غزل : معما

غزل : معمّا


《 باز دلتنگت شدم 》 سرمشقِ املایِ تو بود
این چنین دلبردن از من در الفبایِ تو بود

مستعد بودم برایِ گفتنِ : 《عشقِ منی》
روز اول در سرشت ِ من تماشایِ تو بود

ای ونوسِ روم ِ قدرتمند و زیبایِ دلم
نقطه ضعفم آتشِ چشمِ فریبایِ تو بود

دوغ و دوشاب از نگاهِ سرد و مغرورت یکیست
سنگ بودن ، در مرام ِ دین ِ بودایِ تو بود

گفته بودی زیر باران قهوه میچسبد فقط
با رقیبم چای نوشیدن .. معمّایِ تو بود


شاعر : مسعود بافقی زاده

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 60 نفر 107 بار خواندند
سیدیحیی حسینی (15 /05/ 1401)   | محمد عالمی (16 /05/ 1401)   | سکینه شهبازی (04 /06/ 1401)   | اردشیر ظاهری بیرگانی (06 /10/ 1401)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا