- شاعران
- کتایون رها
- دفتر شعر اشعار رها
- شعر درین دهلیز . . در این زنجیر . . قسمت پایانی | کتایون رها | شعر ایران
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
پربازدیدترین اشعار
درین دهلیز . . در این زنجیر . . قسمت پایانی
چه بادی می وزد امشب
کلاف کهنه شب ها
به خود پیچانده صحرا را
مگر این باد ویرانگر چگونه وسعتی دارد ؟
از این آهنگ بیهوده
از این خشم و از این کینه
که در گوش زمان جاریست
ازاین هیولای سیاه تیره ی بیداد
که می رقصد میان برف و خون و سبزه ها در شب
بهای قهقه مستانه درین رزمگه خون است
و اما . .
خواهد . . آمدن خورشید پیروزی
و
خورشید اندک اندک پلک خواهد زد
صخره هم سخت می لرزد
اهریمن به گور تیره ی تاریخ دفن خواهد شد
نگاه نازک پروانه بی وحشت
به چشم غنچه قفل خواهد شد
گل ها، مستانه می خندند
شکسته پیکر بیداد
از بنیاد
کاربرانی که این شعر را خواندند
امیر عاجلو (26 /12/ 1401) | شهناز عیدی وندی (27 /12/ 1401) | محمد مولوی (27 /12/ 1401) | دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی (27 /12/ 1401) | امیر ابراهیم مقصودی فرد (27 /12/ 1401) | کتایون رها (27 /12/ 1401) | سعید آریا (27 /12/ 1401) | علی معصومی (27 /12/ 1401) | مروت خیری (27 /12/ 1401) | رضا بهادری (27 /12/ 1401) | اسماعیل سهامی (28 /12/ 1401) | حفیظ (بستا) پور حفیظ (28 /12/ 1401) | محمد علی رضا پور (28 /12/ 1401) | مهدی رستگاری (28 /12/ 1401) | منوچهر کشاورز (29 /12/ 1401) | علیرضا خسروی اصل (01 /09/ 1402) |
رای برای این شعر
نظر 21
-
-
کتایون رها 27 اسفند 1401 10:24
با سلامی اهورایی
استاد گرانمایه چند روزی ست که برایتان پیام هایی نوشته ام
بدون دریافت پاسخ !!
6 روز است یک شعر را ویرایش کرده ام ( فقط جای تنهایی و وحشت را عوض کردم )
هنوز اسیر تائید است !!!
بذل توجه محبت آمیز استاد بزرگوار باعث خشنودی و سپاس میگردد
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
-
-
-
محمد مولوی 27 اسفند 1401 02:05
درود ها برشما خانم رها
بعضی ها لقب دکتر ، استاد ، فیلسوف را یدک می کشند
اما معنی کاریکلماتور را نمی دانند !
می آیند زیر پست دوستان انتقاد می کنند .
فکر می کنم حسود باشندی .-
کتایون رها 27 اسفند 1401 10:30
با سلام مجدد
جناب مولوی بی تردید مقصودتان استاد گرانمایه جناب دکتر لاهیجی نیست
زیرا شاعری نیست که در استادی ایشان در ادبیات بخصوص شعر تردیدی داشته باشد
خواهش می کنم راحت باشید و خونسرد
روزهایت شاد شاد
-
-
دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی 27 اسفند 1401 08:44
ابلهی که مانندِ کبک سرش را زیرِ برف کرده و هیچچیزندانِ شعرست و اراجیف میبافد بهنام کاریکلماتور، حتّی نمیداند کاریکلماتور خوردنیست یا پوشیدنی آمده ذیلِ این پست غلط زیادی میکند، مرغ پخته خندهاش میگیرد از جفت جفت اباطیل و خزعبلی که به نام شعر ارسال میکند بعد ادّعای فلان و بهمان دارد، اینجور افراد شلغم مغز، اختاپوسِ معرگویی بیش نیستند
که فقط دلخوش به بازارِ مکارهٔ لایک بادآوردهاند!
