سم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به محضر مبارک امیر مومنان و مولای متقیان اسد الله الغالب حضرت امام علی ابن ابیطالب (علیه السلام)
در دل صحرا شبی تاریک و سرد
قبل جنگ بدر و پیش از آن نبرد
جمله اصحاب نبی(صلوات الله علیه و آله) در خیمه ها
مستقر بودند با شوق و رجا
جنگجویان خسته راه و سفر
سنگ صحرا را نهاده زیر سر
آب کمیاب است و در اردوی شان
خستگی پیدا شده در روی شان
جمعی اندر خیمه فرماندهی
حلقه بسته گرد آن سرو سهی
سرو بالای منیر احمدی(صلوات الله علیه و آله)
جلوه گاه نور پاک سرمدی
آن حبیب پاک در آن انجمن
نورافشان همچو ماه شب شکن
کرد از اصحاب خود هنگام شب
مصطفی (صلوات الله علیه و آله) از تشنگی آبی طلب
چون که در آن شب هوا بس سرد بود
وان مزید خستگی و درد بود
هیچ کس میلی بدان زحمت نداشت
زان سبب چشمی بدان رحمت نداشت
شد سکوتی حکم فرما بر همه
تا به پا بر شد علی (علیه السلام) بی واهمه
شیر حق از رنج و زحمت رو نتافت
برگرفت او مشک و در صحرا شتافت
گرچه هردم باد و شن سیلی زنان
حمله ور می شد به جانش بی امان
مرتضی صولت علی (علیه السلام) ره می سپرد
عاقبت او سوی چاهی راه برد
رفت حیدر بر سر آن چاه و دید
نیست دلوی که توان آبی کشید
در شب تاریک و ظلمانی و سرد
او ز تنهایی درنگی هم نکرد
رفت پایین حیدر از دیوار چاه
کرد مشک خویش پر آب از میاه
وآن گه او از قعر چاه اندرون
همچو شیر شرزه ای آمد برون
در چنان اوضاع سخت و بی امان
مشک در کف شد سوی لشکر روان
ناگهان بادی چو توفان در گرفت
آن چنان کز وی در جهان شد در شگفت
از دم آن نفحه مشی او شکست
آن چنان کو مرتضی از پا نشست
نفحه ای دیگر رسید و از قدم
باز ماند و بر نشست او باز هم
نفحه سوم رسید و العجب
باز بنشست آن ولی منتجب
گر چه شد دور حوادث متصل
لیکن او کی داد غم را ره به دل
جان او لبریز عشق مصطفی (صلی الله علیه و آله)
در دلش می گفت تسبیح خدا
باز بر پا خاست آن یار غیور
گام خود بنهاد در آن راه دور
چون زمان آوند صبر نیک شد
راه دور از عشق بس نزدیک شد
باز بگشاد از رهیق مرتضی
کام دلجوی عزیز مصطفی(صلی الله علیه و آله)
آن زمان احمد (صلی الله علیه و آله) نگار سرمدی
گفت یا حیدر(علیه السلام) چرا دیر آمدی؟
گفت علی(علیه السلام) در راه چون می آمدم
ناگهان درگیر توفانی شدم
مشک و من را با هم از روی زمین
می ربود آنجا سه باد سهمگین
من در آن لحظه چو لرزیدم به جای
برنشستم ذکرگویان با خدای
روی کرد آن دم نبی سوی ولی (صلی الله علیهم وسلم)
گفت دانستی چه بود آن یا علی؟
عرض کرد او نه ندانم آن چه بود
کانچنان از قلب من طاقت ربود
گفت احمد آن سلامی ز آسمان
بود بر تو ای امام انس و جان
باد اول بود جبریل امین
که گذشت او بر ملائک بر زمین
باد دوم خیل میکائیل بود
باد سوم فوج اسرافیل بود
هر یک از ایشان بیامد با هزار
شاهد از جنس فرشته در گذار
جمله خواندندت تحیات و سلام
آن ملائک با کمال احترام
سه هزار و سه سلام و منقبت
در شبی بر تو نوشتند عاقبت
مسلمین این قدر و شان مرتضی (علیه السلام) است
این همان تقدیر عالی خدا است
این مکارم گفته شد تا در جهان
حجتی گردد برای غافلان
حجتی گردد به ذکر یا علی (علیه السلام)
دعوتی گردد به حق منجلی
او مدار حق و توحید خدا است
او که نزد حق عزیز و مرتضی است
او امیر مومنان متقی است
او که معیار خلوص است و نقی است
او که روزه است و نماز و حج ما است
او که حجت بر تمام ماسوا است
شیعه اوییم و در این روزگار
می کنیم بر جمله عالم افتخار
با طنین نامش از خود بی خودیم
کاش خاک پای مولا می شدیم
ای علی مرتضی (سلام الله علیک) دریابمان
یک نظر کن بر دل و جانهایمان
گر نگاه تو نظر را بر کند
کیمیایت قلب ما را زر کند
می رسیم انشاء الله زان موهبت
از ولایت ما به خیر عاقبت
مهدی این را فاش در عالم بگو
رستگاری نیست جز در عشق او
با سلامی بر ولیعصر او (ارواحنا له الفداء)
قطره ای شو در خروش بحر او
مهدی رستگاری
بیست و نهم تیر ماه سال یکهزار و سیصد و نود و سه شمسی
(شب های قدر سال 1435 ه.ق)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 26 فروردین 1400 09:36
سلام ودرود
مهدی رستگاری 26 فروردین 1400 11:36
سلام و درود و تشکر جناب عاجلوی عزیز
محمد علی رضا پور 26 فروردین 1400 09:38
یاعلی
مهدی رستگاری 26 فروردین 1400 11:38
سلام و درود و تشکر ؛ یا علی
کاظم قادری 26 فروردین 1400 16:26
سلام ودرود مثنوی بسیار زیبایی بود ولذت بردم وواقعن توانایی شمارا می رساند واحاطه اطلاعاتی دینی شما وببخشید که حیفم آمد نکاتی رو خدمتتون عرض نکنمدربعضی جاها که خیلی کمند مشکل وزن داشت مثلا تقدیر عالی مجبورمیشی باتشدید بخوانی عالی رو
وانشالله زان موهبت .ولی عصر وبحر قافیه مناسبی نیستن کلمه میاه به معنای آب واقعن عوض شه بهتره خیلی ثقیله
وزن مصرع اوکه روزه است ونمازو..خیلی سخته خوندنش گیر داره یاوزن مصرع عرض کرد اونه ندانم....
نکته دیگراینکه واقعن ضروریه هرجا اسم حضرت رسول یا حضرت علی یاایممه دیگه بیاد حتمن داخل پرانتز به احترامشون چیزی نوشته بشه من فکر نمیکنم توی شعر مناسب باشه اینکار واغراقه
بهر صورت واقعن به توانایی شما افرین میگم و ارزوی موفقیت دارم براتون
کاویان هایل مقدم 28 فروردین 1400 09:04
در منقبت معصومین علیهماالسلام سرودن کار دشواری است خاصه که نقل واقعه تاریخی باشد که رعایت امانت و تحقیق پیرامون درستی آن رویداد را می طلبد.
تلاشتان مأجور نزد صاحب کلام