهسا ایمانی (ماه)
در15 /02/ 1378 -
فرشته امامقلی
در15 /02/ 1367 -
احسان رمضانی
در15 /02/ 1370 -
محبوبه تاجمیری
در15 /02/ 1372
و جان و جهانی و من مبهوت سیمای بی مثالت تو می و جامی و من مست طعم خوش شرابت تو فارغ ز غوغای جهانی ومن درگیر پیچش زلف پریشانت تو دلداری و من دلداده تو احوا...
ادامه شعرتکه هایی از عشق و،، وفا، امروزه جایی مانده ست، تکه ای در کافه ی خلوت و دنج در در میان هاله ای از دودِ سیگار مردی غریب و عاشق،دود سیگاری تلخ و ندایی که در خاطره اش جا مانده ست تکه ابرهای ...
ادامه شعرسال ها ساحل دل باخته دریای مواجی گشوده آغوش در هوس عشق یار لجبازی آراسته با خلخال صدف و گوش ماهی پوشانده او را آفتاب سوزان تابستانی تب آلوده چشمان آبی فریبکاری دلباخته مردانگی سرد بی احساسی نصیبش تازی...
ادامه شعربسمه اللطیف آرام جانم وقت غروب از پیش من《آرام جانم》 می رود با رفتنش آرامش روح و روانم می رود در ظلمت و تاریکی این خانه تنها مانده ام شب می رسد از راه و نور آشیانم می رود چون شمع می سوزم بههنگام غر...
ادامه شعرببار باران... ببار باران که دیگر دنیا پاک نیست ببار بشور رخسار عالم تا شود نیست ببار ای ابرکم دنیا را جای من نیست کسی دیگر با خاطراتش یاد نیست ببار باران دگر کسی در راه حق نیست عهد و پیمان کس دگر ر...
ادامه شعردلم شکسته اگر بی بهانه می گریم به زیر نور چراغی شبانه می گریم زمانه با دل تنگم اگر چه در جنگ است همیشه خنده به لب با ترانه می گریم به من نگو که زمان با زمانه می چرخد و من به کنج قفس با زمانه می گریم...
ادامه شعرجانا دگر از حسرت دیدار چه گویم ترسم بمیرم و نبینم امشب روی تورا به ماه بنگر ،به ماه عزیزحسینی♡
ادامه شعربیا که دلم تنگ شده است بیا که حجم واژگان کم شده است سراغت را میگیرم گاهی از ماه زیبا وگاهی از موج دریا... غافل از دو دیده ی پر بار من کس ندارد خبر از حال من گسسته شده زنجیره ی وفا بغض گلویم سخت تنگ ا...
ادامه شعربسمه اللطیف نجوا من که در خانه ویران شده مأوا دارم کی گذار از غم امروز به فردا دارم در شبستان سکوتم به درون می جوشم که هزاران غم پنهانی و پیدا دارم دست و پا می زنم و دردکشان حتی از لحظه ای فکر به ...
ادامه شعرگفتی به دلت غصه ی هجران که غمی نیست گفتم تو نمیدانی و این درد کمی نیست در آمدن و رفتن روز و شبم ای داد تنهایم و در پیش نگاهم صنمی نیست دریافتم از نحوه ی گویاییت افسوس اندازه ی من نزد تو حتی گرمی ...
ادامه شعرانکار نکن حالت چشم تو تغییر کرده است سرایت عشقم به خون تو تاثیر کرده است شدت هرم برخاسته از آتش عشق است که بدون وقفه روح تو را تبخیر کرده است نمی شود از جانب قلب تو دوری گزید چون که مرا, خدا به ق...
ادامه شعردلت همراز میخواهد،، دلت معشوقه ای شیرین تر از شهد وعسل با صد هزاران ناز میخواهد، نشینی اندکی اندر کنارش ،، بوسه ای بر سرخی لب های سرخش،، دست در دستش گذاری، ، سـِر عشق رابا بگویی،...
ادامه شعرلبم را بوسه زد ، برگردنم گاز مرا همچون عروسک کرد هی ناز به آغوشش فتادم چون عروسک شد او فرمانده و من مثل سرباز شاعر : مهدی سلمانی میاب...
ادامه شعرمکن یا رب که من روزی ز جانانم جدا افتم نمی دانم،نمی دانم که بی او من کجا افتم؟ به جز او من ندارم کس،به جز من او که دارد کس که می ترسم رَوَد روزی ز یارم من جدا افتم اگر روزی نبینم رویِ ماهش را معا...
ادامه شعردلم ای دل مگر تو حس نداری خبر از حال این مخلص نداری گذشته جمعه ای دیگر، چرا تو سراغی از گل نرگس نداری
ادامه شعربسمه اللطیف قلب محروم ای قلب بلادیده آشفته محروم در آتش سینه شده ای ذوب چنان موم مجروحی و مغلوبی و بیمار و پر از درد ناشادی و بی تابی و ناکامی و مظلوم دیدی که دگر بار چه شد عاقبت کار آیا نشده حق ...
ادامه شعرانتهای خواستنت می رسد به جنون عمق چشمان من همچو گرداب... شعرهایت؛ دست به دست خواهد گشت! تشت رسواییت فتاده ز بام!!!
ادامه شعرگر چه گاهی شعر من بر قامت گیسوی توست بهترینمحصول حالم در بَرِ ابروی توست چادرت را سر کنی جنگ جهانی میشود عامل این جنگ خونین هم سر تک موی توست مثل زنبوری که شبگرد گلستان بوده است صاحب این زحمتم، زی...
ادامه شعر" صدای تو" صدای تو می آمد با ساقه های باران و هر بار که می رفتی روشنایی بدرقه می شد. این سپیدی ها کار توست و آن کلمه های خاموش که دیگر برنگشتند پرندگانی که تو رهایشان کردی. آخر سینه ام گندم زار شد و ...
ادامه شعردرسکوت دادگاه سرنوشت عشق برما حکم سنگینی نوشت گفته شد دل داده ها از هم جدا وای بر این حکم و این قانون زشت
ادامه شعر