در عشقزار صبح عسل، خوابی
تا چله خوان میخک بیتابی
در قتل عام ستاره ی شب آرا
در بافه های ابرک سرخابی
در تازش خزان غزلپوشست
تصویر ماه در تپش قابی
کاریزها ، غل غل باران هاست
در بیخ باد ، شاخه ی دارابی
طعم شراب، در تن دریا ریخت
آیین مهر ، ناوک شادابی
با جارچی فصل گلابی رفت
نیلوفرانه در خم تالابی
پاییز شد ،کاخ دلم لرزید
در برگباد فاصله ها ،خوابی...!
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 17 شهریور 1401 00:13
لطیف و دلنشین
سیده نسترن طالب زاده 18 شهریور 1401 12:01
سپاس
احسان بابادی 17 شهریور 1401 05:24
درود بر شما
سیده نسترن طالب زاده 18 شهریور 1401 12:02
درود
حسن مصطفایی دهنوی 18 شهریور 1401 08:17
درود بیکران بانو
بسیار زیبا و دلنشین و ژرف می سرایید
قلمتان سبز ،اندیشه والای شما زلال ابدی
سیده نسترن طالب زاده 18 شهریور 1401 12:02
درودتان
سپاسگزار امعان نظر ارجمند حضرت عالی????
زهرا آهن 19 شهریور 1401 00:34
درودها
چشمه ذوقتان جوشان
در آسمان شعر تابنده باشید
سیده نسترن طالب زاده 20 شهریور 1401 22:52
درودتان گرامی
سپاسگزارم
شادزی