- شاعران
- دادا بیلوردی
- دفتر شعر زلال
- شعر یکی... | دادا بیلوردی | شعر ایران
دادا بیلوردی
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
یکی...
یکی پُر از سخن است
ازآن سخن که شمع انجمن است
در امتـدادِ شب از او کســی نمی پـرسـد
چراکه آسمان، غریبِ من است
بهـار در کفـن است
*
یکی به خاطـر نان
گــذشتــه از فضیـلتِ رمضان
ز صبح تــا دمِ افطار مـی خــورد آتـش
که روزی اش کند حلال به جان
به زیر پُـتکِ زمان
*
یکی نشسته غــریب
و جام قلب را شکستـه غـریب
شبیه خانه بدوشان، اسیرِ بخت شـدَست
دلش ز مردمان گسسته غریب
ز درد خسته غریب
*
یکی خـدای خـود است
به عالمِ مَـنـَـش فدای خود است
ز جمع گشتـه بـه ضربِ تکـبّرش منهـا
و همچنان جفا،جفای خـود است
خطا،خطای خود است
*
یکی به زورِ حسد
گرفته راه نور عشق، چو دَد
به نقدِ جان بخرد بس قلوب تار ، مگـر
دکانِ خود همیـشه باز کند
رسد به داد و ستد
*
یکی به بنز سوار
نمی شناسد آه ، صبح و نهار
لگام نفس خویش را سپرده دست هوس
هزار دوست دارد و صد یار
ز خانـواده کنـار
*
یکی سوارِ خر است
بر آن سوار خویش مفتخر است
محلــّه بــر محلــّه ، سبـزه می فـروشد تـا
رسد به آنکه عـــاشق پدر است
گرسنه پشت در است
*
یکی به عشق سوار
ز جنسِ نـور و از تبارِ بهـار
به روی ویلچری بـه صد هـزار مرد حریف
پُر از شرافت است و عزّ و وقار
امیــدِ باغِ نثـار
*
یکی نشسته خموش
به ناکسان، غـلامِ حلقه بگوش
اگــر ز تن کمرش را (ببخش!) بـاز کنـی
نه قدرتِ دفاع دارد و جوش
گرفته حالتِ موش
*
یکی اسیــر شدَست
به سنِّ بیست و پنج پیر شدَست
شبِ سیاهِ خودش را بـه روز می دوزد
ز نــور آفتـاب سیـــر شدست
ز بس حقیر شدست ...
کاربرانی که این شعر را خواندند
کرم عرب عامری (30 /03/ 1394) | طارق خراسانی (30 /03/ 1394) | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (30 /03/ 1394) | اصغر چرمی (30 /03/ 1394) | روح الله اصغرپور (30 /03/ 1394) | نگار حسن زاده (30 /03/ 1394) | اله یار خادمیان (30 /03/ 1394) | حسین دلجویی (30 /03/ 1394) | احمد البرز (30 /03/ 1394) | کمال حسینیان (30 /03/ 1394) | قاسم افرند (30 /03/ 1394) | سخاوت عزتی (30 /03/ 1394) | پویا نبی زاده (31 /03/ 1394) | علی صمدی (01 /04/ 1394) | محمد جوکار (03 /04/ 1394) | دادا بیلوردی (03 /04/ 1394) | حسن عباسی (05 /04/ 1394) |
رای برای این شعر
نظر 17
-
کرم عرب عامری 30 خرداد 1394 03:02
درود برشما
روزگارست دیگر هنوز خیلی مانده تا درست شدن این قاعده ی کج
-
طارق خراسانی 30 خرداد 1394 03:26
با سلام و درود
بقول حضرت استاد عرب عامری تا آبادی دل ها ... خیلی ..................................مانده
یکی به عشق سوار
ز جنسِ نـور و از تبارِ بهـار
به روی ویلچری بـه صد هـزار مرد حریف
پُر از شرافت است و عزّ و وقار
امیــدِ باغِ نثـار
دستمریزاد حضرت دادا
در پناه خدا
-
اصغر چرمی 30 خرداد 1394 07:56
درود بر جناب بیلوردی عزیز
یکی به خاطـر نان
گــذشتــه از فضیـلتِ رمضان
ز صبح تــا دمِ افطار مـی خــورد آتـش
که روزی اش کند حلال به جان
به زیر پُـتکِ زمان -
نگار حسن زاده 30 خرداد 1394 17:58
محلــّه بــر محلــّه ، سبـزه می فـروشد تـا
رسد به آنکه عـــاشق پدر است
گرسنه پشت در است
درود بر شما استاد بیلوردی
بی نهایت زیبا بود و فوق العاده جذاب
درود بر قلم متعهدتون
-
حسین دلجویی 30 خرداد 1394 19:05
درود جناب بیلوردی بزرگمهرم...
مهمان محفل ادب و صمیمیت فضای انس و مهرتان بودم
دلتون برنا و قلمتون نویسا....
شاعرکه میشوی قلمت جور دیگری است
احساس ناب محترمت جور دیگری است
.
یک عده ای مــرید مراد تو می شوند
چون استجابت حرمت جور دیگری است
.
نیش قلم به کنــگره ی عرش می زنی
در استعاره ها کرمت جور دیگری است
.
آرام پشت قافیه ها خواب می روی
یعنی قداست قلمت جــور دیگری است
.
دنیا و بیش و کمــش پیش تو یکی است
معیارهای بیش و کمت جور دیگری است
.
گاهی دلت خـراب یکی واژه می شود
یعنی قرار ارگ بمت جور دیگری است
.
هرگز قلم به منطق حاکم نمی زنی
دل گویه های لاجرمت جوردیگری است
.
شاعر که میشوی ضربانت شنیدنی است
زیرا نوای زیر و بمت جور دیگری است
.
شاعر بمان و با قلمم هم عقیده باش *
شاعر بمان که هرگرمت جور دیگری است
حسین دلجووو -
احمد البرز 30 خرداد 1394 19:30
سلام
استاد دادا
شعر زلال جایگاهش منظم است و زیبا قالبی که ریتم و موسیقی آن نیز
چون شکل هندسی آن تقییر می کند دست مریزاد
-
کمال حسینیان 30 خرداد 1394 20:03
سلام و درود بر جناب بیلوردی عزیزم
پاینده باشید که دغدغۀ نوع بشر دارید و درد را به چکامۀ قلم می سپارید
ولی راستی خودمانیم اگر در جامعه همه یک شکل بودند و همه به یک اندازه از امکانات بر خوردار بودند ، نظم دنیا کلاً به هم می خورد
مثلاً برای نظافت شهر هر روز نوبتی (یک روز رئیس جمهور، یک روز دکتر متخصص ، یک روز کاسب و و تاجر و یک روز بلدیۀ شهرداری ) یکی می آمد چه می شد؟
یا مثلاً دکتر با خر به مطب می رفت و سبزی فروش با بنز cls 500 یا همه پول دار می شدند و یا همه فقیر
من فکر می کنم که جامعه باید همۀ آحاد و همۀ طبقات را داشته باشد ، ولی در عوض حمایت های ویژه ای برای طبقۀ آسیب پذیر در نظر بگیرند، مثل بیمۀ رایگان، حقوق بی کاری ، حمایت بانک ها و ...
اصلاً ولش کنید استاد ما کجای کارمان درست است که این یکی درست باشه
باز سپاس
-
طارق خراسانی 31 خرداد 1394 03:47
سلام کمال عزیزم
موضوع آنقدر ها هم بغرنج نیست راهکارش ساده است ولی اجرای همین راهکار ساده خیلی سخت است همت اهالی فرهنگ را می طلبد چاره دوری از خودبارگی ست .
بیاییم وحدت را به معنای واقعی در کشور پیاده کنیم آن موقع ثروت به درستی تقسیم می شود بنده از ذوقم ساعت چهار صبح می روم و خیابان ها را جارو می کنم و هر کاری از دستم بر آید انجام میدهم.
اما داستان زنده باد خودم شده و چپاول و غارت...
نمونه ی روشن و جاویدی هست و آن دفاع مقدس مگر مردم با وحدت دشمن را از خانه بیرون نکردند؟ خب برای اجرای عدالت... برای مقابله با بی کاری برای هرکار خوبی ما به وحدت نیازمندیم.
در پناه خدا
-
-
پویا نبی زاده 31 خرداد 1394 15:55
سلام شاعر گرامی
چقدر زیبا و جذاب بودند هر کدام از قطعات واقعا زیبا بودند
سپاس شاعر گرامی -
محمد جوکار 03 تیر 1394 03:28
همیشه درود و آفرین بر استاد گرانمایه و عزیز جناب بیلوردی
سکوتی فراتر از باور را نثار اندیشه های زلال و زیبایتان می نمایم
مانا و نویسا مانید
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
قاسم پیرنظر
در14 /02/ 1318 -
salman mohabbati
در14 /02/ 1394 -
امیرحسین دایمی پویا
در14 /02/ 1378 -
احسان بابادی
در14 /02/ 1383 -
سینا پیغامی
در14 /02/ 1388 -
شهریار جعفری منصور
در14 /02/ 1348
نقد 1
طارق خراسانی 01 تیر 1394 00:37
امروز جهان قدرت ما را فهمید
پیروزی ما رابه دوچشمانش دید
در خویش فرو رفته زغم امریکا
شوت بود و بلا که بر سرِ او بارید
پیروزی دلاور مردان والیبالیست را به شما شاعر عزیز تبریک می گویم