آقاداداش و حکایتی چند

قصه ی نخست، روایتی است از روزهای پایانیِ عمر برادر بزرگتر یک خانواده شش، هفت فرزندیِ نیمه سنتی- نیمه مدرن که علیرغم مراقبتهای اعضاء خانواده اش، بدلایل مختلفی از جمله، لجاجت همسرش با خانواده وی در مورد محل و نحوه ی پرستاری از او، بی توجهی کادر درمانی بیمارستان آموزشی پذیرنده و ... در اثر بیماری، در عنفوان زندگی، چشم از جهان فرو می بندد و اطرافیانش را در بُهت ناشی از این مرگ نابهنگام تنها می گذارد.
داستان دوم، شرحی است از تنهایی یک کودک ده ساله، بخاطر لکنت زبان و بی استعدادی در درس ریاضی که با یک اتفاق در مدرسه و دریافتن علاقه ی واقعی خود، تلاش خود را مضاعف می کند تا به آنچه می خواهد برسد.
در حکایت سوم، از معجزه ای صحبت می شود و آن هم، زنده ماندن بدهکاری است که در اثر فشار مشکلات مالی که خود برای خویش رقم زده و از ترس ریختن آبرویش، دست به خودکشی می زند، آن هم از طریق سقوط از ساختمان چند طبقه! اما به خواست خدا می ماند تا ....
داستان بعدی، شرح زندگی یک کودک زباله گرد است که با یک سگ ولگرد مدتهاست انس دارد و تشابهاتی در نوع زندگی آنها وجود دارد که پیوندی عاطفی، بینشان ایجاد کرده است. به تصویر کشیدن تضادهای اجتماعی و طبقاتی کاملاً رئالیستی یک پایتختِ شلوغ نیز، در این داستان، وجهه غالبی دارد.
دستمایه ی قصه ی پنجم، در واقع بخشی از خاطرات سفرِ نویسنده است به جهان ماشینی و از پیش برنامه ریزی شده ی غرب که ثابت می کند، آنطور که خیلی ها در جوامعی مانند ما تصور می کنند، «در غرب خبری نیست! » بر حسب تصادف عبارت اخیر، نام رمانی از «اریش ماریا رِمارک» نیز می باشد. البته هدف داستان، صرفاً انتقاد از دنیای پر تلألوی مدرن نیست، بلکه بیشتر، نیش قلم را به سوی تصویری نشانه رفته که خودمان از این ممالک ساخته و به آن جان می بخشیم و آن را باور می کنیم.
توصیف یک عشق و عاشقی خالص و بی غل و غش دوران نوجوانی راوی، در دهه های قبل، با جزئیات و مو به مو، بدنه ی اصلیِ داستان ششم را تشکیل می دهد. یک عاشقانه ی نوستالژیک و شیرین و البته واقع-گرایانه.
داستان آخر نیز بازگوئی معجزه ای است؛ که باز هم از رویدادهای زندگی شخصی مؤلف بوده و نتایجی که وی از مشاهده همه ی این جریان، برای خود اندوخته است. شرح زندگیِ دوباره ی عزیزی از عزیزان نویسنده، در عین ناباوری شنوندگان؛ اما آنچه در این حکایت، روایت شده، عین واقعیت است.
مختصه ی مشترک هر هفت داستان مجموعه، علاوه بر جنبه ی سرگرم-کنندگی، نگاه رئالیستی به حوادث پیرامون مان است که در قالب روایت-گونه، تبدیل به داستان کوتاه شده اند. فضای مستولی بر تمام قصه ها، برای مخاطبین میان سالی که دهه های ابتدای انقلاب و حوادث جنگ تحمیلی، دوران سازندگی، عصر توسعه ی سیاسی و فرهنگی و فعالیت گسترده ی احزاب و جناح ها در کشور، و سایر تحولات این چند دهه را با گوشت و خون خود لمس کرده اند، البته قابل درک تر است؛ ولی خوانندگان جوان تر هم، به واسطه ی نقل خاطرات بزرگترها در محافل خانوادگی شان، خیلی با روح این اثر بیگانه نخواهند بود. چه، اگر در آن دوران نزیسته اند، البته که از آن دوران زیاد شنیده اند.
نسخه الکترونیکی این اثر هم اکنون از طریق اپلیکیشن و سایت طاقچه قابل تهیه است.

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 96 نفر 147 بار خواندند
کاویان هایل مقدم (05 /07/ 1399)   | مسعود مدهوش (09 /07/ 1399)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا