- لیست اشعار
- موضوع
- آزاد
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمد قدیمی
در20 /02/ 1394 -
مهری کندری
در20 /02/ 1364 -
hossein fathi
در20 /02/ 1398 -
مجید شرفزاد
در20 /02/ 1354 -
بهروز قاسمی_رها
در20 /02/ 1399 -
عبدالنبی ژاله
در20 /02/ 1399 -
ن د
در20 /02/ 1399 -
انوش بیات
در20 /02/ 1371
۱_ ترس، سگ نگهبان، کاخ استبداد است...! ۲_ در لحظه ی نگاهت، گربه ی احساس، لیس می زند، دست کودک عشق را ...! ۳_ چشم سبز و گونه ی سپید و لب سرخ تو، پرچم جمهوری اهورایی غم زده گان جهان است ! مهدی بابای...
ادامه شعرمیخ تسلیمم و در جبر ِ جهان بند شدم بَر سَرم ضربه زند چَکُشِ ایّامِ سیاه دستِ تأدیبِ جهان میر غضب بود عجب چون ادب کرد مرا گفت به من راه بیا بختِ من غولِ سیاهی ست که دنبال من است گرزی از سنگ به دستش، ...
ادامه شعریا رب چه آتشی ست که بر جان غزه است حالم چنین خراب و پریشان غزه است ماه از فراق پنجره ها گریه می کند فانوس خون ستاره ی چشمان غزّه است اشکم به شوق بوسه و لالایی ِ سحر چون کودکی روانه به دامان غزّه ...
ادامه شعرسوختن: ای تریاک تلخ من ! ترک تو تسکینم نداد بی تو بودن هم شبیه با تو بودن هم سوختن است ... #محمد_مولوی کمپ ترک اعتیاد لنگرود ...
ادامه شعرای تو رود جاری همیشه پر خروش من! ای دلیل شور و شوق و عشق و جنب و جوش من! آنچنان پر از نوا و نغمهای که میرسد بهترین ترانه از صدای تو به گوش من! آنچنان که مست نغمههای دلکشت شدم میرسد به حس نا...
ادامه شعرمن از تبلیغ این دنیای تان سیرم ازین تصویر ازین کابوس ازین خوابیدنِ بر روی وجدان ها ازین مرگ تماشایی ازین اکران تنهایی . . . کمی هم شعر نیمایی ( هجا را میکُشم آخر سکوت مِشکی ام کافیست . . . ) ! من ...
ادامه شعر《خانه ی ویرانه》 کدخدا این خانه شد ویرانه دیگر خانه نیست چون خزان شد باغ ما یک بلبل مستانه نیست پُر کلاغ روسیه گردیده این باغ خزان بلبلی خوشخوان بروی شاخه در آن لانه نیست سفره ها غارت شده در آ...
ادامه شعربسم الله النور #رباعی - شماره ٧٧ نایره شعر ای چشم دلم به مقدمت بارانی باز آی و بگو شعر مرا می خوانی از نایره شعر من اینک بشکفت سیصد گل سرخ و صد گل نسرانی غبار دستگاه حسینی- #مهدی_رستگاری نوزدهم به...
ادامه شعربه پای خنده ات می نشینم تا بیایی ای گل سرخ به کوه به دشت سراغ تو را بگیرم با پای پیاده به آفتاب به سلام به لبخند ببینم تو را سپیده با پرواز کبوتر بشنوم صدای تو را دل و جان را می سپارم به شوق دیدارت ای...
ادامه شعر《غفلت》 هر که شد همراه تو در زندگانی یار نیست شعله ی سوزان دل از عشق آن دلدار نیست کس نشد آرامش جانت به هنگام بلا دایه هرگز از برایت مادری غمخوار نیست سنگ غم گر بشکند جام دلی را بس بلاست جام دل...
ادامه شعرکودک اندوه، با سنگ می شکند، شیشه ی احساس را، در غروب...! مهدی بابایی ( سوشیانت )
ادامه شعرشک میکنم به استقلالِ حیوانی که در بیخ یک جاده تمام شهر را زبان خواهد زد، انگار روزی سراغ خرگوش تردیدی بر شکار ستیز خواهد شد! تا پرسش یک اجبار انباشتگی میل های دروغ را به یک عادت سرگرم اجتماعی ک...
ادامه شعربـه نـومـیـدی ، امـیـدوارانــه ؛؛ شـک کـن بـه حــال عـاقــل و دیـوانــه ؛؛ شـک کـن زمین تختست وصاف یا بیضوی شکل چه فرمود و چه گفت افسانـه؛ شک کن چـه در انـدیـشــه یـا وهــم و خـیـالات : تــ...
ادامه شعربسمه اللطیف وداع با پاره تنم رفتی و اشک ما به دنبال تو جاری است رفتی و دیگر وقت شوق و بیقراری است ای پاره تن در سفر باشی سلامت انشاءالله این ذکر ما با حق باری است هر جای عالم هم که باشی آن مایی ت...
ادامه شعرباد زمان نمناک می وزد بر خاک عمر تا بیدار کند زمانهای به خواب رفته را #افسانه_ضیایی_جویباری
ادامه شعرمکتب مردان رفته ایم بسیار چیز آموخته ایم با مردان نشسته ایم بسیار نامرد دیده ایم کتاب مردان خوانده ایم هرگز مرد ندیده ایم بسیار نامرد دیده ایم اما تو بسیار مرد ای ایمل حکیمی ...
ادامه شعر《پایان بیداد》 می رسد روزی که روشن می شود این شام تار ماه تابان می کند روشن شب این روزگار بیشه خالی می شود از روبه و گرگ و شغال می شود سلطان جنگل شیر غُرّان باوقار جای جغد شب ز نو می گردد آن وی...
ادامه شعرزادروزم ماه آبان زادگاهم اصفهان شاد باشی چون منی من شاد باشم در جهان باز باران میزند بر بام اینک چون خوشم گرگها را امشبی مستاند زیر آسمان...
ادامه شعرآن که میگفت جدایی به معما برسد آن که میگفت تمامم به تمنا برسد کاش میشد که مرا در هوسی میرقصاند مثل آن زاغ پنیرش به دهن میچرخاند گور بابای همه دغدغه هاتان ،بروید گور بابای همه سفسته هاتان ،بروید من ...
ادامه شعرسکوت در تو صدا شد، دچار فریادی! شکوفه داد صدایت به شوق آزادی! قیام کرده وجودت میان تاریکی به سمت اوج ستاره به نور دل دادی! اگر که محو شود انتشار تاریکی ستاره ماه شود روی قله از شادی! به سمت قله...
ادامه شعر