به یاد بیاور-
مویههایم را در؛
-- چهارشنبه
وَ پنجشنبهای خاکستری
پَرسه در خیابانهای سرد
با عبوری تَکراری!
من،،،
شعرهایم را
به گوشِ باغچه خواندم
به هوای صحرا پرواز دادم
و در دشت،،
به علفهائی سپردم
که دوستت دارند
و نام مقدست را
بر سپیدارها حک کردم
حالا؛
اگر با باد میرقصم
اگر با رود میخوانم وُ،
راه می روم
دارم خاطرههایم را
دوره میکنم..
دارم با لکلکها
پرواز میکنم
من،،
بیدلیل دلتنگ میشوم
بیدلیل گریه میکنم
بیدلیل به کوچه میزنم؛
آخر،
قلبم به شکستنهای بیدلیل،
--عادت دارد..
خیلی هم،،، (خییییلی هم)
نگران نباش!
مقصر، تو نیستی
من بیدلیل گیر دادهام به دلایلِ موجّه خودم!
عاشق شدن بهانه نمیخواهد
بیبهانه دوستت میدارم
و دارم با جوانههای روحم،
رشد میکنم
و پیچکی میشوم که
میشکنم لابهلای درختی که تو باشی.
باورم کن
سرگیجههای من
رفت و برگشتِ مکررم هست
وقتی صدایت میکنم وُ،
انعکاسی لال بر میگردد
--به من!
لیلایِ من؛
به یاد داشته باش
داری
عاشقترین مردی را،
مرور میکنی که،،،
منم!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 14 مهر 1399 08:16
.مانا باشید و شاعر
رضا زمانیان قوژدی 14 مهر 1399 08:24
چشمهایم را که می بندم،
تمها ترین می شوم
باید
گوشهایم را باز کنم
جمشید اسماعیلی 14 مهر 1399 12:46
درودها جناب فلاحی
احسنت سپید زیبایی سرودی
مانا باشی دوست من
منصور آفرید 14 مهر 1399 13:51
درود بر شما بسیار زیبا دستمریزاد
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 14 مهر 1399 23:09
درودبرشما بزرگوار.......
ابراهیم حاج محمدی 15 مهر 1399 02:58
درودتان // و دست مریزاد. عالی