سگ بیهوده می دود
گله چوپانش گرگ است!
مرغ جوجه هایش را می فروشد!
کمربندم را محکم بسته ام
نیازم نه به قایق خیالی سهراب
به وحشت سکوت یک نگاه!
و تلخی هوای بهاری،
چال لپ ها بی خنده خالی است.
می هراسم!
از صدای نفس هایی که از قبر بر می خیزد.
رشته ی افکارم،
مرتفع تر از ابر آرزوها،
سیال گداخته ای که از درون بر میخیزد
تمام ریشه های امید را می خشکاند.
اینجا،
همین لحظه
سفره های نان خالی،
اشک شرم بر کویر صورت،
دست های کودک را سوی گندمزار برد.
کتاب سلام صبح ...... صفحه ی 46
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
تمشک رنگی
-
سعید کریمی
-
باقر رمزی باصر
-
فرهاد نیکبخت
-
ترانه اسماعیلی
-
علی حسام زاده
نظر 2
امیر عاجلو 19 تیر 1401 19:47
درود بزرگوار ا
مسعود آزادبخت 20 تیر 1401 02:03
سلام و احترام
سپاسگزارم از لطفتان