تعریف شعر

نظر 14

• 

  سمانه تیموریان (آسمان)   18 خرداد 1394 22:26

  به یاد نویسنده محبوبم افتادم
  تامس هاردی
  خیلی مطمین نیستم اما به گمانم در رمان a pair of blue eyes بود که زیباترین تعریف از شعر و شاعری را خواندم
  live what poets only write
  زندگی کن آنچه را که شاعران فقط مینویسند
  پایدار باشین
• 

  کمال حسینیان   18 خرداد 1394 22:44

  درودتان باد جناب بیلوردی عزیز
  و شاعرانگی تان مدام
  سوای از سبک زیبایتان همیشه از نظر موضوعی و مفهوم انتخابی تان ، بی رقیب هستید
  پاینده باشید
  
• 

  بهناز علیزاده   18 خرداد 1394 23:21

  درود بر استاد گرانقدر زلال پاینده مانا و نویسا مانید بسیار عالی می سرایید،
  
• 

  طارق خراسانی   19 خرداد 1394 01:05

  با سلام و درود بی حد خدمت حضرت دادا
  
  ای بسا مُنشی که مُرد
  ای بسا نثری که مُهرِ « مُرد» خورد
  ای بسا کاهــی کــه بـا تبلیـغ، نامِ شعر یافت،
  بعدهـا در پنـجــه ی آتـش فـسـرد
  سهمی از جنگل نبـرد...
  
  
  چقدر زیبا!!
  اصلن با شعر زلال آشنا نبودم چند جلسه است که خوب آموزش دیده ام حالا از سه گانی و پریسکه بیشتر این قالب را دوست دارم.
  
  
  دستمریزاد
  
  
  در پناه خدا
  
  
  
  
  
• 

  کرم عرب عامری   19 خرداد 1394 04:26

  آفرین تفسیر وتمثیل زیبایی بود
  
  
• 

  ابراهیم سبحانی   19 خرداد 1394 09:56

  درود بر دادای بزرگوار
  عرض ادب دارم واحترام
  
• 

  زهرا نادری بالسین شریف آبادی   19 خرداد 1394 11:03

  درودها شعرناب ونادری بود برقرارباشید
  
• 

  محمد اخباری   19 خرداد 1394 15:14

  درودها جناب بیلوردی
• 

  نگار حسن زاده   19 خرداد 1394 19:58

  ای بسا مُنشی که مُرد
  ای بسا نثری که مُهرِ « مُرد» خورد
  ای بسا کاهــی کــه بـا تبلیـغ، نامِ شعر یافت،
  بعدهـا در پنـجــه ی آتـش فـسـرد
  سهمی از جنگل نبـرد
  
  سلام و عرض ادب واحترام استاد بزرگوارم
  بسیار بسیار عالی بود
  لذت بردم
  
  قلمتون نویسا
  
• 

  منوچهر منوچهری(بیدل)   19 خرداد 1394 20:23

  سلام بر استاد زلال سلام بر احساس زیبایت چقدر لذت میبرم وقتی استادی به یقین در برابرم شعر میسراید ما قدر شما را حالا نمیدانیم ای کاش بدانیم چه دسته گلی کنار ماست وما قدرش را نمیدانیمچه زیبا احسنت بر شما نازنین
• 

  اصغر چرمی   20 خرداد 1394 10:43

  سلام و درود
  
  نی که بی نایی شود
  دستِ باد افتاده هر جایی شود
• 

  علیرضا امیرخیزی   20 خرداد 1394 10:48

  سلام استاد دادا
  اقا من که ارادت دارم و خود میدانید .
  
  و صد البته که با قسمتهایی از شعرتان هرگز موافق نیستم چون سپید مینویسم و در سپید جهان را شکل بهتری میتوانم بخوانم و بنویسم و خود و واژه را رها کنم از زنجیرها و قید و بندها .
  
  ولی با توجه به اینکه این روزها هر متنی را به نام سپید منتشر کرده و یا با قطعه قطعه کردن و سلاخی یک متن آن را شعر می نامند با شما موافقم و از جمله در برخی قسمتها مانند :
  شعر، تقسیمِ سطورِ نثر نیست
  ای بسا کاهــی کــه بـا تبلیـغ، نامِ شعر یافت،
  و کل زلال آخر موافقم
  
  
  درود و صد درود بر شما استاد عزیزم
• 

  دادا بیلوردی   20 خرداد 1394 19:25

  با سلام و احترام
  بسیار متشکرم از بزرگوارانی که چشم رنجه میفرمایند.