آنکـه نـداند سخنـی از نکـو
از سخـن بـد بکنـد گفتگـو
آنکـه نکـو بود ، به بدگـو بگفت
از سخـن بـد ، نکنـد گفتگـو
٭٭٭
گر تو هنرور شدی ،رهبـر هر فرد باش
سدِ فساد هـمه ی مردم وِلگـرد باش
توطئه سازی مکُن ، بـهر طرفدار حق
جنگ بکُن با فساد ،مثل هماورد باش
٭٭٭
هـرکه نـکوگـو و سـخنور بُـوَد
حیـف بود ، هـم سـخن خـر بـود
در بَـرِ افـراد سـخن ناشنـاس
ساکت اگـر مانـده ، که بـهتر بـُود
٭٭٭
روح بشر در بدنش، عاشق و شیـدا بُود
حیـف که روح بشر ، بر تو نه پیدا بُود
روح درجسم توست ، خود نتوانی بدید
از دَم صبـح ازل ، روح مهـیّا بود
٭٭٭
سلسله آدمـی اینکـه هویـدا بود
هرچـه ببیند به چشم،کور به معنی بود
کی بتواند به روح دقت و سنجش کند
با چه بصیرت توان ، ناظـر و بینـا بود
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 17 شهریور 1400 23:59
درود و سلام موفق و مانا باشید
حسن مصطفایی دهنوی 24 شهریور 1400 07:57
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
علی مزینانی عسکری 18 شهریور 1400 06:40
سلام و عرض ادب
روح استاد شاد
حسن مصطفایی دهنوی 24 شهریور 1400 07:57
درود ها استاد
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین
محمد رضا درویش زاده 18 شهریور 1400 15:15
هزاران درود
حسن مصطفایی دهنوی 24 شهریور 1400 07:57
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید