مسعود احمدی

مسعود احمدی

امتیاز اعضا:

دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تگرگ

ارسال شده در تاریخ : 21 آبان 1394 | شماره ثبت : H941741

مادرم می گوید
شبی که به دنیا آمدم
تگرگی مهیب
بر پشت زمین ،
حد جاری می کرد !

مامای دهکده
چاقویش را
جا گذاشته بود .
ناف مرا
با ناخن گیر مادر بزرگ بریدند !

مدتهاست دلم
چرک تاب حرف مردم شده است !
روزی باید دلم را
از سینه
بیرون آورم
و در چشمه ی بالا
شستشو دهم
_ و کلاغ های دلخور اگر بگذارند _
از شاخه ی انجیر پیر
آویزان کنم !

دلم
تنگ یک
آفتاب داغدیده است !




بیستم تیرماه نود و چهار
تهران
مسعود احمدی .

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 206 نفر 340 بار خواندند
مهدی صادقی مود (21 /08/ 1394)   | کرم عرب عامری (21 /08/ 1394)   | مسعود احمدی (21 /08/ 1394)   | زهرا حسین زاده (21 /08/ 1394)   | علیرضا خسروی (22 /08/ 1394)   | دادا بیلوردی (22 /08/ 1394)   | فرامرز فرخ (22 /08/ 1394)   | رضا عزیزی (23 /08/ 1394)   | سلیمان حسنی (24 /08/ 1394)   | فاطمه جهانبخش (24 /08/ 1394)   | الهه دهقان (26 /08/ 1394)   | عظیم صوفی (02 /10/ 1394)   |

رای برای این شعر
مهدی صادقی مود (21 /08/ 1394)  کرم عرب عامری (21 /08/ 1394)  فاطمه جهانبخش (24 /08/ 1394)  سلیمان حسنی (24 /08/ 1394)  مسعود احمدی (25 /08/ 1394)  الهه دهقان (26 /08/ 1394)  
تعداد آرا :6


نقد 1

نظر 9

  • مهدی صادقی مود   21 آبان 1394 20:42

    درود بر استاد احمدی عزیز
    applause applause applause
    از ابتدا تا انتها عالی
    لذت بردم
    rose
    برقرار باشید

  • کرم عرب عامری   21 آبان 1394 22:20

    سلام گرامی
    دلم میخواهد فقط من باشم و آفتاب وبگویم کجایی بیغیرت؟

    منکه بتوان یک میلیاردمت نیستم بتنهایی همه ی نبودنت را بدوش میکشم

    مثل اینکه غیرت از سرزمین شماهم رخت بر بسته

    راستش را بگو

    کار کدام لکاته بود؟

    آخ یادم نبود لکاته او ل راستگوییت راگرفت وبعد غیرتت را

    بر میگردم شاید بازهم خودم باید بار نبودن خورشیدهاییکه برای نبودن زاده شده اند را بر دوش بکشم

    درود بر شما تقدیم بداهه ای ابتدایی شما را

    rose rose rose

  • زهرا حسین زاده   21 آبان 1394 23:41

    rose rose rose rose rose rose rose

  • علیرضا خسروی   22 آبان 1394 09:36

    احسنت استاد applause applause applause applause applause rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • فرامرز فرخ   22 آبان 1394 11:41

    سلام و درود بر جناب احمدی عزیز

    بسیار زیبا بود

    rose rose rose rose rose rose rose

  • رضا عزیزی   23 آبان 1394 19:30

    سلام بر شما
    شعر زیبایی از شما خواندم
    تابش یعنی:

    تو که امروز بر جهان من تابیدی...

    ""اشراق"""

  • سلیمان حسنی   24 آبان 1394 23:00

    سلام دوست گرامی:همواره باشیدوبسرایید.زیبابود. rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • الهه دهقان   26 آبان 1394 17:40

    بسیارزیبا استادعزیز
    لذت بردم
    درودبی پایان
    زنده باشید

  • عظیم صوفی   02 دی 1394 20:49

    سلام استاد گرامی میخوام یه کم جسارت کنم:فکر می کنم اصل شعر وشاید کل شعر از ان قسمت شروع می شود که مگوید مدتهاست دلم چرک تاب حرف مردم شده است
    وبندهای قبل از ان فقط مقدمه چینی برای بیان این قسمت شعر اورده شده است که البته از نظر شاعر لازم بوده ولی من فکر میکنم
    خیلی هم نیازی نبوده چراکه بایستی مخاطب را به انسو بکشیم که خود به خیلی چیزهای ناگفته شعر پی ببرد.شاعر می توانست با یک گریز زیرکانه
    وهنر بیان درلابلای قسمتهای بعدی شعر ان مطلب را به ذهن مخاطب القا کند.
    موید باشید.

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا