3 Stars

تلخ ترین حادثه

ارسال شده در تاریخ : 30 تیر 1401 | شماره ثبت : H9421557

آمدی پیش من از میکده ها میگویی
از شب مستی و آن عربده ها میگویی
من که در پای تو صد اِرباً و اِربا شده ام
با من از تیزیُ و زخمِ قمه ها میگویی
رفتنت تلخ ترین حادثه در تاریخ است
تو برایم ز غمِ واقعه ها میگویی
خون به رگ های تنم یخ زده با رفتن تو
با من از شعله پسِ شومینه ها میگویی
از تَرَک های لبم عمق سکوتم پیداست
تو ز تحریرِ تَهِ حنجره ها میگویی
من به تنهایی یک شاپرک عادت کردم
از هجوم ملخ و شب پره ها میگویی
من سَرم پُر ز هیاهوی کلاغان سیاه
تو ز آواز خوش چلچله ها میگویی
من که با رفتن تو چشم به دنیا بستم
تو ولی باز از آن منظره ها میگویی
بی تو هر ثانیه قرنی شد و من پیر شدم
تو جوان ماندی و از خاطره ها میگویی
من هنوز اشک دو چشمم نشدست خُشک و تو
با فُلان کس سخن از قهقه ها میگویی
من گره بر گرهء زلف تو خوردست دلم
از گره خوردن آن مساله ها میگویی
سخت بالا شده بودم تو زمینم زدیُ و
راحت از بازی با سُرسُره ها میگویی
(نی) که ویرانه نشین گشت پس از رفتن تو
با که داری سخن از دهکده ها میگویی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 59 نفر 103 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /05/ 1401)   | وحید علیزاده نیشابوری (01 /05/ 1401)   | علی احمدی (03 /05/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /05/ 1401)  علی احمدی (03 /05/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا