مکتبها(5)

مکتبها (5)
زنان نیمی از جامعه هستند که نیمه دیگررا بوجود میاورند بلحاظ جسمی وروحی پیچیده تر از مردان میباشندزنان بخاطر نقش خطیر خود در بوجود آوردن نسل قویتر بشریت از یکسو ودر تنگنا ی اجتماعی و اقتصادی قرار گرفتن از سوی دیگر دارای مزیتهایی نسبت به مردان شده اند . و مردان بدو علت نسبت بزنان کمتر از قوه ی اندیشه استفاده کرده اند . زنان بخاطر مشکلاتی که طبیعت برای حاملگی و بچه دار شدن برای آنان بوجود آورده از ورزیدگی کمتری برخوردار شده اند و بجای آن از قدرت اندیشه ی خود استفاده نموده اند. اما مردان در بر خورد با مشکلات ابتدا از زور در بر طرف کردن آن بهره برده اندو اگر موفق نشده اند مجبور باندیشیدن شده اندو معمولا درینگونه مواقعاگر زنان در کنار گود بوده اند از ابتدا متوجه مشکل شده اند .دوم مردان بعلت نداشتن وظیفه ی عمده ی بوجود آوردن نسل فاقد احساسهای این مقوله هستند ازینرو دیده میشود که بدلایل فوق خانمها عمدتا درکار هنری دید ریزتر وباریکتر واز همه مهمتر حوصله و صبر دارند . صبر مایه ی اصلی پیدایش خانواده وحل مشکلات آن و بستر پیدایش و قوام هنرست. بیشتر نقاشی غارها توسط زنان دوران کمون اولیه صورت گرفته است . حتی کاشتن دانه گویا اول بار توسط زنان غارنشین مورد توجه واقع شده است.
با این مقدمه متوجه میشویم که هنر واحساس زنان در طول تاریخ توسط اعتقادات رایج مرد سالارانه چقدر (حتی از طرف خود زنان)سانسور شده در صورتیکه اگر احساس وهنر زن در خانه و اجتماع ظاهر شود چقدر بتعداد فرزندان هنر مندو هنر ورز افزوده میشود . چقدر فضای خانواده با وجود مادر هنر مند لطیف میشود. اما میبینیم ضایعه ی جلوگیری از رشد هنر واحساس زنان چقدر (حتی در اروپا )این نیروی اصلی بشریت را عقب نگهداشته است .درایران این کاستی بیشتر بچشم میخورد زنان باانکه تا حدی در انقلاب مشروطیت شرکت کرده بودند یا مشوق مردانشان بودند اما نصیبی ازان در جهت کسب حقوق مادی و معنوی خود نبردند حتی از انتخابات بعلت قرار گرفتن در صف دیوانگان و مهجورین محروم شدند (آییننامه ی مصوب دولت در سال 1304) . همانطورکه جان گرفتن محتوای جدید در شعر موجب پیداشدن نیما شد ونیز پیدا شدن صنعت و مظاهر تمدن بشکل غربی داستان نویسی و رماننویسی را درایران باب کرد ونویسندگانی چون هدایت و علوی جمالزاده و.. پیداشدند این تحول اجتماعی که بیشتر باز تاب جهان مدرنیسم بود در میان زنان نیز تاثیر بجای خودرا گذاشت از قدیم زنان فر هیخته در خانواده ی بزرگان فرهنگ وادب پیداشده ودر کنار پدر یا برادر و کمتر شوهر توشه ای از هنر وادب بر میگرفتند اما با شیوع نسبی سواد دردویست ساله ی اخیربخصوص در بین زنان این قشر وسیع جامعه هم علاقمند ببروز توانایی ها و استعداد خود شدند. اوج بازتاب این تلنباری ( از ابتدای تاریخ )حقوق زن خودرا در فروغ فرخزاد نشان داد. او از جهتی شبیه نیماست او هم بمانند نیما بعلت رشد محتوایی هنر شعر (ونه شعر بمعنای صنعت وتکنیک اشرافی) دست بتغییر شکل شعر مرسوم زد و از بعد دیگر احساس مستقل فردی واجتکاعی زن را بیان کرد(مهمترین بعد) و مورد اعتراض جامعه ی مرد سالار قرار گرفت . بیان احساس زن که تا آن موقع سابقه نداشت یک انقلاب بود این انقلاب شهامت و جرات بسیار میخواست اگر این اتفاق در کشور همسایه فارسی زبان ما میفتاد موجب سنگسار (صاحب اندیشه )میشد چنانکه شده است . بیان احساس مثبت یا منفی از طرف زن ممنوع بوده وهمکنون بسیاری از مردان انرا (بیان احساس زن)فقط نسبت بخود ودر محفل دونفره میپذیرند .در چنین اوضاع احوالی فشار بسیاری از طرف جامعه ی روشنفکری که خودرا امروزی میدانستند و نیز بستگان و ی باو وارد شد مدتی در بیمارستان بستری شد .
چنانچه بتیتر کتابهای فروغ توجه کنیم متوجه اوج این انقلاب میشویم . عصیان ، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم بفصل سرد. فروغ انقلاب بزرگی در سر راه رشد اندیشه و احساس زن (درسالیان سال وقرون متمادی بروی احساس واندیشه ی زن بسته شده بود )ایجاد کرد این انقلاب افسار گسیخته زن آنطور که برخی میپندارند نیست بلکه مساوات زن بلحاظ اندیشه و احساسست چنانچه زن حق داشته باشد اندیشه اش را بمرد مورد نظرش بیان کند واین بیان متقابل باشد زندگی عادلانه ودلخواهی اتفاق خواهد افتاد تا اینکه یکی دائم سکوت کند یعنی علامت رضایت. پدیده ی فروغ ابتدای ورود زنان ایران در تعیین سر نوشت هنری و احساسی خود بود . با این حال در رژیم گذشته از زن و اندیشه فروغ برای تبلیغ استفاده میشد اما زنان در بعداز انقلاب بیشتر از مردان بکسب علم ودانش و شرکت در امور اجتماعی علاقمند شده اند از آنجاکه هر تغییر کمی نتیجه ی کیفی خواهد داشت رشد زنان دگرگونی مساعدی در جهت حقوق آنان و رشد هنر خواهد داشت . بنظر من هیچ اندیشمند و انقلابی در هنر واندیشه در ایران وبیشتر کشورهای جهان بپای فروغ نمیرسد.
ادامه دارد...
نویسنده کرم عرب عامری

دوستان گرامی:
درینجا دومقاله متدلوژی نقد و مکتبها را پایان دادم و بعد ازین بیاری پروردگار بهنر ایران و هنر جهان که بسیار کار مشکلیست خواهم پرداخت .
خواهش میکنم با خواندن و نقد نوشته هایم که دارای لغزشهای فراوانیست مرا یاری دهید.
سپاسگزارم
منابع:
منبع مکتبها در قسمت اول بیشتر دوجلد کتاب مکتبهای ادبی اثر ارزنده ی استاد فقید رضا سید حسینی استفاده شده و
در قسمتهای دیگر و متد لوژی نقد از کتاب ضرورت هنر و ادبیات اثر ارزنده ی ارنست فیشر ترجمه ی زنده یادفیروز شیروانلو
بهره برده ام این کتاب در انتشارات توس موجودست.
منبع ارزشمند دیگر جامعه شناسی هنر اثر گرانسنگ دکتر امیر حسین آریانپور کاشانیست
موفق باشید


کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 345 نفر 534 بار خواندند
کرم عرب عامری (26 /07/ 1394)   | مسعود احمدی (26 /07/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (27 /07/ 1394)   | طلعت خیاط پیشه (28 /07/ 1394)   | محمد جوکار (28 /07/ 1394)   | امین فرومدی (10 /09/ 1394)   | حسن کریمی (14 /10/ 1394)   | کیوان براهام (13 /02/ 1396)   |

نظر 1

  • کرم عرب عامری   26 مهر 1394 16:34

    دوستان گرامی

    لطفا پس از مطالعه نظر خود را برایم بنویسید

    سپاسگزارم

    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا