امشب از سرمه ی چشمت ، غزلی خواهم گفت
چشم تو ، ناب ترین سوژه ی صدها غزل است
عشق در پای دو چشمان تو ، زانو زده است
غمزه ی چشم تو تلفیق غزل با عسل است
انحنای لب تو ، نابترین شعر من است
بخدا خال لبت ، قالب ضرب المثل است
اصلن این عشق تو رخداد جهانی شده است
بگمانم که لبت ، رابط بین الملل است
مژه بر هم زدنت ، فلسفه ی زلزله هاست
شهر چشمان تو انگار ، به روی گسل است
جرم لبهای تو ، آنست که مرا شاعر کرد
گرچه لبهای تو مصداق چک بی محل است !
ترسم از جاده و پیچ و خم عشق تو نیست
بلکه از فاصله ی بین زمین تا زحل است !
هی نپرسید که چرا ، هر غزلم شعله ور است
رمز پایندگی "یاس خیال " ، در عمل است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
م.ج.یاس خیال 1394.10.02
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 21
کرم عرب عامری 02 دی 1394 20:53
سلام گرامی
زیبا
محمد جوکار 03 دی 1394 21:43
درود و سپاس بر مهر حضورتان
حسن کریمی 02 دی 1394 21:38
بسیار زیباست جناب جوکار احسنت
محمد جوکار 03 دی 1394 21:44
سپاس بر مهربانی حضورتان
علیرضا خسروی 02 دی 1394 22:56
زیباست...
درود بر شما استاد گرامی
محمد جوکار 03 دی 1394 21:44
زیبایی در حضور مهربان شماست
سپاسگزارم
رکسانا اعتمادی 02 دی 1394 23:12
درووووودها استاد جوکار گرانقدر
حقیقتاً غزل های نغزتان، روح را به رقص درمی آورد
اصلن این عشق تو رخداد جهانی شده است
بگمانم که لبت ، رابط بین الملل است
لذت میبرم و می آموزم
سرافراز باشید
محمد جوکار 03 دی 1394 21:45
همیشه درود بر مهربانو اعتمادی عزیز
حضور همواره مهربان تان مایه ی دلگرمی ست
مانا مانید به مهر تا مهر
مسعود احمدی 03 دی 1394 03:05
روزی عاقبت
دختر خورشید را خواهم دزدید
و به جنگل خواهم گریخت !
H
H
H
H
H
H
H
سالهاست
به نردبانی بلند می اندیشم !
مسعود احمدی .(و مثلا آن Hها نردبانند !)
درود استاد جوکار عزیز.
زنده باد
محمد جوکار 03 دی 1394 21:49
درودها بر دوست گرانقدرم جناب احمدی عزیز
نردبانی بافته ام
از شانه های احساسم
تا وسوسه ی چشمانت ...
میخواهم واژه های " دوستت دارم " را
در فصل رویش شقایق ها
قدم بزنم
و کمی از گندمزار نگاهت را
پرواز کنم
=============
تقدیم با مهر به مهربانی ات
نسرین قلندری 03 دی 1394 10:19
مژه بر هم زدنت ، فلسفه ی زلزله هاست
شهر چشمان تو انگار ، به روی گسل است
بی نهایت درود قلمتان به شور پر ترنم
محمد جوکار 03 دی 1394 21:50
درودت باد مهربانو قلندری عزیز
و سپاس فراوان بر حضور مهربانت
پاینده بمانید به مهر
عباس یزدی(طوفان) 03 دی 1394 14:48
سلام
همیشه زیبا و عمیق
کارگردان چیره دست و نقش آفرین واژه ها
بداهه تقدیمی
سرمه چشمان او همرنگ روز روشنم
شهرری با دود حود گردیده دبروز گلشنم
برچ میلاد گر دو روزی گشته ست مفقود اثر
بهر رفع درد سینه در پی آویشنم
چند رفیق دیگری دارد هوای شهر ما
میروم یزد و صفاهان . گر نشد در کاشانم
گفته اند آب نخود درمان سینه می کند
دکترا ردم نمودند . در امید بُنشنم
گفته اند ذرات ریز از هر کجا رد میشود
شکر یزدان از مشماست جنس خوب کاپشنم
محمد جوکار 03 دی 1394 22:07
بی نهایت درود بر استاد مهرم جناب یزدی گرانمایه
و فراوان سپاس بر شعر بسیار زیبایتان
اما من آب انگور را برای درمان سینه پیشنهاد میکنم!!
گفته ای آب نخود ، درمان سینه می کند
دیگران با آب انگور ، درد خویش درمان کنند!!!
عباس یزدی(طوفان) 04 دی 1394 00:25
آب انگور از قضا حال مرا بد می کند
قصد میخانه نمودم راه من سد می کند
همچو رندان مست و مدهوشی و من در پشت در
از همه کردم تمنا . دست من رد میکند
اله یار خادمیان 03 دی 1394 21:48
سلام و درود بسیار .... عالیست نو و به روز و خوش ریتم و مهیج کننده زنده باشی
جناب جوکار عزیز و بزرگوار طیب الله
محمد جوکار 03 دی 1394 22:09
درود فراوان بر دوست گرانسنگ و عزیزم جناب خادمیان
حضور همیشه مهربان تان مایه ی دلگرمی ست
پاینده باشید
فرزین خورشیدوند 05 دی 1394 02:48
درود بر شاعر گرامی
شعر شما را خواندم
موفق باشید در پناه حق
فرزین خورشیدوند
محمد جوکار 05 دی 1394 15:27
درود متقابل و سپاس بر مهر حضورتان