《شعرهای ناکام》
دیگر ترانه ای نمی خواند
اَبری که روی شانه هایش
پیکر خورشید را تشییع می کرد؛
تا جنازه ی آفتاب
آرامش آغوش خاک را حس کند
در هوای چشمان پائیزی که
از تیغ سلاخی تابستان می تابد
بر خاکِ مزار تمام شعرهای ناکام
انگار در این قبرستان
غزل های مُرده تشنه ی فاتحه اند!
شاعر: مرتضی سنجری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 13 آبان 1401 12:56
درود بر شما
مرتضی سنجری 13 آبان 1401 17:39
سپاس مهرتان????????????????
فاطمه شایگان 14 آبان 1401 08:40
سلام ودرودها ی فراوان ادیب گرانقدر سروده ی بسیار زیبایی را از قلمتان خواندم ،باشید ومهر رمز اشعارتان