- شاعران
- صدرالدین انصاری زاده
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی صدرالدین انصاری زاده
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | قم |
بیوگرافی | شاعر، منتقد ادبی خلاصه ی فعالیت ها: دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه علامه طباطبایی تهران، دارای بیش از بیست مجموعه ی شعر (با موضوعات آزاد، دفاع مقدس، آیینی، شعر کوتاه و ...)، و چند کتاب در زمینه ی نقد ادبی، و مقالات متعدد در زمینه ی ادبیات منتشر شده در همایش های بین المللی و ملی با سابقه ی برگزاری دوره های متعدد کارگاهی شعر مدرن به صورت استانی و کشوری؛ مجموعه های شعر: با آیینه ها دوئل می کنیم؛ عکس با گیوتین؛ امضایی در انتهای ریل؛ اولین مه بعد از اکالیپتوس؛ اِی؛ گانگسترهای خاکستر؛ آلبوم تر از منبت دریا؛ گل ها و هلی کوپترها؛ زوم حلزون بر گلدوزی لمس؛ لیمونات؛ از تای پازل پروانه ها؛ عزیزم ریهانا؛ کاربن های شیشه ای؛ پارک روی یک پا؛ و ... |
آقای سپید
که مثل مه بامدادی
از کنار ما می گذری
تو را با کدام الک دولک به ستاره تبدیل کنم؟
بالن سواری خوب است
اگر پره های تیز ستاره ها بگذارند
جیغ خوب است
حتی اگر یک هوشنگ ایرانی، بنفش صدایش کن...
از این همه تخت و تاج یاقوت
جای داغ پادشاهی من
بر سرین زرافه کجاست؟!
حتی یک دمپایی دهان پریده
به مارک من
در گالری گاری کهنه خران دوره گرد نیست
ااااه
فقط همین!!!!
میله های نا...
تو از من پرسیده بودی
و من بال های فرشته را از مجسمه بیرون کشیده بودم
درست مثل یک نقاشی از چهره
که چهره اش را
از خودش بیرون کشیده باشند
درست مثل ریمل
و پلک های ماه
که زیبایی چشم هایش را از آن ب...
نهان دان
برای نشستن بین تو
و پنجره ی هواپیما
آن روز دیر می آید
روزی که خودم را در چمدان جا گذاشته باشم
و تنها چشم هایش
مثل جفتی تیله
در هوا...
با این که خاطره های دور
پر ابر تر اند
هن...
من از جهات جهان
طرحی کشیده ام
بر موهای تو
که باد می گوید
می برم
من می گویم
نه
که باد می گوید می برم
و من در چشم هایت فریاد می کشم
مثل ببری
در حلقه ی آتش
کلمات چه دیر ف...