- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
aaa bbb
در18 /02/ 1394 -
Asal Amiri
در18 /02/ 1382 -
سامان بقایی
در18 /02/ 1379
گوهری در سینه دارم با هزاران آرزو حال خوبش را بخواهم از خدا، بی گفتگو گوهر ما عشقِ معشوق است، در سینه نهان ای خداوندا بلا گردان ز یار ما، بی گفتگو ...
ادامه شعرامروز دلم تنگ دلت شد، بیچاره دلم منتظرت شد صد بار دعا خواند و نظر کرد، هی چشم براه قدمت شد رفتی ز برم بی خبر اما، این دل نگران پدرت شد آشفته شدم از غم هجران، دیدم که دلم در بدرت شد ...
ادامه شعربسمه العزیز بی کَسی در اوج گیری هجوم بی امان بی کَسی کس را نمی بینم به یاری در زمان بی کَسی دورم من از کل کسان خویش و در این حال خود ره می سپارم روز وشب با کاروان بی کَسی ره برده تا در عمق مغز استخ...
ادامه شعر" لبخند" نای پا شدن ندارد لبخندی که این روزها کنج لبم خاک می خورد! شاعر: مرضیه رشیدپور"کیمیا"
ادامه شعربگذار خیمه زنم بر روی سینه ات سرم رادرست روی قلبت بگذارم،، عصرها دلتنگی مرا تاحد انفجار میبرد، تُ میدانی دلتنگی چیست؟، گاهی بیا گاهی به کلبه کوچک؟ من سری بزن،، آفتاب بی مهری قلبم را می سوز...
ادامه شعرمیوه ممنوعه نوبت درست لحظه آخربه ما رسید انسان به عاشقانه ترین ماجرا رسید وقتی درست لحظه آخر رسیده بود در عین یک تعجب سنگین خدا رسید عشقی درون سینه عاشق شکفته بود آدم به یک نتیجه بی انتها رسید وق...
ادامه شعراینجا تنگ کوچک است و چشم تو اقیانوس ... کشتی ام در نگاهت غرق خواهد شد...!
ادامه شعر(۱) موهای تو بلندُ شعرهای من کوتاه! چارهای نیست دست من از این دنیا همیشه کوتاه هست...! (۲) دیگر خسته شدهام بیا و بغض مرا تشییع کن در این کوچه بنبست...! (۳) بگذار بخوابم در من یک نفر آبستن هزار کا...
ادامه شعرخسته ام، خسته تر از بغض گلو خفته ی خود خسته ام وای از این اشک روان، دیده ی خود به چه کار است چنین آه به دل، ناله به لب خسته از عشق، امان از دل وامانده ی خود ...
ادامه شعرآتش افتاد به جان وبه جهان از پی تو قدحی غرق شرابم که پرم از می تو به سر زلف تو سوگند که در قبله گهت بهر غم ناله کنم همچو نوای نی تو ساده بودست دلم ،باخت بتو قافیه را می رود سوز زمستان به سراغ دی ...
ادامه شعرآسمان، آبی مشو وقت خزانم آمده دل به یارم دادم و فصل فراقم آمده گیسوانش را بدیدم عِطر خوشبوی تنش تا که بر خود آمدم دیدم زوالم آمده ...
ادامه شعرمریمانه ۱ سَرِ زیباییِ چشمان تو دعواشده است بین ماه ومن ویک عده اساتید هنر ××××××××× ××××××××× مریمانه ۲ باخود به زیر خاک برم آرزوی وصل درزیر خاک،بی تو چه خاکی بسر کنم...
ادامه شعرتو درد سرخ مرا در غروب میفهمی! همیشه حرف دلم را تو خوب میفهمی! چقدر حس عجیبی، چه گریهای، دیدی؟ تویی که حال مرا در غروب میفهمی! غروب، دختر دریا کنار گوشت گفت: «غبار پنجرهها را بروب، میفهمی...
ادامه شعرقدم می زدند در کوچه هایِ دنجِ اشعار، به هنگامه ی همآغوشی انگشت ها؛ "تو را به خاطرِ دوست داشتن، دوست می دارم!"
ادامه شعرتو را از دست دادم گرم بودمو نفهمیدم میانِ بغض هایت با غروری سرد خندیدم تنِ تو کشورِ اشغالی دشمن شد و من همان سربازبی غیرت ،ک با دشمن نجنگیدم ...
ادامه شعردوباره نیمه شب صدایِ مخملِ سگان در آستانه ی جنون استخوان و باور همیشه خیس رفتگانِ تکّه نان برای مُشتی از نگاه حمد و سوره ها چه میشود مرا؟ قضای نبش قبر میکنم در این حیات خلوت پر از دهانِ...
ادامه شعرمریمانه (۳) شب چشمان توست در لحظه ی شکفتن زندگی دردستان سپید سرنوشت ×××××××× مریمانه (۴) دوستت دارم [] آری!گفتنش ساده بود اماانجامش به اندازه ی تمام لحظات دوری ات سخت! ×××××××× مریمانه(۵) تبر شاخه های...
ادامه شعرحالم شبیه آهنگیست، که بی کس رها شده وبند می زند،بی صدانغمه های شکسته اش را پشت هم نت های مرده اش را نشخوارمی کند وزیر ترین سکوتش را اعدام کلاغ می بارداز ماژور نگاهش واز دست های نشسته اش باران؛ تا...
ادامه شعرمن اگر پیرم گلم دل نوجوانی میکند،، در میان بوسه هایت، دلربایی رانی میکند،، بوده وهستم مرید سفره ی احسان تو،، من به فرمان دلم دارم خدایی میکنم شانه ای از بهر تکیه،، قلبی بهر وصال نازنین ...
ادامه شعراین آتش عشق که به جان می دارم یادی ز عزیزیست که در دل دارم از جانب حق روا چو گشت بر دل ما بر تارک دیدگان به چشم انگارم ...
ادامه شعر