3 Stars

مسجد بی قبله

ارسال شده در تاریخ : 01 تیر 1400 | شماره ثبت : H9417152

در مسجد ما قبله اگر هست،یکی نیست
در مسلک ما قبله،از این دست،یکی نیست
در قلب پرستشکده،بی قبله ترینیم
در اوج پرستش،همه، بی قبله و دینیم
در سجده،به دنبال زر و شاهد و کینیم
با عشق زر و شاهد و کین،در پی دینیم
ای مسجد بی قبله،که بی قبله ترینی!
تا کی تو پرستش گه این جمع چنینی!؟
در پیکره ی بندگی ناب عبادت
مقصود،شده،شهرت و تزویر و سیادت
ای کعبه پرستی که خدای تو یکی نیست!
از لات و هبل،کعبه ی مقصود تو خالیست
هرچند،عباپوش و مزین به کلامیم
با ذکر خدا حق کش یک مردم خامیم
با آیه اخلاص،امام ره دینیم
اما همه،همسفره شیطان رجیمیم
ای قوم،که در حالت رمی جمراتید!
تا کی پی یک بتکده،از لات و مناتید!؟
در خانه همسایه،یتیمی پی نان است
حاجی پی کام خوش اغیار زمان است
حاجی!نکند نوکر اغیار زمانی
کاین گونه،از این میزنی و در پی آنی!؟
صد قبله ی بی قبله،که اسباب زمان است
زاییده ی کجراهه ی این کاروان است

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 87 نفر 136 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /04/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (01 /04/ 1400)   | محمد علی رضا پور (02 /04/ 1400)   | پژمان خلیلی (02 /04/ 1400)   | منصور آفرید (03 /04/ 1400)   | محمدرضا حیدری (21 /05/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /04/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 5

  • امیر عاجلو   01 تیر 1400 20:33

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

  • محمد علی رضا پور   02 تیر 1400 11:23

    سلام و درود
    آیه ی اخلاص، همراه تان rose

  • محمد علی رضا پور   02 تیر 1400 11:23

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام و درود
    فرهیخته ی گرانقدر،
    لطفاً در صورتی که شعر پیشرو و مکتب ادبی نورگرایی را، می پسندید و آن را شایان گسترش می دانید،
    با سرایش و نگارش در آن و یا هرطور که شایسته می دانید، در پربارتر شدن این شیوه و مکتب بومی ارجمند، مددکار باشید!
    (توضیحات و نمونه های بیش تر در نوشته ها و سروده های بنده، قابل جستجوست)
    نمونه هایی از شعر پیشرو در مکتب نورگرایی

    1. در گونه ی سه گانی:

    پشت آسمانخراش های انتهای شهر/
    آنچه دلگشای هر سواره و پیاده ای ست/
    کشتزار باصفای ساده ای ست.//


    2. در گونه ی سروش:


    والقرآن الحکیم/
    بارش نور از هوای کریم/
    پای رستاق و قلب پایتخت، مقیم/
    در گلاب شهود.//

    3- در گونه ی سه گلشن:

    “آیینِ مهر از گلشن آموزیم!

    جان را بیافروزیم!”

    باید بپرسی حال شیدای غزل ها را

    باید بدانی در مسائل، راه حل ها را

    بی عشق ماندن، کار این دل های نازک نیست

    زیرک نمی پرسد دوباره مُستدل ها را

    با چتربازان، دوست دارم هم سفر باشم

    تا بنگرم با چشم عاشق هم غزل ها را

    تالاب ها از رقص باران، عکس می گیرند

    نیلوفر آبی، غزلپرداز

    در خاطر من ثبت رسمی کن محل ها را

    بوسیدن چشمان عاشق، رسم خوبی بود

    خود جمع می کرد از قبیله، مُبتذل ها را

    این برج ها، معراجِ نادانیِّ فرعون اند

    آخر! کلانشهرِ گُسَل! بشنو مَثَل ها را

    “وقتی بَدَل ها را به دل، آرایه می سازی

    عکس العمل ها را چرا محکوم می سازی؟!

    حیف است اگر شعرِ تماشا را نپردازی.”

    محمدعلی_رضاپور(مهدی)

  • پژمان خلیلی   02 تیر 1400 16:57

    بسیار عالی
    می خوانمتان هم وقت عزیز برادر اما اکثرا بدلایلی که لاگین نمی شوم ردپای ارادات مان مشهود نیست . و عذر تقصیر اینجانب

  • منصور آفرید   03 تیر 1400 11:43

    درود بر شما
    بسیار زیبا و قابل تامل
    rose rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا