- لیست اشعار
- موضوع
- عارفانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
در08 /02/ 1394 -
عباس خوش عمل کاشانی
در08 /02/ 1394 -
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
در08 /02/ 1365 -
ترانه هموطن
در08 /02/ 1357 -
مائده .
در08 /02/ 1380 -
عبدالصمد اجباری
در08 /02/ 1399 -
ثریا قنبری
در08 /02/ 1389 -
آرامش ظهرابی
در08 /02/ 1361 -
سعید طهماسبی کهیانی
در08 /02/ 1369 -
حسن محمودی
در08 /02/ 1344 -
مهدی یوسفی
در08 /02/ 1377
حق سفارش کرده خاص و عام را پاس دارید حرمت ارحام را ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ زندگی با اقربا شیرین تر است مهربان باشی برایت بهتر است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ پای انسان چون به هستی باز شد زندگی با اقربا آغاز شد ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ چون تولد گشته اند...
ادامه شعرکی میرسد آن دیدار؟ آن وصلتِ قدسی ِ پُر از اسرار من اهل هوس نیستم از من نشوی پنهان از شهوتِ لعنتی به دورم یار دلتنگِ توأم بسیار ...
ادامه شعر#روز بر تنِ روزهای تلف شده کافور می مالَد دستِ خاطراتی که آبِ پاکی می ریزد بر تکرارِ آن روزها ✍رجبعلی باقری #سپکو_روز...
ادامه شعرآیاقاصدک آرزوهایم خبرت دادند که بارفتنت قلبم به دارمکافات آویزشد و پنجه نرم میکنم بادلتنگی هایت چه آوردی به سرلبخندم که به جای شکر خون میریزد ازآن #افسانه_ضیایی_جویباری...
ادامه شعربنام خدا حکمِ قرآن است حکایت می کند ربِّ تو این طور قضاوت می کند ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ هیچ نَپرست غیر از پروردگار نیک حرمت بر پدر مادر بزار ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فضل و احسان کن در حقِّ والدین چون سفارش از خداوند است این ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ...
ادامه شعردوباره اشـک قلــــــم روی دفتر افتاده به خشـکْبرگِ دلـم رنــگِ دیگر افتاده دوباره شــعر، ز خونْواژهها شده گلگون شبیه آن غـــزل تشنه، بی ســـــر افتاده شکـسته شیشهٔ دل، عطــر گریه پیچیده نشــسته ...
ادامه شعرمن سپیدار را در بوی کودکی هایم خواهم دید وقتی که جاده در مسیر بی زمانی برایمان تصمیم سکوت میگیرد ما را از پل غفلت به آرامگاه بیداری در شهر روشنایی عبور میدهد شهری که اریحا شعر موج نو (در همه ی شعر ...
ادامه شعر(سروشی در مکتب ادبی نورگرایی:) زمین خدا بزرگ است و آسمان خدا بزرگ تر بی بیم بسپاریم به آن دست دل های کوچک ارغوانی را مکتب ادبی نورگرایی شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی) شعر پیشرو چی...
ادامه شعرحکیمی رفته بسیار دور ز پیشت مادرم من نمیتوانم بیایم تو بیا بر سر قبرم مادرم رفته ام زیر زمین بسیار سرد و تاریک است لحظه ای مهر محبت گرمی آغوشت را بیار مادرم ایمل حکیمی ...
ادامه شعرآسمان که روبه تاریکی گذاشت سیاهی در ما آبی شد ستارگان با آن همه ریسمان بافتن هنوز هم جرات درخشیدن دارنند درخشیدن برای تو اریحا شعر موج نو شعر آزاد #شعر کوتاه...
ادامه شعربنام خدا هستی عالم بقا با زندگیست کُشت و کشتار خصلتِ درّنده گیست ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ چون تورا داده توانِ اختیار زندگانی با تو باشد بختیار ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ عاقلی اندیشه کن پایانرا عارفی صیقل بده این جانرا ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ عالِم ...
ادامه شعرمنم آن عبد شرمنده که از درگاه لطف حق گرفته حاجت خود را ، به دیگر بام پیوستم چو دل بستم به غیر او ،شدم بازیچه ی اغیار رها کی می توان گشتن، ز دامی که تنیدستم؟ بدون درک اُدعونی ،هوای اَستَجِب کردم تو...
ادامه شعر«نور خدا» در گوشه ی میخانه نوری ز خدا دیدم مستان غزلخوان را عاری ز ریا دیدم دلها همه روشن بود از باده ی حق آن شب در آن شب روحانی من عشق و صفا دیدم سجّاده شده رنگین از باده ی آن ساقی هم ساقی ...
ادامه شعربنام خدا آنچه که خلّاقِ عالم آفَرَد غایتی داده هم اورا نیک و بد ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ نیک و بد را هست درهستی طنین چون ترازوی عدالت است همین ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ نیک را باشد در این عالم بقا بد زِ نافهمی حدوث آید به جا ⚘⚘⚘⚘...
ادامه شعراین همه بُرجهای غول آسا این همه خانه های مسکونی این طرف قصرهای اشرافی آن طرف زاغه هایی از گونی عدّه ای در رفاه و آسایش فکرشان جای گردش بعدیست آن طرف دست ِ کودکان ِ کار ارمغانش سیاهی و سردیست چشمهایی...
ادامه شعرعآرف به نفسِ خویشتن باید شد از نهادِ دل حق را باید جُست به دور از هموار بودنِ راهِ عزلت، اِنزوا با همه چیز درآمیخت و با هیچ چیز آمیخته نشد! خورشید زیبا نواخت در این بیخوابی هیهات که روشن دلی بیدار نش...
ادامه شعربنام خدا ازّل و آخِر خداوند هست و هست ظاهر و باطن خداوند هست و هست ⚘⚘⚘⚘⚘⚘ عالم و عادل خداوند هست و هست قاهر و غافر خداوند هست و هست ⚘⚘⚘⚘⚘⚘ در ازل خلّاقِ عالم هو دمید کُن بگفت او کائنات آمد پدید ⚘⚘...
ادامه شعرخدا زیباست ، تو زیبا باش ، چرا زیر و زبر هستی خدا اینجاست ، تو اینجا باش ، چرا جای دگر هستی ؟ تو غافل گشته ای از او ، به دنبال چه می گردی ؟ بیا اینجا ، تو اینجا باش ، چرا تو در به در هستی چرا آشفت...
ادامه شعرگفتم که پیر شد دل من،گرچه سر آغاز جوانیست. قد تن من نه ، ولی قد دلم، زار و کمانیست گفتندتوخوش باش، جهان میکده خوش گذرانیست گفتم ولی افسوس جهان، مزرعه مقصد ثانی است گفتند به من،معدن پر بار می و عشق جوا...
ادامه شعردوباره ناگهان کتاب روحم راگشودم وبا روح نجواگرم به کتاب خانه ی زندگانی روحم رفتم آنجا پر از ایستگاه بود ایستگاه اول عمرم کبوتر ی سفید رنگ بودم که هر طلوع در شاخساری مینشست و آوازی از زندگی س...
ادامه شعر