در کدامین دریا
به طول تنهائی من
بی من شب میشود
وعریان ترین مردمان
سلامم را پاسخ نمی دهند
ورنگ آبی آب روحم را آرام میکند
به تو می اندیشم
که عشق را نشانم دادی
ومرحمی بر زخمهای
تنهائیم گذاشتی
در همین جا بود که این روح سرگردان
در چشمان تو گم شد
مرغان ماهی خوار
آمدن عشقی را جشن میگیرند
که از جنس خلیج بود
اینک درجائی قدم می زنم
به طول تنهائی من
قدم می زنم مرغان دریائی مرا بخاطر آورند
وسلامم را با نام تو پاسخ گویند
وتو به طول تنهائی من بیا
وچشمان سبزت را به من هدیه بده
بگو دوستت دارم
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 12
طارق خراسانی 15 تیر 1394 14:32
با سلام و عرض تسلیت
به به
دستمریزاد حضرت منوچهری عزیز
خواندم و لذت بردم و آموختم
در پناه خدا شاد زی
روح الله اصغرپور 15 تیر 1394 14:39
درود استاد منوچهری عزیز
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 15 تیر 1394 15:44
بسلام وعرض تسلیت
درودها بسیارلذت بخش بودچون همیشه
اصغر چرمی 15 تیر 1394 17:55
سلام و عرض ارادت
احسنت
در کدامین دریا
به طول تنهائی من
بی من شب میشود
نگار حسن زاده 15 تیر 1394 18:12
سلام و عرض ادب جناب منوچهری
بسیار بسیار زیبا بود
درود بر شما
کرم عرب عامری 15 تیر 1394 18:24
درود بر شما
درود بر اندیشه ی نو اتان و ایجاد فضای جدید
همیشه نو باشید
فاطمه خواجویی راد 16 تیر 1394 11:24
با سلام جناب بیدل
از نوک قلمت شبنم می تراود برای شادی چشم شقایق...
افرین بر شما
بهناز علیزاده 16 تیر 1394 11:24
بسیار زیباست استاد ارجمند مثل همیشه
حامد زرین قلمی 16 تیر 1394 14:44
استاد بزرگوار
منوچهری گرانقدرم
ارادت ما دائمیست
علی اصغر اقتداری 17 تیر 1394 18:05
مجتبی جلالتی 10 فروردین 1399 17:54
با هزاران درود
استاد گرامی سروده دلنشین تان را خواندم.
تازه گی و طراوتی دلنواز در خودش داشت.
قلم توانایتان را می ستایم و در انتظار شما در صفحه کوچکم هستم.
اگر قابل دانستید مقدمتان گلباران
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 22:13
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