بر توسن اندیشه ها،
در دریای آرام خاطرات،
با یک بغل عطر یاس،
و بی تشویش مرگ شهاب ها،
زیر چادر سفیدفام مهتاب،
دفتر ذهن را ورق میزنم،
شمیم عاشقانه ی نامه های نوجوانی،
در راه مدرسه،
که با طپش های قلب من و توهماهنگ بود،
ضربان واژه ها،
حامل احساسات پاک ما به همدیگر بود،
افسوس که این روزها،
عطر آن نامه ها،
در پیام های برخط،
و در صفحه های همراه ،
هرگز به تو نخواهد رسید....
چه قدر دلم هوای نامه های معطرّت را کرده.....
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 10
امیر عاجلو 24 امرداد 1399 21:02
سلام ودرود
کاویان هایل مقدم 24 امرداد 1399 23:02
سپاس بزرگوار
کرم عرب عامری 24 امرداد 1399 21:52
درودتان گرامی
کاویان هایل مقدم 24 امرداد 1399 23:02
مرحمتتان مزید
دکتر کیوان محب خسروی 24 امرداد 1399 22:33
مرحبا
کاویان هایل مقدم 24 امرداد 1399 23:03
پاینده باشید گرامی
جمشید اسماعیلی 25 امرداد 1399 11:20
درود جناب هایل مقدم
زیبا سرودید
موفق باشید
کاویان هایل مقدم 25 امرداد 1399 14:14
قربان نگاه زیبایتان استاد گرامی
رضا زمانیان قوژدی 02 شهریور 1399 16:51
درودها استاد مقدم عزیز
شعر زیبایی سرودید
نوستالژی نوجوانان دهۀ 50 و 60 نوشتن با خودکارهای عطری
برای کسی که دوست می داشتند
این خاطرات کم و بیش مشترک را بخوبی و زیبایی بیان کردید
مانا باشید
کاویان هایل مقدم 02 شهریور 1399 17:20
آفرین بر ظرافت طبع شما، دقیقا یک دوره این خودکارهای عطری بین محصل ها چقدر طرفدار داشت. خوشحالم که خاطرات مشترک قشنگ زنده شد. ممنون