باید گفت:
برو گاوت را بچران دایی ناپلئون این غلطها به تو نیامده عصطادِ پنجزاری، با چهار تا لایک کشکی سرت گیج رفته فکر کردی شاعری
زرشک
-
کتایون رها 27 اسفند 1401 10:57
با سلامی اهورایی
باور داشته ام شیر از تحسین گوسفندان بی نیاز است !!
استاد گرانمایه جناب دکتر لاهیجی کاش . . و کاش در مورد شعری که
مرتکب شده ام مطلبی می نوشتید !
آخر اندازه اشخاص هم باید رعایت شود !!
همانطور که دوست خوبم آقای مولوی میداند . . میداند . .
که مقام شامغ جنابعالی در چه حدی ست و
هرگز در مورد شما با جسارت نمی نویسد که بزرگی تان را میداند
استاد بنده از جنجال گریزانم ورنه
سارق و کلاهبری را به جنابعالی معرفی می کنم تاااا
در زیر تیغ تیز کلک خشمناک تان تکه تکه شود
بخصوص که خود را دکتر !!!!! معرفی می کند !!!!!!!!
امید که فطار زندگی تان به روی ریل خوشبختی بگذرد
-
-
دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی 27 اسفند 1401 09:09
اسماعیل امینی شاعر، منتقد و استاد دانشگاه در یادداشتی به بررسی وضعیت آثار پرفروش در حوزه شعر پرداخته است. متن این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
کتابِ پرفروشِ شعر، حتماً کتابِ محبوبِ خوانندگان نیست. حتی همۀ کتابهای محبوب هم حتماً خوانده نمیشوند. مثلاً دیوان حافظ که بهترین، محبوبترین و پرفروشترین کتاب شعر است، آنقدر که فروش دارد خوانده نمیشود؛ که اگر خوانده میشد، این همه اشعار جعلی به نام حافظ بر سر زبانها نبود و بازنشر نمیشد و این همه افراد با تحصیلات دانشگاهی، از روخوانی غزلهای حافظ عاجز نبودند.
خیلی از خریدارانِ کتابهای پرطرفدارِ شعر، خواننده و علاقهمند شعر نیستند. آنها این کتاب را میخرند، چون شنیدهاند که پرطرفدار است اما نه حوصلۀ شعرخواندن دارند و نه اگر بخوانند چیز زیادی دستگیرشان میشود. مثلاً «هشت کتاب» سهراب سپهری، خیلی پرطرفدار است؛ مجموعه شعرهای فروغ فرخزاد نیز پرطرفدار است. از میان انبوهِ کسانی که خود را علاقهمند شعر سهراب و فروغ میدانند، کمتر کسی هست که حتی یک بار این کتابها را ورق زده باشد. بسیار بوده که در میان شیفتگان فروغ و سپهری، شعری از شاعر مورد علاقهشان خواندهام و آنها گفتهاند که برای اولین بار است که این شعر را میشنوند.
تازه اینها که گفتم دربارۀ کتابهای شعریست که واقعاً ارزشمند و محبوبند و شمارگان و خریداران واقعی دارند؛ بسیارند کتابهای شعرِ پرطرفدار که با ترفندهای تبلیغاتی و فضاسازی رسانهای، مشهور شدهاند و با خریدهای کلانِ رانتی و سهمیهای، پرفروش شدهاند.
این نکته را همینجا بگویم که پرفروشبودنِ کتاب شعر، نه به معنای ارجمندی آن است و نه نشانگر نازلبودنِ کتاب؛ یعنی در میانِ کتابهای پرفروش، هم آثاری ارزشمند چون دیوان حافظ و آثار بزرگانی چون اخوان و شاملو و فروغ و سپهری و قیصر دیده میشود و هم آثاری نازل و کمارزش اما پرهیاهو.
اما آن آثار نازل و پرهیاهو، چه ویژگیهایی دارد که لایکخور است و جذاب و پرطرفدار؟
این شعرها، مطابقِ میلِ مخاطبانِ سهلپسند و شتابزده و کمحوصلۀ فضای مجازی ساخته میشود؛ یعنی مخاطب در این شعرها، به جای شنیدن حرف شاعر، حرفهای باب میلِ خودش را میشنود. و شاعر در اصل، سخنگو و خادم مخاطبان است.
مخاطب سهلپسند، اهل تأمل و ژرفنگری نیست. او در جستوجوی هر چیزیست که جالب باشد؛ از تصویر بزغالهای با هشت دست و پا، تا شادی گلِ فلان فوتبالیست برزیلی. در کنار اینها او دوست دارد که بگوید فرهیخته است و از شعر نیز بهرهای دارد؛ پس یک جور شعرِ فستفودی و آماده و سهلالوصول میخواهد که جالب هم باشد.
این شعرِ فستفودی که برای انبوهِ جماعتِ «چه قدر جالبه!» ساخته میشود، بازیهای مضمونی و زبانی سادهای دارد.
دستکاری در داستانهای تاریخی و اساطیری، برای تأمین نظرِ جماعتِ «چه قدر جالبه!». همین الان با این دستکاریهای پیشنهادی من شعر بسازید و منتشر کنید و سیلِ لایکها و بازنشرها را ببینید؛ «رقابت عشقی آدم و شیطان بر سر حوا»، «چشمپزشکی پیراهن یوسف»، «ماهیفروشی یونس»، «فروشگاه لوازم عید کریسمس با مدیریت حضرت مسیح» و پرتوپلاهایی از این قبیل که در این سالها مضمون هزاران رباعی و غزل و شعر سپید بوده است در خط تولید انبوه شعر زرد.
الگوهای سادۀ معادلۀ تمثیلی، با استفاده از نازلترین شگردهای دستفرسودِ شاعران مقلد سبک هندی و سرودن تکبیتهایی که در گذشته پشت کامیون و وانت بازنشر میشد و امروز در صفحات اینستاگرام و کانالهای تلگرامی منتشر میشود؛ حرفهایی از این دست:
عشق در خاموشی مطلق مرا لرزانده بود
مثل این گوشی که سایلنت است و روی ویبره است
مضامینی که به جوانان احساساتی و سانتیمانتال، چشمک میزند و دنیای رنگین خیالات آنان را با وزن و قافیه، بازگو میکند. مثلاً:
آه قدر دست گرمم را ندانستی و من
در هوای نیمۀ مرداد، سردم میشود
شعر زرد برای هر سلیقهای محصولی دارد؛ برای دوستدارانِ شعر مذهبی، اشاراتی به دلبریهای مستوره در راه مسجد؛ برای دلدادگان به تمدن آریایی، سرگرمی پارسی سره و دامنزدن به احساسات نژادی؛ برای مشتریانِ کتابهای زرد روانشناسی بازاری و انرژیهای کیهانی، اشاراتی به انرژی مثبت و موج منفی و بازیچههایی از این دست؛ برای گمگشتگانِ جدالهای سیاسی، آش درهمجوشی از اصطلاحات رسانهای و البته برای مشتریان ثابتِ لذتجوییهای وقیحانه، تعابیر صریح و بیپروا و هرزهنگاری.
و مضحک اینکه، این آخری غالباً به عنوانِ شعر پستمدرن راهی بازارِ مشتریان شعر زرد میشود.
انبوهِ پرشمارِ سهلپسندان و مشتریانِ شعر زرد، غیر از نوجوانانی که به اقتضای فطرت و طبیعت دوران نوجوانی در پی ابراز هویت هستند، غالبا از کسانیاند که به دنبال راههایی برای دگرنماییاند. تظاهر به مطالعه و فرهیختگی، برای آنان یکی از نشانههای بهروزبودن است؛ مانند مارک لباس و کیف و کفششان.
پ ن:
(احتمالاً با نگاهِ افرادِ بیشعور و بیسوادالدوله دکتر اسماعیل امینی هم از شعر چیزی نمیفهمد)-
کتایون رها 27 اسفند 1401 11:04
با سلامی مجدد
استاد گرانمایه همیشه باور داشته ام زندگی در یک محوطه بسته
24 ساعته اتفاق نمی افتد !
نتایجی که فردا شاهدش هستیم ثمره تلاش امروز ماست !
آرامش و راحتی جنابعالی را آرزو می کنم که شایسته هستید
بمانید و بتابید چونان خورشید عشق و مهر و شعر
-
-
-
کتایون رها 27 اسفند 1401 14:23
با سلامی چو بوی خوش آشنایی
استاد گرانمایه با سپاس از راهنمایی جنابعالی در مورد شعر پیشین
تهنایی و وحشت را جابجا کردم
در یک ویرایش . . اممما بعد از 6 روز همچنان اسیر تائید است !!!!!!!!!!!
تصور می کنم اداره ی سایت با مشکل روبروست
گذشت استاد عاجلو هم کار ساز نیست
چه باید کرد ؟؟
آیا باید گذاشت و رفت ؟؟
از شما بسیار آموختم و فراموشم نمی شوید-
علی معصومی 27 اسفند 1401 14:50
سلام بانو رها
♤♤♤
شعر اصلاح شده را مجددا ارسال کنید
احتمال دارد جناب عاحلو به خاطر دست تنها بودن و حجم زیاد اشعار ارسالی در تایید شعر سهوا فراموش کرده باشد-
کتایون رها 27 اسفند 1401 16:01
با سلام مجدد
براستی که ممنون و سپاسگزارتان هستم
هم اکنون شعر اصلاح شده را دوباره ارسال خواهم کرد
ولی استاد 30 کامنت قبلی چه می شود ؟؟ !!!!!
وانگهی نقد و راهنمایی استاد چه می شود ؟؟
شاید متوجه بشوند . . . در هر حال ممنونم
-
-
-
-
امیر ابراهیم مقصودی فرد 27 اسفند 1401 11:53
با سلام و احترام، بسیار با احساس و با محتوا سروده ای. دست مریزاد بانوی گرامی، قلمتان سبز و نویسا
-
کتایون رها 27 اسفند 1401 14:25
سلامم را پذیرا باش
استاد گرامی حضور ارزشمندتان شایان فخر و بالندگی ست
انگیزه ام برای سرودن بیشتر و بیشتر می شود
آنگاه که با تشویق جنابعالی روبرو می شوم
روزهایتان شاد و خرم باد
-
-
شهناز عیدی وندی 09 خرداد 1402 21:37
دیرگاهیست که چشمی به رهی دوخته ام
تا که آید ز ره آن قاصدک خوش خبرم
و بگوید با شوق با دل مضطربم
کآخرِ فصل بهار
وقت آن است که رها باز آید...
۱۴۰۲/۳/۹-
کتایون رها 15 خرداد 1402 09:18
با سلامی اهورایی . .
مانده ام که برایت چه بنویسم !!!!!!!!
دوستت دارم و
برایم فراموش نشدنی هستی
آرزوهایت دست یافتنی
-
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
احسان امیرسالاری
در13 /03/ 1360 -
حسن جعفری
در13 /03/ 1344 -
علی سلطانی
در13 /03/ 1378 -
فیروز رضائی
در13 /03/ 1353 -
یاسر قادری
در13 /03/ 1364
نقد 1
شهناز عیدی وندی 09 خرداد 1402 21:37
دیرگاهیست که چشمی به رهی دوخته ام
تا که آید ز ره آن قاصدک خوش خبرم
و بگوید با شوق با دل مضطربم
کآخرِ فصل بهار
وقت آن است که رها باز آید...
۱۴۰۲/۳/۹