تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حافظ کریمی

آسمانها بَه چه غوغایی به پاست صوتِ زیبایِ ملائک این نداست تهنیت باد بر حسین بن علی صاحبِ فرزندی شد نامِ علی یا علی بن حسین نوری زِ نور نوری از انوارِ نوری نورِ نور نور باران کردی دلها را امام بَس ه...

ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

از چه بگویم دوست من در این شبهای بی سحر بی سایبان گشتم چگونه باور میکنی درونم انقلابی از درد برپاست از ناله بخود می پبچم سیل از دیدگانم جاری ست چه گویمت در خلوت دل نظاره کنی قامت خمیده ام مانند بید...

ادامه شعر
افسانه مهدویان

نمیدانم کی‌ام بی تو سرگردان و حیرانم نمی‌دانم کی‌ام شاعری از خود گریزانم نمی‌دانم کی‌ام من که سرگشته به کویت بوده‌ام هفتاد سال عاشقی سر در گریبانم نمی‌دانم کی‌ام در هوای بی تو بودن ناتوان و بی‌ق...

ادامه شعر
محمدحسن عبدی

حال من امشب خراب است جام چشم ات را بیار لحظه ای بر من نگاه کن اسم من را هم ببار عاشقان قانون ندارند شعر و می با هم خورند جام آنها چشم دلدار است و آن را هم بزار بی گمان پیمانه ها با رویِ یاران پر شود...

ادامه شعر
ملیحه قاضی

تو خوبی را بکن کارت ،ببر از کار خود لذت مشو،همنشین بد که هر دم میکند غیبت ندارد ارزشی دنیا ،مکن کاری کشی ذلت تو پرهیز کن زکار بد،که خوش خوابی در آن ظلمت ...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

* 271- * خیز ربّت را بخوان خشمگین می تازد این اسب زمان مگذرد عمری خبر آید به گوشم ناگهان: رفت از دنیا فلان ابنِ فلان صبح در وقتِ اذان * 272- * باز می بارد قفس باز همسو می شود با من ارس خانه ی فیروزه ...

ادامه شعر
حامد بشیر

تنها برف می‌دانست که درخت چه اندازه تنهایی‌اش را دوست دارد ....

ادامه شعر
عاطفه مشرفی زاده

ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻨﺪﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﺷﺐ، ﻣﺴﻠﻮﻝ ﻭ ﺭﻧﺠﻮﺭ ﺍﺯ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﺪ ﻧﻪ ! ﺍﺯ ﺳﭙﯿﺪﻩ ﺩﻡ ﮐﺎﺭﯼ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎﻩ، ﺩﺭ ﻣﺤﺎﻕ ﺍست! ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر آبی سروش 49 (سروشی بطور ویژه در مکتب ادبی نورگرایی)   نیلوفر اگر نبود دریاچه، دریاچه ی نیلوفر نبود و غیر از مردابی ماتم گستر نبود بی او، بدون گیرنده ای سبز به سمت آسمان بود...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آدم دینـدار ، که بـد کار نیست بر ضـرر جمعـی ، دیّـار نیست آدم اگـر غیـر ره دین نـرفت در همه عمرش، به کس آزار نیست ٭٭٭ آد م اگـر ناقص ...

ادامه شعر
منوچهر کشاورز

در گردش کائنات تدبیری هست / در آنچه که هست نگر که تقدیری هست از نیک و بدی هر آنچه را بگزینی / در عاقبتت بدان که تاثیری هست ..............................................................................

ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

امروز بسرم هوای دیدن تو سر زده بود آمدی از پشت پنجره نگریستی رفتی بس حرف شنیدی دیدم چهره زیبای تو پریشان شده بود مگر درخاموشی شب بی وجودت می توان ازکوچه های تنگ وترش لحظه ای شاد و بی تو دل آر...

ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

تو آن عشق نابی که جاودان است در دل و جانم تو آن آبِ حیاتی که جاریست در رگ و خونم

ادامه شعر
امین بیک وردی

وآنچنان مست و خرابم که دل می‌خواهد پر کشدم از قفس جان به جان باز آید آمد آن باد صبا باز جوان بر پا شد زین نهان شد نشان باز جهان بر پا شد حال چنین گشت کزین مست به مستانه رسید حالتی رفت که صحت به افسان...

ادامه شعر
حسین وصال پور

جمع کن قائله را جمع پریشان مکن پیش چشمان کسی صحبت جانان مکن با کلاغی که همه عمر به آزادی بود نقل از طوطی خوشخوان و زندان مکن پادشاه راچه بدبختی اهالی شهر پیش او شکوه ای از درد فقیران مکن بس کن د...

ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

زندگی زیبا نیست مهربان،پیدا نیست آدمان طمع دارند هرچه بیشتر،بیشتر واقعیت این است زندگی زیبا نیست گر که او زیبا بود آدمی مهران بود در شبی پنهان بود جیره اش تقسیم کرد فقرا را ز غذا،یمین کرد انسانیت رفته...

ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

شب از گالسکه ران خواست مهتاب دلتنگ لا لایی از کوچه تنهایی بگذر رویا ببیند چشمانش بی غصه درخواب ناز بسوی نور فردا پر کشید منوچهر فتیان پور (راد) ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

حرف پیامبـر ، زِ قل الـروح بـود نکتـه گفتـار تـو مقصـود بـود گفت که روح همه ما از خداسـت پیـش تـر از ما همه ، موجود بـود ٭٭٭ ما که نـبودیـم...

ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

۱.به بارانم بیندیشید بهاران ۱.به بوستانم ببارد بی شماران ۲.که کوهایم چنان دشتی ز باران ۲.و تابستان بخواهد برف و باران ۳.چه مویانم ز آن پایان باران ۳.زمستانم بیاید همچو بادان ۴.که آن ماهم نبیند شمسی رو...

ادامه شعر
موسی  شریفی

عازمم پیش خدا من امشب ای مردم هر چه دارید بگویید به من تا بگویم به خدا که شما می دانید که خدا به دلشستگان نزدیک است و خودش گفته دعای دل شکسته در هوا میگیرد من دلم بشکسته از یکی از نفرات می برم پیش...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا