- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
aaa bbb
در18 /02/ 1394 -
Asal Amiri
در18 /02/ 1382 -
سامان بقایی
در18 /02/ 1379
نگاهی به تو کردم،یک زندانی آزاد(آدم) یک گنجه بی در،کهنه و تیره و تار(آدم) زیبایی که ندارد،نه گل و نه چمن و درخت(آدم) از این اتاق خالی و پوچ،به کجا باید رفت(کبوتر) گرفتاری و در بند،بی هیچ نگهبانی(آدم...
ادامه شعرآن کَس که به عشق یار دُچار است سرگشته و آشفته به کار است آن کَس که ز عشق یار گریزد بر اسب مراد خود سوار است
ادامه شعرخوب یا بَدَش را من نمی دانم! اما؛ دلم گیرِ نگاهی شد، که در عمقش؛ هزاران جنگلِ سرسبز پنهان بود و دریائی در آن پیدا؛ که پایانَش نمی دیدم اما؛ دریغ و صد هزار افسوس خطا کردم خطا کردم خطا کردم. ...
ادامه شعرتو در همه وجود من،زنده و پایدار هنوز اما درد این دلم ، حسرت دیدنت هنوز فهم ی نبود در آن زمان،درک کند وجود تو جهان اگر بهشت بُوَد ، زمین آن وجود تو آنچه نشسته در دلت،مهر خدایی بود و بس برای عشق بعد...
ادامه شعرسخن از دوست مهم است رفیق تو به هر کس نتوان دل بسپاری رفیق چون دهان به حرف بیاید او را من و این صوت نیاز است رفیق زین جهانی اعتمادش که به من کور شَوَد تو زبان نه دل و در سینه شنیدی رفیق من و تو مثل ...
ادامه شعرآسمان صاف و خالی از ابر بود عرصه جولان من. چشم تو را چون نگاه کردم ماندم در آن. نگاهی عجیب حسی عجیب غوغا بود غوغا. اما من سطحی نگر بودم و همسفر عقل شدم. عقل مرا در دریای مواج خود غرق کرد. جسمم را در ج...
ادامه شعربه قدر یک هوس با ما شدی یار نماندی بیش از آن همراه و دلدار چه گویم با دلم صحبت ز عشق ات تو بودی عشق ما وامانده در کار ...
ادامه شعر" روزنه ای بی خورشید" دلم بر می خیزد از روزنه ای بی خورشید و همه ی تنم بنفشه ای می شود در باد چیزی از نور تو در من جا مانده و گرده ی خیالی از آفتاب چگونه این شعر وحشی را از ریشه در آورم؟! شاعر: مرض...
ادامه شعرشبهای بی وصالم، با یاد یار گذشته مهرش به دل نشاندم، از ما دگر گذشته هستم در آرزوی وصل و وصال یارم با دل کنم تبانی حاشا که عمر گذشته ...
ادامه شعربسمه اللطیف گوهر محبت ای که از معجزه عشق و وفا بی خبری ترسم از زندگی ات بهره خاصی نبری چشم خود را به تماشای چه میگردانی در خلا باز گو آخر که به چه می نگری بی گمان حلقه دامی است به چشمی که در آن به...
ادامه شعربسمه اللطیف مهمان تو امشب ای ماه تمام این عاشقت مهمان تو است دل فروزان از فروغ چهره تابان تو است در دل مشتاق خود صدها تمنا دارم و وقت ایفا کردن عهد من و پیمان تو است آن چنان زیباییت تاثیر در من کرد...
ادامه شعررفته بودم که تو از کرده پشیمان بشوی ، برگردم که تو از تاب و تب عشق پریشان بشوی، برگردم همه دیدند که در پیچ و خم راه رهایت کردم منتظر بودم از این گردنه حیران بشوی برگردم قهر کردم نه فقط با تو که هم...
ادامه شعربعدِ او؛ من با خودم هم دشمنم بوته یِ هر عشق را از بَر کَنَم عشقِ او؛ حالِ دلم بد کرده است روزگارم را مردد کرده است قابِ عکسی از پریشان حالی اَم از جنونِ عشق دیگر خالی اَم ...
ادامه شعرعمری که بی تو گذشت ای عشق زندگی نبود نامش زیبا نشد هرگز
ادامه شعر حرف بزن ••• بدون تو هیچم... صدایت را دوست دارم مخالفت هاتو لجبازیها تو پادریک کفش کردنهاتو وبی منطق اثبات ادعاهاتو آری دوستداشتنت رادوستدارم... دوستداشتنت در ذهن تاریکم ستاره ای نورانی ست درآسم...
ادامه شعرمیدانستی؟ رفیق ،، نه با ردیف میانه ای دارم و نه با قافیه،، اصلا آدم شعرهای با نظم نیستم ،، دلم بودن میخواهد یک بودن واقعی جدااز حیله، کلک نبرنگ،،دوراز عشق ورزیدن های مجازی،، که در آن ط...
ادامه شعرغم کاش راه خانهی ما را بلد نبود هر شب دعا که مستحق دست رد نبود در من زنی به حال خودش گریه میکند تلخیِ قهوه ام بجز از فال بد نبود میخواستم تمام خودش را ، تمام او در نزد ما اگر چه نود بود ، صد نبود...
ادامه شعریادت به یادگار چه آفتابی بود آن روز ابری هم ردیف خط های سپید خط به خط چشمانت را سبز خواندم پیچیده پیچکی به ضربان دلتنگی سر بگذارم زمین آسمان تمامی ندارد پایان یابد پرواز برای افق های دور ن...
ادامه شعرشب تداعی می شود از چشمِ شهلایِ شما صبح پیدا می شود در مهر* سیمایِ شما سهمِ من از تو نبوده جز نگاه و جز خیال مستم و سرخوش ولی از جامِ رویایِ شما مثل ماه آسمان، افتاده عکست روی آب دلخوشم از دیدن تصوی...
ادامه شعرآرزوهایم تماماً خاک شد نقش لبخندم ز صورت پاک شد دیدگانم تَر شده از دوریش دل دریغا اینچنین غمناک شد
ادامه شعر