گفته بودم در دلم هستی به عشقت پایدارم
میل دیدار تو دارم تا سر آید روزگارم
مثل نیلوفر اگر چه در دل مر داب ماندم
رو به سوی چهره ی خور شید تابان تو دارم
بندی عشق توام آزاد ازهر قید و بندم
شادی و خوشنودی من با امید توست یارم
نغمه های آسمانی دم زند از شادمانی
با همه یکرنگم و با هیچ کس کینه ندارم
بی فروغ تو سیاهی ست نا امیدی و تباهی ست
روز و شب از عشق رویت نیست آرام و قرارم
نظر 25
-
-
-
مسعود مدهوش 29 امرداد 1399 10:39
درود اهورامزدا نثار استاد انصاری گرانسنگ
زیبا ,دلنشین,گیرا........دستمریزاد
با همه یکرنگم و با هیچکس کینه ندارم.....
-
محمد رضا درویش زاده 29 امرداد 1399 12:55
بسیار زیبا استاد درودتان از نقد و نظر دوستان هم بسیار آموختم
-
-
-
-
مینا تمدن خواه 29 امرداد 1399 19:42
درودها نثارتان استادبزرگوار
بسیارعالی و دلنشین
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
-
شهرام بذلی 29 امرداد 1399 22:18
سلام حضرت شاعر ..
قطعا وقتی همچین واژه هایی را یک نویسنده استفاده میکند
یقینا اهل مطالعه هست و احترام ها را باید نثار کرد
باقی چیز ها اتفاقاتیست که به دست شاعر رقم میخورد -
-
-
علی رفیعی 30 امرداد 1399 21:23
سلام و عرض ادب و احترام حضرت استاد انصاری عزیز
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
دستمریزاد بزرگوار
در پناه خدا
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اشرف السادات کمانی
-
narges omidi
-
علی احمدی
-
گوهر قوامی
-
فرزاد الماسی
-
مریم عرفانیان
نقد 6
جمشید عزیزی 29 امرداد 1399 11:51
عرض ادب احترام
به نظر در مصرع اول بیت آخر مشکل وزنی وجود دارد، (ست) اول را حذف کنید درست می شود.
موفق باشید
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 30 امرداد 1399 00:31
سلام ودرود.. حضرت دوست .جناب زمانیان عزیز..........
فراوان سپاس از لطف حضور تان ونقد و تظر شایسته ی تان
پاینده باشید مهربان
رضا زمانیان قوژدی 29 امرداد 1399 12:07
درودها استاد انصاری عزیز
همواره نویسا قلمتان
در مصرغ نخست بیت پایانی:
بی فروغ تو سیاهی ست نا امیدی و تباهی ست
بنظرشما، اگر "ست" ها نباشند خللی در شغرتان وارد می آید؟ آیا روان تر نمی شود؟
حداقل اولی اش اگر نباشد بلحاظ فنی قابل توجیه است.البته من به شاگردیتان افتحار می
کنم و در برابر چون شما استادی هرگز جسارت نمی کنم.فقط بعنوان شاگردتان سوالی که
برایم پیش آمد خدمتتان عرضه داشتم.امید که حمل بر پر رویی نفرمایید.
بمانید
معین حجت 29 امرداد 1399 12:38
با سلام و عرض ادب خدمت دو استاد بزرگوار و کسب اجازه از استاد انصاری عزیز ...
مشاهده کردم بحث جالبیست حقیر نیز گفتم بهره مند گردم ، جسارت مرا ببخشید...
چنانچه هر دو (است) حذف گردد مصرع بدون (فعل) خواهد شد لذا این سروده که در بحر : رمل مثمن سالم است
را اینگونه هم میتوان تغییر داد :
بی فروغت در سیاهی ،گشته ام گم ، نازنینم
روز و شب از عشق رویت نیست آرام و قرارم
بی/ف/رو/غت/در/س/یا/هی/گش/ت/ام/گم/نا/ز/نی/نم
فاعلاتون فاعلاتون فاعلاتون فاعلاتون
باز هم جسارت این کمترین را ببخشید جناب انصاری و اساتید بزرگوار
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 30 امرداد 1399 00:30
سلام ودرود.. .جناب حجت عزیز..........
ممنونم از لطف حضور و تظر شایسته ی جنابعالی
برقرار یاشید گرامی
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 30 امرداد 1399 00:26
سلام ودرود.. حضرت دوست .جناب زمانیان عزیز..........
فراوان سپاس از لطف حضور تان ونقد و تظر شایسته ی تان
پاینده باشید مهربان