امشب به دیدن تو رنج هایم رها شوند
اسرار میان ما نگفته به کس برملا شوند
در انتهای رفاقت من با حریم عشق تو
یک نکته نگفته صد حادثه برملا شوند
ما رنجهای بسیاری به جان ودل خریدا ایم
روزی رسد که حیله گریهای تو هم برملا شوند
این بخت نگون بد من و این لحظه های تنگ
آنچه نگفته بودم شبی باتو امشب برملا شوند
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 1 از 5
نظر 2
فرزانه اختری 23 اسفند 1395 17:44
سلام
حسین حاجی آقا 23 اسفند 1395 19:52
باتشکر ایراد شعررا لطفا بنویسید ممنون نوروزتان مبارک