غزل عاشقانه : گره
چسبیده به رنج آوری چرخِ کبودیم
هوشیاری پیمانه و معشوقه که بودیم
گفتند : که بوی خوش یاراست.. غلط بود
در حسرت یاریم و گرفتار به عودیم
از عشق سخن گفتن و از عشق شنیدن
در رابطه ها هم همه دلواپس ِ سودیم
فردای جهانی که به عشاق بخندند
تاریک وتباه است و به دل سست عقودیم
یاران پی بازیگری و نقش گرفتند
ما عاشق دلسوخته درعقد وعهودیم
یک روز نگاهی به نگاهم گره انداخت
وابسته به تاریم و نمک گیر به پودیم ..
شاعر : مسعود بافقی زاده
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 22 شهریور 1401 12:51
.مانا باشید و شاعر
زهرا آهن 23 شهریور 1401 10:44
درود بر شما
شاعرانگییتان پایدار
در پناه آفریدگار مهر