تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن  مصطفایی دهنوی

« حیّ سبحان1 » سپاس بی حد و بی مَر2 ،یگانه سبحان را هدایتی به طریق، زِ پیمبر نمود انسان را هر آدمی زِ هدایت بدیده است که حق گشود چشم بشـر و راه ایمان...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« خلاق جان » ببین آن حکمت خلاق جان را طراز حکمت آن مهربان را همین حکمت کز آن اول بنا کرد شب و روز و زمین و آسمان را ببین آب و هوا و ماه و خورشید ...

ادامه شعر
جواد مرادی

هر کسی غافل شود از اصلِ خویش گم شود در کودتای نسلِ خویش جوادمرادی بداهه

ادامه شعر
سیده فرزانه رضوانی نژاد

در بارگاهِ شاهِ دین ولادت- سوم شعبان1439- جمعه31/1/1397 مولا حسین ابن علی، امشب ولادت می شود گویا به عالم هدیه ای، والا کرامت می شود غم را کناری زن بیا، تا طبلِ شادی بَرزنم دنیا زِ حُسنِ رویِ او، وه ب...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دو راه » بریده باد زبانـی ، که در توانایـی نگوید آن سخن حق ، مگر که نـتوانی بگو تو حرف حقیقت ، اگر که لازم شد تقیه1 لازم دینـس ، به طـرز پن...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آثار خـدا دیدنـد ، آنان که خـدا جویند آثار نـمی بیننـد ، آنان که خطا پوینـد آثار فروتن را ، در راه خدایـی جو آن راه نمی جویند ، آنها که دغل گویند ٭...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« جهل ابد » ما بی خبران ،یک خبر از رأی تو جُستن حسرت خورن آنها ،که خبر از تو نجستن ما را که خبر نیست ، بود لازم جستن آنها که بـجستن همه از دام بِـرستن ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله النور صلوات بر محمد و آل محمد(علیهم السلام) از بوی گلستان بی مثال محمد گردیده جهان مست لایزال محمد چون آب حیاتی به درون ظلمات است هر جلوه نورانی جمال محمد سر برزده هستی به تجلی و تعین از...

ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

خوشا به فال نیکم که سامان منی تو هم جان منی هم تو جانان منی

ادامه شعر
سیده فرزانه رضوانی نژاد

در غارِ حرا عید مبعث- 27 رجب محمّد(ص) با خدا هر شب، دعایی تا سَحَر دارد وَ در غارِ حَرا گویا، نگاهی تازه تر دارد تمامِ عمرِ خود هر دم، به دنبالِ خدا بوده خدا از اوّلِ خلقت، بر او گویا نظر دارد میانِ ب...

ادامه شعر
بابک  قدمی واریانی

نمیدانی که میبینم نهان را خداوندی که داده این توان را دراین دنیا که پر مکر و فریب است چه دانی قتل و غارت در جهان را چپاول می‌کند هر چیز ممکن ز مسجد صومعه صاحب کران را در این جا کلبه ای برپا همیشه در ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هـر آدمـی به ملک قیامت عقیـده داشت بذر نکـو به مُلک جهان بیشتـر بِکاشت این آدمـی که رَهـرو مُلک قیامـت است آنـجا به خوشدلی رسد از کار نیک داشت ٭٭٭ گـر آدمـی ب...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« شب قدر » شب قدری خدای ما ،که از خود کرد ایجادش زِ فیض و رحمتش بر ما ،خدا بنهاد بنیادش فغان ازفکرمحرومی،که آن شب رو به طاعت نیست ثواب روز عقبی را ، خودش می داد بر ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف هوای عشق به کار عشق ز کار جهان رها است دلم به دام زلف سیاه تو مبتلا است دلم مقیم محضر عشقت شدم به صد امید به عشق و مهر و وفایت بس آشنا است دلم هوای عشق تو دارم امید زندگیم در این امی...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

رندان با هنـر به جهان کـی نظر کننـد تقلیـد خـود زِ ملت نیکو هنـر کننـد جنت نمی شود که زِ هر کار زشت یافت نیکـو عمل کنند، که به جنت سفر کننـد ٭٭٭ بنوشته ای...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف نازپیشگان این ناز پیشگان که در این حلقه محرمند گویی خلاصه همه خوبی در عالمند چون غنچه های پاک به باغم شکفته است گل های روی شان که چو آیینه هم اند حوا نموده در رخ آنان تجلی و در کار عشق ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« همراه » در مکان زندگی ، نشناختـی یارت که بود همچنان طفلی و نـشناسی پرستارت که بود آن زمان بشناسی اش،کز لطف حق گردی برون ور نه نشناسی،به هر کارت نگهدارت که بود ه...

ادامه شعر
آرزو نوری

وارونه افتاده بودم و ابتدای جهان گم شده بود دست و پا می‌زدم برای رسیدن بی‌آن که بدانم بیهوده بیهوده بیهوده می‌کوشم بستری بود جهان نه به وسعت دست‌هایمان و خوابگاهی نه به وسعت خوابهایمان...

ادامه شعر
ملیحه قاضی

عاقبت به قبرستان افتاد ما را گذری به عقل گفتم ،انها را تو میبینی؟ چه راحت خفته اند انها ندارند هیچ گرفتاری زگوری آمد آوایی ای،تو که آن بالایی عالمی را که حال میبینی هست رنج وغمو دردوپریشانی نصیحتی ...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

مرغ را جان گر نباشد ، بال و پر هیچ است هیچ همچنانکه در کفِ مرّیخ ، زر هیچ است هیچ در رهِ آن دوستی کـه یـادت او را تلخ باد بگذری از جـانِ شیرین هم اگر هیچ است هیچ مـار را زهـرِ درون بنموده پیشِ چشم زشت...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا