دیرگاهیست دلم ، ساکن این منزل نیست
هیچ جا ، صحبتی از شاعر صاحبدل نیست
حال احساس مرا ، خسته دلان می دانند
گرچه بی تابی دل را ، گله ای حاصل نیست
یارب او کیست ، مرا شهره ی یک شهر نمود
آتشی بر دلم افکنده ، ولی قاتل نیست
آن عزیزی که زبان دل من ، می فهمید
فارغ از من شده ، در حلقه ی این محفل نیست
پشت پا بر همه ی قول و قرارش زده و
چشم غارتگر او ، سوی دلم مایل نیست
در کلنجار دلم ، خیره به امواج شدم
مقصد موج نگاهش ، بسوی ساحل نیست
شوق انبوه مرا ، دیده و اندوه دلم
پس چرا ، جلوه ی لطف او ، مرا شامل نیست ؟
هرکسی یاد مرا ، از دل او برده ، هم او
حرمتی نیز ، برای دل او ، قائل نیست
بارها گفته ام از دغدغه ی " یاس خیال "
ظاهرا قبله ی او ، کعبه ی اهل دل نیست
رفتم از شهر شما ، پیشه ی من خاموشی ست
گرچه تصمیم دلم ، چاره ی این مشکل نیست .
م.ج.یاس خیال 1394.11.16
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 14
علیرضا خسروی 20 بهمن 1394 07:46
درود بر شما استاد گرامی
محمد جوکار 21 بهمن 1394 00:06
درود و سپاس جناب خسروی عزیز
حسن کریمی 20 بهمن 1394 16:38
جناب جوکار بسیار غزل زیبائیست پاینده باشید
محمد جوکار 21 بهمن 1394 00:06
درود بر جناب کریمی عزیز
سپاسگزارم از مهر نوازی ات
نسرین قلندری 20 بهمن 1394 18:52
چشم غارتگر او ، سوی دلم مایل نیست
بی نهایت درود استاد گرانقدر
محمد جوکار 21 بهمن 1394 00:08
درود و سپاس مهربانو قلندری عزیز
سپاسگزارم از مهر حضورت
حمیدرضا عبدلی 20 بهمن 1394 19:53
باسلام استاد عزیز عالی سرودهاید موفق باشید
محمد جوکار 21 بهمن 1394 00:09
درودت باد جناب عبدلی عزیز
سپاسگزارم از حضور مهربانت
زیبا آصفی (آمین) 21 بهمن 1394 15:39
درود جناب جوکار عزیز
شیوایی قلم و احساستان مثل همیشه دلنشین و زیباست
کلک قلمتان جاری و پویا
محمد جوکار 22 بهمن 1394 16:45
همیشه درود بر مهربانو آصفی عزیز
سپاسگزارم از مهرنوازی همواره تان
پاینده مانید به مهر
طلعت خیاط پیشه 21 بهمن 1394 20:10
استاد جوکار ارجمند
درود بر شما
مثل همیشه زیبا سروده اید
محمد جوکار 21 بهمن 1394 23:50
درودت باد مهربانو خیاط پیشه عزیز
حضور همواره ات مایه ی خرسندیست
مانا مانی به مهر
عباس یزدی(طوفان) 23 بهمن 1394 12:39
سلام بر استاد مهر و غزل
دیگرگاهیست دلم ساکن کویت شده است
بین این صف شکنان مست سبویت شدهاست
جرعه ای می ز سبو دادی و تا صبح ازل
هرکجا گل بدمد غرقه ز بویت شده است
من به مستی نشدم غافل از آن یاس خیال
هرکجایی را نگرم بسته به مویت شده است
اینهمه عاشق سرگشته تو. داری نه عجب
همه عالم سخن از خلق نکویت شده است
بداهه تقدیمی تقدیم سرورم و استادم جناب جوکار