3 Stars

شبی آهسته خلقت کرد اقیانوس آرامش

ارسال شده در تاریخ : 01 شهریور 1394 | شماره ثبت : H941080

...
خدا میخواست از اول که بی پرواترین باشی
از این رو شهد جامت داد تا گیراترین باشی
/
شبی آهسته خلقت کرد اقیانوس آرامش
که تا آخر به چشم اطلسم دریاترین باشی
/
خمیرت در خیال سیب ذهنم خوب تابیدش
که در شب های شعر آدمم حوا ترین باشی
/
چنان پاشید نورت را درون بستر شعرم
که در ایهام رویاهای من پیدا ترین باشی
/
تو را شرط بقا کرد و مرا فانی چو ،دنیایش
که در احساس تنگ سینه ام،دنیا ترین باشی
/
ملائــک را نمـود آئینه دار التجا هایم
که شبها در فراز قبله ام زیباترین باشی
/
چنان منظومه شمسی، طوافت کرد تقدیرم
که سرگردان بمانم تا که مولاناترین باشی*
/
خدا وقتی تو را می آفرید از جنس لیلاها
گمان هرگز نمیکردم که واویلاترین باشی*

حسین دلجووو

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 562 نفر 887 بار خواندند
کمال حسینیان (02 /06/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (03 /06/ 1394)   | بهناز علیزاده (03 /06/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (03 /06/ 1394)   | طارق خراسانی (03 /06/ 1394)   | آرزو حاجی خانی (03 /06/ 1394)   | حسین دلجویی (03 /06/ 1394)   | سلبی ناز رستمی (04 /06/ 1394)   | احمد البرز (04 /06/ 1394)   | روح الله اصغرپور (04 /06/ 1394)   | دادا بیلوردی (05 /06/ 1394)   | مهدی صادقی مود (09 /06/ 1394)   | طلعت خیاط پیشه (23 /06/ 1394)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :8


نقد 1

  • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:47

    سلام و درود بر دوستان عزیز
    امروز صبح متوجه شدم که باز استاد دلجوی عزیز، کسالتی دارند و نتوانستند از بارش مهربانی هایتان در این صفحۀ پربار میزبانی کنند
    ضمن آرزوی سلامت و شادابی و سر سبزی بر این عزیز، طبق وظیفه چند خوش آمد گویی به خدمت تان عرض می کنم، امید که به زودی زود باز شاهد هنرمندی ها و شاعرانگی های خالوی عزیزم باشیم
    در پناه حق پاینده باشید

    rose

نظر 18

  • کمال حسینیان   02 شهریور 1394 23:45

    سلام و درود بر استاد عزیزم و امیر غزل
    دفتر شعرِ «به خاطر چشمانش» یکی از بهترین و ماندگار ترین دفاتر تمامِ سایت های ادبی خواهد بود، هر شعری در آن چون جواهری بی مثال و ناب است
    آنقدر زیبایی هنر شعری در این دفتر موج می زند که نمی توان یکی را به دیگری ترجیح داد
    فقط می آیم و می خوانم و لذت می برم، و کمی هم حسودی... که امیداوارم بر من ببخشید این حسادت را که گناه قلم توانمند خودتان است
    پیشوازی دارم نا قابل بر این غزل فاخر :

    دل بی تو به تنگ آمد و یکباره فرو ریخت
    خاموش شد و طلعتِ مهــپاره فرو ریخت

    تا چادرِ شب بر ســرِ اقبــالِ من افتـاد
    خونی به شفق از دلِ سیّاره فرو ریخت

    هرشانه که برزلفِ پریشانِ تومی خورد
    صدگرگِ گرسنه ست که همواره فروریخت

    بر آینــۀ قلبِ من عکــسِ رُخــت افتـاد
    با سنگِ جفا این دلِ صد پاره فرو ریخت

    در کنــجِ خــراباتِ غمــت بود پناهــــم
    از بخــــتِ تباهِ منِ بیـــچاره فرو ریخـت

    مدهوشِ میِ عشقِ خودش کردو ازآن پس
    زهرابه به کامِ منِ می خواره فرو ریخت

    چــون دربـدرِ کویِ مصیـــبت زدگانـــم
    صــد درد و بلا بر ســرِ آواره فرو ریخت


    کمال حسینیان

    rose

  • سمانه تیموریان (آسمان)   03 شهریور 1394 00:04

    خدا وقتی تو را می آفرید از جنس لیلاها
    گمان هرگز نمیکردم که واویلاترین باشی

    درود بیکران استاد عزیزم واقعا اشعارتان بینظیرند
    در پناه حق rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:50

      بانو تیموریان گرامی
      به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

      یک نفر اینجا تلــنگر بر دل ما میزند
      وای بر من این تلنگرها چه زیبا میزند
      /
      تا بنازی مینوازد بردو تار موی خویش
      بر قرار قلب شاعر پـیشه ام پا میزند
      /
      چون نسیم آواره پسکوچه هایم میکند
      تا خم گیـسوی مواجش چلیـپا میزند
      /
      در فراز سرو سبز قامت رویایی اش
      آتشی در ساقه ای افتاده ازپا میزند
      /
      ای خوشا یوسف ترین زندانی پیراهنش
      طعـنه ها تا بر تمنای زلیـخا میزند
      /
      درکلاس چشمهایش فرصت تعبیرنیست
      پلک بر هم میزند هر لحظه بر پا میزند
      /
      کیست این فانوس دار ورطه ی رسوائیم
      اینکه چشمش ناخدایش دل به دریا میزند
      /
      عاقبت پایان این غم نامه امـضا می کند
      عاقبت طومار شعر خسته ام تا می زند
      /
      کیست این بنیان گزار خلوت شیدایی ام
      تهمتش را بانوان بردند و آقا می زند...
      /
      یک نفر ایکاش اینجا نقطه چین را پُر کند
      کیست این .... که امشب «نور بالا» میزند

      حسین دلجووو

      rose

  • بهناز علیزاده   03 شهریور 1394 00:20

    با درود بر استاد ارجمند جناب دلجویی سکاندار غزلهای ناب rose rose rose rose applause applause applause rose rose

    • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:53

      درودتان باد بانو علیزادۀ گرامی
      به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

      آنی که ز کف رفت همـانا دل ما بود
      اینی که بجا ماند همین حاصل ما بود
      /
      ما غرق به دریای غم و گردش چشمت
      فانوس ترین بارقـه ی ساحل ما بود
      /
      غیر از تو کسی هیچ ردیف دل ما نیست
      تا ماه جمالت غــزل کامـل ما بود
      /
      در سایـه ی چشمان تو یک قافله ی آه
      از هرم غزل هـای شبم شامـل ما بود
      /
      مرداب سکوتیـم که از جذبه ی ماهت
      نقشی ز رخت شـامل آب و گل ما بود
      /
      بودیم و خیالات خوش داشــتن تو
      ارزنده ترین دایـره ی باطـل ما بود
      /
      از حاصل جمع تو همین بس که درآخر
      این دل که فنـا شد دل ناقابل ما بود
      /
      مجنون که به دیوانگیش شهره شهرست
      در دشت جنون هم سـفر عاقل ما بود *

      حسین دلجووو
      بیت تضمین از فرخی یزدی

      rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   03 شهریور 1394 00:47

    درود برحافظ قرن جدید شاهکار غزلتان غوغا آفرین است استاد مدتیست این ذره رافراموش کردیدبنده به علت مشکل لبتاب نمیتوانستم از اشعارتان بهره مند شوم بمانید و بسرایید وما لذت ببریم
    applause applause applause rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:54

      درودتان باد بانو نادری گرامی
      به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

      تو از کجای زمین آمدی که شور آمد
      تو از کجای زمان آمدی که نور آمد
      /
      تو ازکدام افق ، با کدام اسب سپید
      رسیده ای که به جان ودلم سرور آمد
      /
      تو از کجای غزلهای حافظی که چنین؟
      دوباره شاهد و شمع و شراب و شور آمد
      /
      تو از زلال کدامین ستاره می نوشی؟
      که باز خاطره هایی ز راه دور آمد
      /
      برای ماهی پاشویه ، آب لازم نیست
      خبر دهید که چشمی شبیه تور آمد
      /
      ببین غزال غزل های بختیاری من
      چه ناصبور و چه پر شور و پر غرورآمد
      /
      خوش آمدی، که مرا انتظار شاعر کرد
      تو از کجای زمین آمدی که شور آمد


      حسین دلجووو

      rose

  • طارق خراسانی   03 شهریور 1394 09:44

    چنان منظومه شمسی، طوافت کرد تقدیرم
    که سرگردان بمانم تا که مولاناترین باشی*
    /
    خدا وقتی تو را می آفرید از جنس لیلاها
    گمان هرگز نمیکردم که واویلاترین باشی*

    applause applause applause applause
    applause applause applause applause


    با سلام و درود بی حد


    دستمریزاد استاد


    در پناه خدا


    rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:56

      درودتان باد استاد عزیزم جناب خراسانی بزرگوار
      به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

      مرا هرگز نفهمیدند، «خالو» *
      نگاهم را سنجیدند ،خالو
      برایم باغبانی برگزیدند
      گل عشق مرا چیدند ،خالو
      /

      زمانی عشق تکتاز دلم بود
      صفا چشم و چراغ محفلم بود
      پرستوهای عشقم سر بریدند
      و از این خانه کوچیدند ،خالو
      /

      دلم بتخانه ی آمال او بود
      وجودم تا نهایت مال او بود
      به غیر از کعبه تکلیفم نمودند
      بتی دیگر پرستیدند ، خالو
      /

      نشانم باغ گل دادند ، هر چند
      مرا درچاه هُل دادند، هر چند
      شب میلاد من قدری گل اشک
      کنار سفره ام چیدند ،خالو
      /

      بهار من خزان کردند و رفتند
      دلم آتشفشان کردند و رفتند
      به تاق آسمان دلخوشی هام
      بنامم سکه باریدند ، خالو
      /

      دوباره با شعف، اصرار کردند
      دو باره عشق را اظهار کردند
      دوباره در لعابی عاشقانه
      برایم نسخه پیچیدند ،خالو
      /

      نشان دادند من را دوست دارند
      نشان دادند حرمت می گزارند
      ولی از من که آیا دوست دارم
      به.. واللهِ نپرسیدند ، خالو
      /

      مرا با غصه سنجیدند و رفتند
      دلم با درد تابیدند و رفتند
      شدم« طاهر» که عمری گفت با درد
      مرا با غم پسندیدند خالو *
      /

      هنوزم حال کودک داشتم من
      به دل شوق عروسک داشتم من
      نپرسیدند از من حس و حالم
      و انگاری نفهمیدند ، خالو
      /

      غرورم جمله کوبیدند و رفتند
      به حالم جمله خندیدند و رفتند
      به قوس شادی رنگین کمانم
      همانا تیره پوشیدند ، خالو
      /

      جوانی ام همه بی تاب بگذشت
      چنان فریاد زیر آب بگذشت
      تو را من دوست دارم ، زانکه امشب
      شنیدی ، آنچه نشنیدند ، خالو
      /

      خلاصه با دلم غم ، آفریدند
      محرم در محرم ، آفریدند
      محرم حال و روزم بود و آنان
      مرا هرگز نفهمیدند ، خالو


      حسین دلجووو

      rose

  • سلبی ناز رستمی   04 شهریور 1394 12:07

    درود بر استاد فرهیخته ام
    و سلام بر غزل های ناب
    ملائــک را نمـود آئینه دار التجا هایم
    که شبها در فراز قبله ام زیباترین باشی
    /
    چنان منظومه شمسی، طوافت کرد تقدیرم
    که سرگردان بمانم تا که مولاناترین باشی*
    /
    خدا وقتی تو را می آفرید از جنس لیلاها
    گمان هرگز نمیکردم که واویلاترین باشی*

    • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:57

      درودتان باد بانو رستمی گرامی
      به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

      امشب بیا که گوهر جان پر جلا کنیم
      امشب بیاکه دست بسوی خدا کنیم
      /
      امشب خدا کنار دل مانشسته است
      امشب بیا به قــول نداده وفا کنیم
      /
      امشب بیا که آینه را جیوه میزنند
      دستی به اشک و آه براریم و ها ...کنیم
      /
      امشب خدا به بار عام نشسته بیا کمی
      در التجا ، خدای زمین را صدا کنیم
      /
      امشب بیا برای تـــمامی عاشقان
      قدری فضای سینه پر از ربنا کنیم
      /
      امشب خدا بنام خودش هدیه میدهد
      امشب بیا به نام خدا اقتدا کنیم
      /
      امشب بیاکه دست بدست فرشته ها
      خود را میان اوج توســل رها کنیم
      /
      امشب بیا که حاجت دلهای پر امید
      با شافی و معافی و کافی روا کنیم
      /
      تا اینکه این سیاهی یلدا سحر شود
      مهتاب را به ساحت دل آشنا کنیم
      /
      تا وا کند قرار دل بی قــرار ها
      امشب بیا برای خدا هم دعا کنیم

      حسین دلجووو

      rose

  • احمد البرز   04 شهریور 1394 15:09

    سلام
    استاد دلجویی از بحر بیکران شعرتان
    قطره ای مرا بس که سیراب کرد
    سپاس گیراترین rose

    • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 22:58

      سلام و درود بر شما جناب البرز عزیز
      به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

      ...
      مفـتون چشم های سیاه توام هنوز
      چون هاله ای مراقب ماه توام هنوز
      /
      در جبهه دو چشم تو توفان نهفته اند
      دل بسته ای، شکسته پناه توام هنوز
      /
      در انزوای تیره ی تو پادشاهی است
      یوسف ترین حکایت چاه توام هنوز
      /
      وقتیکه عید بسته ی کشف هلال توست
      در جستجو چو خلق ،گواه توام هنوز
      /
      سرباز و قلعه مانع عشقم نبود و مات
      در حرکت فسونگر شاه توام هنوز
      /
      دل میبری و دگر سر نمیزنی ، عزیز
      چشم انتظار خسته ی راه توام هنوز
      /
      با خاطرات حک شده بر لوح باورم
      من کمـترین مرید سپاه توام هنوز
      /
      گفتم زمان وصل ببوسم دو چشم تو
      شرمنده ی نکرده گناه توام هنوز

      حسین دلجووو

      rose

  • روح الله اصغرپور   04 شهریور 1394 16:26

    درود بیکران خدمت استاد عزیز بسیار لذت بردم مثل همیشه
    مانا باشید.
    rose rose rose rose rose

  • کمال حسینیان   04 شهریور 1394 23:00

    درود بر داداش عزیزم جناب اصغرپور
    به صفحۀ شاعرانگی استاد دلجویی خوش آمدید

    ای ماهـتاب سر زده در شامگاه من
    خوش آمدی به برکـه سرد نگاه من
    /
    یکبار من دو چشم تو را دیدم و خدا
    صد مثنوی نوشته به پایم ، گناه من
    /
    بانو چقدر صحن حرم شاعرانه بود
    وقتی که سرکشید ز گلدسته ماه من
    /
    آنجا که چشم شاه به آهـو پناه داد
    آنجا که دل ربود ز من پادشاه من
    /
    گاهی نگاه قابله ای چاره میکند
    بر بغضهای شیشه ای پا به ماه من
    /
    از مدرسه به کوچه ما هم سری بزن
    دریا به تنگ آمده از اشک و آه من
    /
    تنـها خطای زندگی م دیدن تو بود
    بانوی من قشنگ ترین اشتباه من

    حسین دلجووو

    rose

  • سمانه تیموریان (آسمان)   06 شهریور 1394 01:08

    سلام و درود استاد عزیزم
    اجازه هست غزلهای نابتون رو با حفظ امانت و ذکر نام مبارکتان منتشر کنم؟؟؟
    در شبکه هایی نظیر تلگرام و ...
    ممنونم استاد عزیزم rose rose rose

  • مهدی صادقی مود   09 شهریور 1394 21:18

    احسنت داره
    applause applause
    rose rose

  • علی معصومی   11 اردیبهشت 1399 22:31

    درود بر شما ارجمند
    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا