3 Stars

چشم در راهم بروی بام ایوانی که نیست

ارسال شده در تاریخ : 31 اردیبهشت 1394 | شماره ثبت : H94287

چشم در راهم بروی بام ایوانی که نیست

چتر دل وا کرده ام در زیر بارانی که نیست

گاه گاهی در دلم کل می کشد خوان امید

پیش می خواند مرا آن هشتمین خوانی که نیست

هم و غمَّم گشته تنها یک نفس از عمق نای

تا که نجواها کنم در گوش جا نانی که نیست

دست تو در دست دل نا رفته غوغا می کند

پا به پای یکدگر در آن خیابانی که نیست

حاصل ساعات پایانی فقط یک حسرت است

پشت هم سر می کشم ازعمق فنجانی که نیست

باز هم تکرار این: " جانم مرا با خود ببر"

خواهشی با پاسخ :الان و ،الانی که نیست

هر نفس ، از گونه هایم اشک پارو میکنی

بوسه باران می کنم انگشت و دستانی که نیست

ای خدا این حال خوش را لحظه ای از من مگیر

عقل ، عاقل شو تو هم یعنی چه ؟:" درمانی که نیست"

می شمارم نیست های بیشماری را که هست

لابلای ، هست های بس فراوانی که نیست

سراینده : فهیم بخشی

بیرجند

*با استقبال از شعر خانم بیتا امیری

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 2694 نفر 4627 بار خواندند
علی اصغر اقتداری (01 /03/ 1394)   | کمال حسینیان (01 /03/ 1394)   | طارق خراسانی (01 /03/ 1394)   | نگار حسن زاده (01 /03/ 1394)   | دادا بیلوردی (04 /03/ 1394)   | رضا شیخ فلاح لنگرودی (04 /03/ 1394)   | کریم لقمانی سروستانی (05 /03/ 1394)   | فاطمه خواجویی راد (06 /03/ 1394)   | امیر عاجلو (24 /12/ 1398)   | علی معصومی (26 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :6


نقد 1

  • طارق خراسانی   03 خرداد 1394 13:57

    سالروز فتح خرمشهر را بر عزیزان همراه تبریک و تهنیت عرض می کنم :


    چشم خود را می نهی بر روی هم یک ثانیه؟
    می شـوی همراهِ من تا مرگِ غـم، یک ثانیه؟


    این عبـارت گفت "جانی" از تبـارِ عشقِ و نور
    او به انگشـتان...، فضــا را زد رَقــم، یک ثانیه


    پلــک هایش را به هـم آورد و لبخنـدی به لب
    گفت:«دیدم مرگِ غم، دفعِ ستم، یک ثانیه»


    پشت سَــر...، رنگین کمانِ آرزو ها بود و بس
    روبرویش جبهه، فرصت بُد چه کم، یک ثانیه!


    "عشق" آمد، "جان" او همراه وی شد تا خدا
    ذکرِ یارب یاربی بودش...، به دَم...، یک ثانیه!


    گاهِ هجرت...، با اناالحق...، "جانِ" او آمیخـته
    فَتح خرمشهر ...، تنهـا یک قَــدَم...، یک ثانیه


    نغمــه ی اللهُ اکبـــر...، با نوای یا حسین (ع)
    در دلِ هـم...، پلکهایش روی هـم...، یک ثانیه


    طارق خراسانی

نظر 9

  • علی اصغر اقتداری   01 خرداد 1394 13:02

    درود بر شما
    دیدم خیلی آشنا به نظر می رسد
    بعد که خواندم متوجه شدم که به استقبال غزل خانم امیری رفته اید
    کاش آن غزا را هم ضمیمه می کردید تا تفاوت کار معلوم شود

  • کمال حسینیان   01 خرداد 1394 13:33

    درودتان باد جناب آقای بخشی عزیز
    خوشحالم که فرصتی پیش آمده تا دوباره از شما بخوانم و بیشتر بیاموزم
    برفراز و برقرار بمانید
    rose

  • طارق خراسانی   01 خرداد 1394 19:31

    هر نفس ، از گونه هایم اشک پارو میکنی

    بوسه باران می کنم انگشت و دستانی که نیست

    ای خدا این حال خوش را لحظه ای از من مگیر

    عقل ، عاقل شو تو هم یعنی چه ؟:" درمانی که نیست"

    سلام جناب بخشی

    سروده ای بسیار زیبا و فاخر بود

    دستمریزاد


    rose rose rose rose rose
    applause applause applause applause applause

    در پناه خدا

    rose rose rose rose

  • نگار حسن زاده   01 خرداد 1394 22:01

    سلام و عرض ادب
    زیبا بود
    موفق باشید
    rose

  • دادا بیلوردی   04 خرداد 1394 00:03

    درود بر جناب بخشی
    عالم غزل حسرت انگیزتان همیشه پر ثمر باد rose rose
    زیبا سروده اید. rose

  • رضا شیخ فلاح لنگرودی   04 خرداد 1394 14:19

    سلام و درود بر شما جناب بخشی
    احسنت بر شما
    بسیار زیبا
    applause applause applause applause rose rose rose rose rose

  • کریم لقمانی سروستانی   05 خرداد 1394 17:12

    سلام استادبخشی گرانقدر
    خوشحالم باردیگر سعادت خواندنتان دارم
    بسیار زیبا وارزشمند
    ودرودی هم برخانم امیری گرامی
    لذت بردم
    شادزی rose

  • فاطمه خواجویی راد   06 خرداد 1394 17:23

    با سلام استاد بخشی گران قدر

    همیشه دفتر شعرت پر از طراوت باران است

    درود بر شما

    applause applause applause rose rose rose

  • علی معصومی   26 اردیبهشت 1399 22:41

    درود و ارادت
    ☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا