یک بغض درونت متلاشی شده باشد
ایوان دلت خاطره پاشی شده باشد
تو فرض کن آن چیز که در خواب عذاب است
آن لحظه که در خواب نباشی شده باشد
ای وای به وقتی که مریضی سرطانی
دلبسته ی یک دکتر ناشی شده باشد
نه، سخت تر است اینکه بدانی سرطانت
از داغ همین حادثه ناشی شده باشد
از عمق وجودت بکنی ، شعر بگویی
او ساده فقط گرم حواشی شده باشد
یک عمر به دیوار کسی خاطره ات را
بِنْویسی و برگردی و کاشی شده باشد
منصور یال وردی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 12 آذر 1395 12:47
علی اکبر سلطانی 13 آذر 1395 15:05
سلام و درود ..
غزل خوبی ست با ردیف اشنا ..
پایان قشنگی داشتین :
یک عمر به دیوار کسی خاطره ات را
بِنْویسی و برگردی و کاشی شده باشد
محمد مولوی 10 آذر 1400 13:55
درود برشما
زاد روزتان مبارک
محمد مولوی 10 آذر 1401 00:03