خـــدا حکم تـو بـر من هســت جــاری
طلــب کردم شــب و روز از تـو یــاری
خـــدایـا صــحّت جســمم فزون کــُن
که بــتوانـــم کــنم شــب زنده داری
٭٭٭
در راه و رسـم دنیــا هـر گه که پا نهادی
علم تکامل از خــود اصلاً نشان ندادی
از راه و رسم دنیــا بـرگرد ای بـرادر
در راه و رسم دنیـا در دامش اوفتــادی
٭٭٭
به دنیای دنـی بنگر،به دقت گر نظر کردی
تمام مال وثروتها به چشمت می بُود گردی
زِمن بشنو قناعت کُن ، بر این دنیا مشو غرّه
خود از دنیا رَوی آخربه ناکامی و دلسردی
٭٭٭
داد از فســاد چرخ و گرفتــار کردنــش
بسیــار آن فســاد گذارد به گردنـــش
آن مــرد اگـر کـه هـرچه نکوکـار می بُوَد
دشمـن بر آن شـود هم اولاد و هم زنــش
٭٭٭
یارب تو آگه هستـی من منتظـر به لطفــم
آن امـر و نهــی پاکـت بر بندگان بگفتـــم
گل گفتن محمد(ص) بر من که این اثر داد
من همچنـان گل تو،بر خلـق تو شکفتــم
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 28 فروردین 1401 22:00
.مانا باشید و شاعر
حسن مصطفایی دهنوی 29 فروردین 1401 06:52
درود ها استاد
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کند ، الهی امین
علی آقا اخوان ملایری 29 فروردین 1401 10:24
درودها بر شما استاد ارجمند ادیب فرزانه و فرهیخته
مناجات زیبا و دلنشینی را خواندم و لذت بردم
دستمریزاد
قلمتان نویسا
حسن مصطفایی دهنوی 01 اردیبهشت 1401 07:48
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین